ناترازی مدیریتی، ریشه بحران‌ها

رییس مجمع عالی واردات، ناترازی مدیریتی را ریشه اصلی ابربحران‌های اقتصادی کشور دانسته و بر لزوم ورود مردم به اقتصاد و اصلاح ساختارهای مدیریتی تأکید کرد.

به گزارش رصد روز، برخی کلمات هستند که در شرایط دشوار و بحرانی، به آرامی جای خود را در میان گفت‌و‌گوهای روزانه مردم باز می‌کنند و به صورت غم‌انگیزی پس از گذشت یک مدت تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره مردم می‌شوند. ناترازی کلمه‌ای است که تا همین چند سال پیش برای بسیاری از مردم نا‌آشنا و غریبه بود اما امروزه با هربار قطع شدن آب یا برق بیش از پیش جایش را در زندگی و گفت‌و‌گوی روزمره مردم باز می‌کند؛ امروزه ناترازی عملا از یک چالش تبدیل به بحرانی شده است که سایه سنگین آن عملا در تک‌تک لحظات زندگی ایرانیان حضور دارد و اگرچه که ناترازی انرژی (اختلاف بین تولید و مصرف) بیش از سایر موارد مورد توجه قرار گرفته، ناترازی‌های اقتصادی‌، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز تاثیرات عمیقی بر ثبات کشور داشته‌اند. مشکل اصلی این است که در راس تمام این ناترازی‌های گوناگون یک علت عمده وجود دارد و آن ناترازی مدیریتی است.

 

تعریف ناترازی به زبان ساده

بهتر است در همین ابتدا یک تعریف ساده از ناترازی داشته باشیم. ناترازی به عنوان یک مفهوم کلیدی در نظام‌های پیچیده، بیانگر وضعیت عدم تعادل و شکاف ساختاری بین عناصر یک سیستم است که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست‌محیطی قابل مشاهده است. در بعد اقتصادی، ناترازی خود را به صورت شکاف میان درآمدها و هزینه‌ها، عدم تعادل در تراز پرداخت‌ها یا اختلال در عرضه و تقاضای کالاهای اساسی نشان می‌دهد. ناترازی در ذات خود نشانگر شکافی است که نظام‌های مدیریتی قادر به پوشش آن نبوده‌اند؛ این مفهوم زمانی به بحران تبدیل می‌شود که حلقه‌های معیوب مدیریتی بدون تغییر، تکرار شوند.

درباره علل ناترازی بسیار گفته‌اند اما به جرات می‌توان گفت ناترازی‌های امروزه در ایران محصول مدیریت ناکارآمد و رویکردهای کوتاه‌مدت است. عملکرد مسوولان نشان می‌دهد سیاستگذاری‌های انرژی بیشتر تابع ملاحظات سیاسی و جناحی بوده تا کارشناسی تخصصی. این رویکرد نه‌تنها از توسعه زیرساخت‌های پایدار جلوگیری کرده، بلکه با محدود کردن نقش بخش‌خصوصی و عدم حمایت از انرژی‌های تجدیدپذیر، بحران را تشدید کرده است و به نظر می‌رسد کار به جایی رسیده که ناترازی‌ها دیگر قابل کنترل نیستند.

 

تجارت، قربانی ناترازی آماری

نکته مهم درباره ناترازی‌ها این است که آنها محدود به یک حوزه نمی‌مانند و به همانند یک سرطان در کل سیستم اقتصادی کشور پخش می‌شوند.

درهمین‌باره علیرضا مناقبی، رییس مجمع عالی واردات به «جهان‌صنعت» گفت: ناترازی در ساده‌ترین تعریف آن یعنی دخل و خرج با یکدیگر هماهنگی ندارند و دلیل این عدم هماهنگی نیز سوءمدیریت است. زمانی می‌توان گفت یک مدیریت صحیح در حال انجام است که ۹۹‌درصد جامعه از آن سود ببرند و زندگی‌شان در پی آن تسهیل شود اما متاسفانه آنچه امروزه در مدیریت کشور می‌بینیم عکس این موضوع است.

وی ادامه داد: هنگام بررسی مباحثی مانند تجارت باید به این نکته توجه کرد که قبل از هر نوع ناترازی، ما در این زمینه‌ها ناترازی آماری داریم و آمار درست در رابطه با تجارت کشور، فعالان این حوزه، روش کار آنها، منافع و سود مردم از فعالیت آنها و در نهایت منافع و سود خودشان وجود ندارد. به علت نبود این اطلاعات ما با یک ناترازی عمده به نام ناترازی آماری رو‌به‌رو هستیم.

