دگرگونی پارادایمی در علم اقتصاد

از بازارمحوری به جامعه‌محوری

شاهد چرخشی نظری و پارادایمی در علم اقتصاد هستیم که از آن با عنوان «اجماع لندن» یاد می‌شود. برخلاف اجماع واشنگتن که ریشه در اقتصاد نئوکلاسیک داشت، اجماع لندن به سنت‌های اقتصاد هترودوکس نزدیک است.

به گزارش رصد روز، بیش از سه دهه، دستورکار موسوم به «اجماع واشنگتن» روایت مسلط علم اقتصاد و سیاست‌گذاری جهانی بود؛ روایتی که بر پایه آزادسازی تجارت، خصوصی‌سازی، کوچک‌سازی دولت و بازارگرایی بی‌قید استوار بود. این رویکرد با تکیه بر مدل‌های نئولیبرالی، کشور‌های درحال‌توسعه را به نسخه‌هایی یکسان و بی‌توجه به زمینه‌های اجتماعی، نهادی و تاریخی سوق می‌داد. اما پیامد‌های گسترده‌ای چون تعمیق نابرابری، آسیب‌پذیری اقتصادی، تضعیف همبستگی اجتماعی و تخریب محیط زیست، نشان دادند که علم اقتصاد، آن‌گونه که در نظریه جریان اصلی عرضه می‌شد، از پاسخگویی به مسائل پیچیده انسان امروز ناتوان است.
در پاسخ به این ناکامی‌ها، شاهد چرخشی نظری و پارادایمی در علم اقتصاد هستیم که از آن با عنوان «اجماع لندن» یاد می‌شود. برخلاف اجماع واشنگتن که ریشه در اقتصاد نئوکلاسیک داشت، اجماع لندن به سنت‌های اقتصاد هترودوکس نزدیک است؛ سنتی که از ابتدا به نقد فروکاست‌گرایی ریاضی‌زده، فردگرایی افراطی و بی‌اعتنایی به تاریخ و نهاد‌ها در علم اقتصاد پرداخته بود.
رویکرد نوینِ اجماع لندن، برگرفته از آثار اندیشمندانی چون آمارتیا سن، ماریانا مازکاتو، جوزف استیگلیتز، کیت راورث و دنی رودریک است. این اقتصاددانان به‌جای تمرکز صرف بر رشد عددی، بر رفاه، سرمایه انسانی، نوآوری هدفمند، عدالت بین‌نسلی و نقش فعال دولت تأکید دارند. درحقیقت، اجماع لندن نه یک «اجماع صلب»، بلکه بازتابی از تکثر و پذیرش چندگونگی در علم اقتصاد است؛ همان چیزی که اقتصاد هترودوکس سال‌ها خواستار آن بوده است.
از این منظر می‌توان گفت اجماع لندن، گونه‌ای نوزایش هترودوکس در علم اقتصاد معاصر است. هترودوکسی که بر تاریخ‌گرایی، نهادگرایی، اقتصاد رفتاری، اقتصاد تکاملی و تحلیل طبقاتی و قدرت متمرکز است، اکنون از حاشیه به متن نزدیک می‌شود.
مقایسه تطبیقی میان اجماع واشنگتن، اجماع لندن و اقتصاد اسلامی نیز بسیار آموزنده است. اجماع لندن در اصولی چون عدالت اجتماعی، اقتصاد اخلاقی، نقش مداخله‌گر و توسعه‌گرای دولت و مخالفت با تمرکز ثروت، به نگرش‌های اقتصاد اسلامی نزدیک‌تر است تا نسخه‌های نئوکلاسیک اجماع واشنگتن. اگر در اقتصاد اسلامی، ارزش‌هایی مانند عدالت توزیعی، منع ربا، مسئولیت اجتماعی ثروت و مشارکت اقتصادی محور قرار دارند، در اجماع لندن نیز بازگشت به اخلاق و جامعه‌محوری جایگاه ویژه‌ای دارد. هر دو رویکرد، خواستار اقتصادی هستند که در خدمت انسان و نه صرفاً شاخص‌های عددی باشد.
تغییر مسیر علم اقتصاد به‌سوی هترودوکسی اجتماعی‌محور، پیامد‌های گسترده‌ای در سیاست‌گذاری، آموزش اقتصاد و حتی گفتمان عمومی دارد. از گسترش سیاست‌های بازتوزیعی گرفته تا افزایش بودجه آموزش و سلامت، حمایت از کسب‌وکار‌های کوچک، بازتعریف شاخص‌های توسعه و حتی بازنگری در محتوای دروس دانشگاهی، همگی بخشی از این تحول هستند. دانشجویان امروز، بیش از معادلات ایستا، به تحلیل‌های چندرشته‌ای، روایت‌های تاریخی و حساسیت اجتماعی نیاز دارند.
برای کشور‌هایی چون ایران که سال‌ها با نسخه‌های تک‌بعدی و وارداتی توسعه دست‌وپنجه نرم کرده‌اند، این تغییر رویکرد فرصتی استثنایی است. از سویی، آموزه‌های اقتصاد اسلامی امکان سازگاری با ارزش‌های عدالت‌خواهانه اجماع لندن را فراهم می‌آورد و از سوی دیگر، رویکرد هترودوکس بستری را برای بازاندیشی در مبانی سیاست‌گذاری و تربیت اقتصاددانان بومی فراهم می‌سازد. اکنون زمان آن رسیده است که اقتصاد را از انحصار «علم بازار» خارج کنیم و به آن بازتابی از دغدغه‌های واقعی مردم، محیط زیست، فرهنگ و کرامت انسانی ببخشیم. بازگشت به جامعه، بازگشت به اخلاق و بازگشت به انسان، مسیر آینده علم اقتصاد است؛ مسیری که اقتصاد اسلامی، اقتصاد هترودوکس و اجماع لندن، هر یک از زاویه‌ای به آن اشاره دارند. این هم‌افزایی را باید مغتنم شمرد.

داود منظور، اقتصاددان

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط