به گزارش رصد روز به نقل از روابط عمومی فولاد خوزستان، ورزشکاری که سالها میان تمرین و مسابقه و مصدومیت تاب آورده، امروز با پشتیبانی باشگاهی و محلی روی سکوی جهانی میایستد و مدالش به همان اندازه که بر گردن او میدرخشد، بر برند و معنویت اجتماعی خوزستان هم افزوده میشود. این همان جایی است که مسئولیت اجتماعی از «کمک مناسبتی» عبور میکند و به «برنامهای پایدار» برای شناسایی و حمایت از استعدادهای بومی بدل میشود.
در همین راستا، باشگاه فرهنگی ورزشی فولاد خوزستان نیز در این سالها نشان داده یک بنگاه صنعتی میتواند سرمایهای نمادین برای یک استان باشد: تیم بزرگسالان با قهرمانیهای جام حذفی ۹۹–۱۴۰۰ و سوپرجام ۱۴۰۰، آکادمیهای پایه با شبکه استعدادیابی در محلات و شهرهای حاشیه و حالا حمایت از پارا ورزش که مسیر قهرمانانی مثل بیتسیاح را هموارتر کرده است. اینها کنار هم فقط نتیجه و موفقیت ورزشی نمیسازند؛ بلکه حس تعلق میآفرینند، امید اجتماعی را تقویت میکنند و الگوی صعود فردی را پیش چشم نوجوانان میگذارند؛ از زمین خاکی تا پیراهن تیم ملی، از مسابقات محلی تا سکوی جهانی.
اهمیت ماجرا در خوزستان دوچندان است؛ استانی که سالهاست بیشتر با کلیدواژههای بحران و خستگی روایت میشود. در چنین اقلیمی، هر مدال جهانی و هر بازیکنِ رسته از آکادمی، ضدروایتی است علیه فرسایش سرمایه اجتماعی؛ نشانهای که میگوید «مسیر موفقیت وجود دارد». باشگاه فولاد وقتی زیرساخت تمرین، مربیگری تخصصی، تیم پزشکی و امنیت روانی و مالی را برای استعدادهای محلی فراهم میکند، در واقع حلقههای زنجیرهای را کامل میکند که بدون آنها استعدادها خاموش میشوند. خروجی این نگاهِ پایدار فقط جام و مدال نیست؛ سرمایه اجتماعی است، اعتماد به نفس جمعی است و مجوز اجتماعی ادامه فعالیت صنعتی در دل شهر.
این مسئولیت اجتماعی نتیجهمحور الزاماً پرزرقوبرق نیست؛ اتفاقاً در جزئیاتِ پیگیرانه معنا پیدا میکند؛ استمرار آکادمیها، توجه به شهرستانها و محلات کمبرخوردار، دیدهشدن دختران و پاراورزشکاران، پیگیری مسیر تحصیلی و شغلی ورزشکار تا اگر قهرمانی هم نشد، زندگیاش روی ریل بماند. همین جزئیات است که «حمایت» را از عکس یادگاری جدا میکند و آن را به نهادسازی تبدیل میسازد.
طلای بیتسیاح یک اتفاق روشن است در روزهای پرغبار جنوب؛ اما مهمتر از خود مدال، مسیری است که به آن ختم شد؛ سالها تمرین و برنامهریزی، همدلی باشگاه و شهر و فهم مشترکی که ورزش، صرفاً سرگرمی نیست و سیاست عمومی امید است. فولاد خوزستان اگر در صنعت با ساخت نیروگاه و تکمیل زنجیره از معدن تا فولاد، ریسکها را به مزیت تبدیل کرده، در جامعهی خود نیز با باشگاهداری حرفهای میتواند ناامیدی را به امید و حرکت بدل کند.