به گزارش رصد روز، در حالی که ایران اخیراً در تولید گاز به سطح تولید روزانه قطر رسیده است که خبرها حاکی از آن است که تولید گاز در میدان پارس جنوبی به دلیل تولید غیر صیانتی دچار افت شده است و این مشکل در بخش متعلق به ایران بیشتر احساس خواهد شد.
ارزیابی صندوق توسعه ملی ایران نشان میدهد که انتظار میرود یک چهارم کل تولید گاز کشور تا سال ۲۰۳۳ به دلیل کاهش فشار در پارس جنوبی که ۷۸ درصد از کل تولید گاز کشور را تشکیل میدهد، کاهش یابد.
برای جلوگیری از کاهش تولید، ایران با وظیفه خطیر نصب ۱۰ تا ۱۵ سکو، هر کدام با وزن ۲۰ هزار تن – ۱۵ برابر اندازه سکوهای فعلی – مجهز به کمپرسورهای عظیم روبرو است. تخمین زده میشود که این سرمایهگذاری ۳۵ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. در همین حال، قطر سالها پیش در این مسیر گام برداشته است.
وزارت نفت ایران سال گذشته قراردادی ۲۰ میلیارد دلاری با چندین شرکت داخلی برای ساخت ۲۸ سکو با وزن هر کدام ۷۰۰۰ تن، به همراه ۵۶ کمپرسور برای طرح افزایش فشار در پارس جنوبی امضا کرد. این تصمیم در حالی گرفته میشود که قطریها زودتر به فکر جبران این کاهش تولید افتادند. تا همین اواخر، فشار چاه در بخش ایرانی پارس جنوبی به طور متوسط ۲۱۰ بار ثابت مانده بود. با این حال، از سال ۲۰۲۳، فشار آن سالانه ۷ بار کاهش یافته و منجر به از دست رفتن ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال شده است. افت فشار قابل توجه در فاز ۱۲، بزرگترین فاز پارس جنوبی، در سالهای اخیر آغاز شده است.
ایران در تلاش برای نجات سطح تولید، فاز ۱۱ پارس جنوبی را در آگوست ۲۰۲۳ آغاز کرد و حفاریهای گستردهای را آغاز کرد. علاوه بر این، وزارت نفت ایران در نوامبر ۲۰۲۳ قراردادی برای حفر ۳۵ حلقه چاه جدید با شرکتهای داخلی امضا کرد. با این حال، اگرچه حفاریهای بیشتر ممکن است سطح تولید گاز از پارس جنوبی را در کوتاهمدت حفظ کند، اما پیشبینی میشود که افت فشار در بخش ایرانی را تسریع کند.
تنها راه چاره ایران نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی مجهز به کمپرسورهای عظیم است – فناوریای که در انحصار شرکتهای غربی است. در حال حاضر، هر ۲۴ فاز سمت ایرانی این میدان عملیاتی هستند و جایی برای معرفی فاز جدیدی برای تقویت تولید یا جبران کاهش تولید از سایر فازها باقی نمیگذارد.
رصد وضعیت تولید گاز در میدان پارس جنوبی نشان میدهد که افت فشار در این میدان مشترک از سال ۲۰۲۶ به تدریج وارد مرحله جدی خواهد شد و اگر پروژه فشار افزایی تا آن زمان اجرا نشود، برداشت گاز از این میدان سخت خواهد شد. گزارشهای نهادهای بین المللی نشان میدهد قطر سالها قبل نسبت به این موضوع حساسیت نشان داده و قراردادهای فشار افزایی برای بهره برداری گاز بیشتر از این میدان مشترک را امضا کرده است.
طبق گزارشها، در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد گاز تولیدی کشور از پارس جنوبی تأمین میشود و افت فشار یک خطر جدی برای ایران است. از آنجایی که میدان گازی پارس جنوبی از سال ۲۰۲۳ وارد نقطه شبنم شده و با افت فشار مواجه است، به همین دلیل کارشناسان فنی میگویند برای ادامه تولید گاز به سکوهای تقویت فشار ۲۰ هزار تنی و کمپرسورهای قوی نیاز است.
پروژه فشار افزایی در پارس جنوبی در قسمت متعلق به ایران در ۷ هاب برنامه ریزی شده است که شرکتهایی شامل پتروپارس، اویک، مپنا و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا در آن نقش آفرینی میکنند
طبق اعلام وزارت نفت، اجرای طرح افزایش فشار در مخزن پارس جنوبی به ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد و میزان برداشت گاز به ۹۰ تریلیون فوت مکعب و میعانات گازی به ۲ میلیارد بشکه افزایش خواهد یافت که حدود ۹۰۰ میلیارد دلار برای کشور درآمدزایی خواهد داشت.