 

ترسیم وضعیت فعلی و ریشه‌یابی بحران

مناقبی با ترسیم وضعیت سیستم اقتصادی کشور و علت ظهور چالش‌هایی از این قبیل گفت: اقتصاد چهار پایه‌ای متشکل از واردات، تولید، صادرات و خدمات فنی و مهندسی است و در صورتی که هرکدام این پایه‌ها در جای درست خود قرار نگیرند آن اقتصاد، یک اقتصاد لرزان، ناپایدار و شکننده است. نمی‌توان یکی از این پایه‌ها را حذف و ادعا کرد این اقتصاد، پایدار است چرا که این چهارپایه به اشکال گوناگون با یکدیگر متصل هستند. اگر واردات درست انجام نشود، تولید با مشکل مواجه می‌شود و اگر تولید به خوبی انجام نشود، نمی‌توان انتظار صادرات خوب داشت. خدمات فنی و مهندسی تنها بستن پیچ و مهره نیست و بخش بزرگی از اقتصاد را شامل می‌شود. ما نتوانسته‌ایم تعادل درستی را میان این چهارپایه برقرار کنیم و نامش را ناترازی گذاشتیم.

وی ادامه داد: به وجود آمدن ناترازی معمولا چند علت عمده دارد و نخستین و مهم‌ترین آنها، نبود مدیریت کلان صحیح و نقشه راه عمده است. ما تا به حال هفت برنامه پنج ساله داشتیم که هیچ‌کدام به نتایج مد‌نظر نرسیده‌اند؛ همین موضوع نیز نشان‌دهنده نوعی ناترازی در تفکر درست است؛ نتوانستیم به درک درستی از داشته‌هایمان برسیم و خرج‌هایی برای خود تراشیدیم.

مناقبی افزود: آنچه ما امروز می‌بینیم نتیجه عملکرد ما در ماه‌ها، سال‌ها و دهه‌های گذشته است و انتظار می‌رود آینده را هم شامل شود چرا که اگر دیوار اول را کج بگذاریم، دیوار تا انتها کج بالا می‌رود.

 

لزوم ورود هرچه بیشتر مردم به اقتصاد

سوالی که ایجاد می‌شود این است که آیا راه‌حلی برای گذر از ابربحران ناترازی‌ها وجود دارد؟ مناقبی در پاسخ به این سوال گفت: هر قفل، کلیدی و هر مشکل، راه‌حلی دارد و راه‌حل در اینجا این است که مسوولان اجازه دهند کار مردم را خود مردم انجام دهند. اقتصاد باید از اقتصاد تک‌بعدی دولتی خارج شده و هرکس در هر رده و در هر پستی که هست بتواند در یک رقابت سالم و پویا توام با رفاقت شرکت کند و اقتصاد به سمت هرچه بیشتر مردمی شدن حرکت کند. تنها در این صورت است که می‌توانیم از این پیچ خطرناکی که در آن هستیم به سلامت عبور کنیم. واقعیت این است که در ۱۲روز جنگ تحمیلی این مردم بودند که اقتصاد را اداره کردند و نشان دادند که مردم برای مدیریت اقتصاد لایق و شایسته‌تر از دولت هستند.

وی در خاتمه سخنانش گفت: در بحث تراز تجاری نمی‌توان اظهار‌نظر چندانی کرد چرا که اساسا آمار صحیحی دراین‌باره وجود ندارد. تراز تجاری ما بر چه اساسی منفی است؟ اگر ما به دلیل نبود مدیریت صحیح، کالای خود را ارزان فروخته و کالای گران را از واسطه بخریم مشخص است که تراز تجاری‌مان منفی می‌شود. از همه مهم‌تر وقتی کالای باکیفیت وارد نشود چطور تولید خوب انجام دهیم که بتوانیم صادرکننده توانا در رقابت جهانی شویم؟ ما عملا تبدیل به خام‌فروش شده‌ایم و به دلیل نبود آمار صحیح نمی‌توانیم مردم را از واقعیت آگاه کنیم. اگر مردم را به درستی در جریان وضعیت بگذاریم، شک نکنید که مردم می‌توانند از پس کار خود برآیند.

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار