جواد نجم‌الدین بی‌سابقه در نفت، با وجود شائبه بازنشستگی چگونه به ایرانول رسید؟

در میانه موج تغییرات مدیریتی ایرانول، انتصاب جواد نجم‌الدین فاقد سابقه مرتبط در حوزه نفتی و مواجه با شائبه بازنشستگی، پرسش‌های جدی درباره سازوکار تصمیم‌گیری تاپیکو و وزارت کار ایجاد کرده؛ پرسش‌هایی که هنوز پاسخی روشن نگرفته‌اند.

به گزارش اختصاصی رصد روز،شرکت نفت ایرانول، زیرمجموعه هلدینگ تاپیکو وابسته به شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی، این روزها در مرکز توجه منتقدان و فعالان صنعت نفت قرار دارد؛ آن‌هم نه به دلیل عملکرد عملیاتی، بلکه به‌سبب تصمیمات متوالی و بعضاً غیرقابل‌توضیح در سطح مدیریت عالی شرکت. رفتن ناگهانی عیسی اسحاقی—مدیری که در آخرین مجمع مردادماه مأموریتش دو سال دیگر تمدید شده بود و حتی از سوی رئیس‌جمهور مورد تقدیر قرار گرفت—سرآغاز موج تازه‌ای از پرسش‌های بی‌پاسخ شد. انتقال غیرمنتظره او به هلدینگ خلیج فارس، درحالی‌که آمارهای رسمی از دوره مدیریت او حکایت از رشد همه‌جانبه ایرانول داشت، عملاً فضای «گمانه‌زنی» را جایگزین «اطلاع‌رسانی رسمی» کرد.

در چنین فضایی، انتظار می‌رفت سهامداران عمده—شرکت سرمایه‌گذاری نفت و گاز تأمین و صندوق بازنشستگی کشوری—به‌عنوان امانت‌داران هزاران بازنشسته و بیمه‌شده، توضیحی شفاف درباره دلایل این تغییر ارائه کنند؛ اما سکوت ادامه یافت و تنها «شنیده‌ها» در بازار دست‌به‌دست شد.

پس از خروج اسحاقی، هیئت‌مدیره ابتدا مهدی کامیار را به‌عنوان سرپرست برگزید، اما این انتصاب به صندلی مدیرعاملی نرسید. در نهایت، حکم مدیرعاملی ایرانول به نام جواد نجم‌الدین ثبت شد؛ مدیری ۶۹ ساله که نه تنها در سوابقش نشانی از فعالیت مستقیم در حوزه روانکارها یا شرکت‌های نفتی دیده نمی‌شود، بلکه در خصوص وضعیت بازنشستگی او نیز پرسش‌هایی جدی میان کارشناسان مطرح است—پرسش‌هایی که هیچ مرجع رسمی هنوز شفاف‌سازی نکرده است.

با انتخاب نجم‌الدین، عملاً هیئت‌مدیره ایرانول به مجموعه‌ای تبدیل شده که حتی در مدارج تحصیلی بخشی از اعضا نیز ردپایی از تخصص نفتی مشاهده نمی‌شود. این درحالی‌ است که در نظام‌های مدیریتی کارآمد جهان، تخصص محوری حداقل شرط پذیرش مسئولیت در صنایع حساس است؛ اما به نظر می‌رسد در ایرانول، «قاعده تخصص» راه را برای «سلیقه انتخاب مدیر» باز کرده است.

و حالا افکار عمومی سهامداران—به‌ویژه بازنشستگان—مستقیماً از روح‌الله شهیدی‌پور مدیرعامل تاپیکو و همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطالبه پاسخ دارند؛ پاسخی که نه سیاسی، نه تشریفاتی، بلکه «شفاف و مستند» باشد.

سؤالات مهمی که منتظر پاسخند!!!

۱. معیار انتخاب مدیرعامل جدید چه بوده است؟

وقتی در سوابق تحصیلی و اجرایی آقای نجم‌الدین نشانی از تجربه در حوزه نفت، روانکارها یا صنایع مشابه دیده نمی‌شود، مبنای تخصصی تصمیم تاپیکو چه بوده است؟

۲. وضعیت بازنشستگی آقای نجم‌الدین به‌طور رسمی چیست؟
آیا ایشان مشمول مقررات بازنشستگی هستند؟ اگر بله—طبق قانون—اشتغال مجدد ایشان با چه مجوزی انجام شده است؟ اگر خیر، چرا این موضوع شفاف اعلام نمی‌شود؟

۳. چرا پس از تمدید دو ساله مأموریت اسحاقی در مجمع، ناگهان مسیر مدیریت ایرانول تغییر کرد؟
سهامداران حق دارند بدانند چه دلایلی در فاصله‌ای کوتاه چنین تغییر بنیادینی را ضروری کرده است.

۴. آیا هیئت‌مدیره ایرانول ترکیب تخصص‌محور دارد؟
چرا در شرکتی با چنین اهمیت ملی و اقتصادی، نبود تخصص‌های مرتبط در سطح هیئت‌مدیره به یک «رویه عادی» تبدیل شده است؟

۵. نقش و مسئولیت وزارت کار چیست؟
به‌عنوان نهاد ناظر بر مجموعه شستا و تاپیکو، وزارت کار چرا تاکنون درباره این تغییرات با تبعات مستقیم برای هزاران سهامدار پاسخگویی نکرده است؟

۶. آیا منافع بازنشستگان در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ شده؟
چگونه می‌توان تصمیماتی از این جنس را با شعار «مدیریت حرفه‌ای و پاسخگو به ذی‌نفعان» هماهنگ دانست؟

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

منبع : رصد روز

مطالب مرتبط

آخرین اخبار