در قرارداد جدید تقویت فشار پارس جنوبی که بزرگترین قرارداد گازی تاریخ ایران است، مقرر شده است که ۲۸ سکوی جدید ساخته و نصب شود که نیمی از آن برای نصب توربوکمپرسورهای تقویت فشار خواهد بود. در واقع هر سکو میتواند یک میلیارد فوت مکعب گاز را تحت فشار قرار دهد.
نکته مهم در این قرارداد این است که به جای سکوهای ۲۰ هزار تنی که در طرح اولیه ذکر شده بود، قرار است از سکوهای ۷ هزار تنی استفاده شود و طبق اعلام شرکت ملی نفت، این روش پاسخگوی نیاز افزایش فشار پارس جنوبی و مناسب است. با امکان ساخت داخل، وزن سکوها کاهش و تعداد آنها افزایش یافته است، با این حال، علیرغم اطلاع وزارت نفت مبنی بر آغاز افت فشار در پارس جنوبی، طبق گزارشهای این وزارتخانه و نهادهای معتبر بینالمللی، پس از انصراف توتال از توسعه فاز ۱۱ که قرار بود سکوهای تقویت فشار را نصب کند، هیچ اقدام جدی برای کنترل افت فشار انجام نشده است. همانطور که در این گزارش تأکید شده است، دلیل اصلی کاهش تولید گاز کشور پس از تکمیل فازهای برنامهریزی شده در پارس جنوبی، افت فشار طبیعی در میادین، رشد افسارگسیخته مصرف گاز و برق خانگی، قیمتهای یارانهای گاز و برق، جایگزینی سوختهای مایع با گاز طبیعی و توسعه مجتمعهای پتروشیمی و سایر صنایع انرژیبر است.
بدیهی است که با انفعال موجود و تداوم افت فشار، حتی امکان انتقال گاز از سکو به پالایشگاه خشکی نیز میسر نخواهد بود و حتی ممکن است منجر به توقف تولید مجتمعهای پتروشیمی با خوراک متان در عسلویه شود.
همانطور که گفته شد تمایل این مخزن به سمت قطر است، به طوری که جریان گاز و میعانات گازی عمدتاً از ایران به سمت قطر حرکت میکند. هر دو کشور در حال حاضر روزانه ۶۵۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰۰ بشکه میعانات گازی (نفت فوق سبک) از این چهار لایه تولید میکنند. جالب توجه است که کل حجم تولید میعانات گازی قطر در سه دهه گذشته دو برابر ایران بوده است.
با افزایش تولید قطر از این مخزن و کاهش تولید ایران، پیشبینی میشود ذخایر گازی این سازند به تدریج به سمت قطر تغییر جهت دهد. علاوه بر این، این میدان که در عمق یک کیلومتری قرار دارد، دارای چندین لایه نفت خام است که از ایران تا قطر امتداد دارد و آن را به یک دارایی مشترک بین دو کشور تبدیل میکند.
قطر از سال ۱۹۹۰، یک دهه جلوتر از ایران، از پارس جنوبی گاز استخراج میکند و تقریباً دو برابر میزان گاز این میدان را تولید کرده است. با وجود این، ایران در طول دهه گذشته ۱۴ فاز جدید راهاندازی کرده و اخیراً به سطح تولید قطر رسیده است.
در سال ۲۰۰۵، قطر برای بررسی تأثیر افزایش سریع تولید بر مخزن، توقف توسعه میدان گنبد شمالی را اعلام کرد. با این حال، توسعه در سال ۲۰۲۲ از سر گرفته شد و قطر قراردادهایی به ارزش ۲۹ میلیارد دلار با شرکتهای غربی برای افزایش ۳۰ درصدی تولید تا سال ۲۰۲۶ امضا کرد که هدف آن افزایش ظرفیت صادرات سالانه LNG از ۷۷ میلیون تن (۱۱۰ میلیارد متر مکعب در سال) به ۱۲۶ میلیون تن در سال (mtpa) است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ به ۱۴۲ میلیون تن در سال برسد. در نتیجه، انتظار میرود کل تولید گاز قطر از پارس جنوبی تا سال ۲۰۳۰ به ۷۴۰ میلیون متر مکعب در روز برسد، در حالی که پیشبینی میشود تولید ایران از این میدان مشترک در یک دهه بیش از ۳۰ درصد کاهش یابد و به دلیل افت فشار در سمت ایران، به تقریباً ۳۵۰ میلیون متر مکعب در روز برسد.
قطعی گاز در ماههای سرد سال و قطعی برق در تابستان به صنایع کشور آسیب رسانده است، افت فشار مداوم و در نتیجه عقب ماندن از برنامه تولید اعلام شده، در کنار عدم توسعه منابع جایگزین تولید برق، باعث شده است که ۸۰ درصد برق کشور از نیروگاههای گازی تأمین شود. علاوه بر این، ایران اکنون به واردکننده گاز تبدیل شده است و تداوم افت فشار و کاهش تولید گاز میتواند در آینده نزدیک عامل اصلی بحران و تنش بین استانهای کشور مانند منابع آب باشد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید