به گزارش اختصاصی رصد روز ، قتلهای خیابانی هنوز درصد قابل توجهی از پرونده های کیفری را شامل می شوند. پرونده هایی که در آن دو طرف ماجرا شاید در کسری از ثانیه درگیر حادثه دردناکی خواهند شد که در آن سرنوشت حداقل یکنفر با ابهامات فراوانی روبروست. برخی از این نزاعها که به شکل دست جمعی رخ میدهد با نیت و اراده قبلی و برخی نیز به صورت آنی و بدون هیچ پیش زمینه ای اتفاق می افتد. متأسفانه در سالهای گذشته قتلهای ناشی از رفتارهای هیجانی و اکنش های هیجانی در کشور علیرغم برنامه ریزیهای صورت گرفته با تغییرات محسوس همراه نبوده و انتظار می رفت که بعد از سالها فرهنگ سازی شاهد کاهش قابل توجهی در چنین اتفاقاتی باشیم. در این خصوص با دکتر آیدین سید یوسفی وکیل پایه یک دادگستری در شیراز به گفتگو نشستیم.
در ابتدا قتل خیابانی را تعریف کنید و از تفاوت آن با سایر نزاعها بگویید.
قتل های خیابانی معمولا به قتل هایی گفته می شود که در سطح شهر و در بین عموم اتفاق می افتد. و قطعا تفاوت آن با دیگر قتل ها در این است که در این نوع قتل ، نقشه از پیش تعیین شده ای وجود ندارد و عملا میتوان گفت به صورت آنی و بدون پیش زمینه صورت میگیرد. در این قتل ها افراد مرتکب قتل ، قاتل بالفطره نیستند و بارها در پرونده های مختلف مشاهده گردیده که افرادی با حسن شهرت مرتکب این قتلها شده اند.
این وکیل پایه یک دادگستری در شیراز علت اصلی قتل های خیابانی را اینطور توضیح داد.
مهمترین عامل قتلهای خیابانی در چندسال اخیر به پایین آمدن آستانه تحمل مردم به سبب شرایط اجتماعی است. این موضوع در افرادی که از تمکن مالی بیشتری برخوردارند بیشتر به دلیل ناتوانی در مدیریت بحران و در قشر متوسط عموماً به دلیل فشارهای اقتصادی است. متأسفانه در سالهای گذشته بنا به هر دلیلی که بوده بیشتر به مسائل فرهنگی این حوادث پرداخته شده در حالیکه وقتی پای صحبت عاملان این پرونده ها می نشینیم ردپای مسائل اقتصادی بسیار پر رنگ است.
دکتر آیدین سید یوسفی وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این سؤال که در چنین قتل هایی رابطه بین قاتل و مقتول دارای زمینه ای خاص است یا خیر گفت:
در ۹۰ درصد مواقع هیچ رابطه ای بین ضارب و مضروب و قاتل و مقتول در چنین حوادثی وجود ندارد و هیچ یک از طرفین هیچ شناختی نسبت به هم نداشته و تحت یک واکنش هیجانی اسیر موقعیتی می شوند که توانایی کنترل آن را ندارند.
آیدین سید یوسفی مرتکبین این جرائم را علت میداند یا معلول؟
به طور کلی در همه کشورها مرتکبین هر جرمی معلول هستند زیرا زمینه هایی وجود داشته که افراد را در دامن رفتارهای هنجارشکنانه انداخته. عدم شناخت درست از موقعیت ،ناتوانی در مدیریت رفتارهای هیجانی، عزت نفس پایین که به خاطر مسائل خانوادگی در سنین رشد به وجود می آید، عدم آموزش صحیح و عدم جذابیت برنامه های اجتماعی با محوریت آسیب شناسی و کنترل از جمله مواردی هستند که در نهایت عاملین چنین حوادثی را نیز یک قربانی نشان میدهد. هرچند از دیدگاه حقوقی شاید تعریف متفاوتی باید ارائه شود اما تعاریف حقوقی مفاهیم صفر و صدی هستند و باید جهت آسیب شناسی موارد مسائل دیگری را در نظر گرفت.
با تجربه قابل توجه در امر وکالت آیا میتوان به یقین در خصوص سطح فرهنگی مرتکبین به این جرائم گفت؟
قطعاً سطح فرهنگی افراد یکی از زمینه های مورد بحث است اما درمواردی دیده شده که حتی افرادی که به لحاظ فرهنگی و تعریف عرفی آن در جایگاه خوبی بودند دچار این مسئله شدند پس مهمترین مسئله را باید در فاکتورهای آموزشی جستجو کرد. افراد در سیکل آموزشی خوب توانایی های قابل توجهی پیدا می کنند و هرچقدر از سطح کیفی آموزش کاسته شود نتایج مفید کمتری به همراه خواهد داشت. در کشورمان متأسفانه فقر آموزشی در این باره بسیار زیاد است.
دکتر آیدین سید یو سفی با انتقاد از بررسی های روانشناسانه در خصوص علت وقوع این جرایم در کشور اظهارات قابل تأملی را ارائه داد:
متأسفانه باید گفت در کشورمان مسائل روانشناسانه در این باره بیشتر به صورت پروژه ای دنبال می شود در حالیکه وقتی یک قضیه در کشور تمام نشده و به صورت مستمر ادامه دارد باید مطالعات روانشناختی نیز استمرار داشته باشد این مسئله کمی نیست در یک طرف شاهد یک قربانی هستیم در یک طرف شاهد چند فرد قربانی هستیم از این جهت از چند فرد قربانی استفاده می کنم که وقتی در خانواده ای یکی از افراد مرتکب چنین فعلی می شود..
دکتر آیدین سید یوسفی وکیل پایه یک دادگستری در شیراز که پرونده های متعددی را بر عهده گرفته راهکار کاهش چنین حوادثی را در کشور در چند اینطور توضیح داد.
به طور کلی وقتی درباره یک جرم که عقبه طولانی در کشور دارد صحبت می کنیم هیچ راه حل کوتاه مدتی نمی تواند پاسخگو باشد. ما بعد از روبرو شدن با چنین مسائلی به فکر راه حل هستیم در حالیکه بعد از روی دادن چنین حوادثی فکر کردن به راه حل نوشدارو پس از مرگ سهراب است. به قطعیت می توان گفت سیستم آموزشی ما گاهاً محتواهایی را به دانش آموزان از سنین پایین می آموزد که نه تنها کاربردی نیست بلکه ضرورت تدریس آن تا این زمان هم مشخص نشده در حالیکه می باید آموزش در چنین مواردی از سنین پایین شروع شود تا ملکه ذهن شود نه اینکه وقتی پرونده شخصیتی افراد تکمیل شد به فکر انتقال مفاهیم باشیم. در سنین بزرگسالی آموزش به دلائل گوناگون موفقیت آموزش در سنین پایین را نخواهد داشت.
آیدین سید یوسفی در باره میزان تأثیر قصاص در کاهش جرائم این چنین بیان کرد:
قطعاً مجارات در کاهش جرائم مؤثر است اما از یاد نبریم وقتی در خصوص اثرگذاری می توان با روایی و پایایی بالا صحبت کرد که اثرپذیری آن در افراد، ارتکاب یک جرم و بزه را به حداقل ممکن برساند در حالیکه شاهد چنین موضعی در این ارتباط نیستیم که این موضوع نشان میدهد باید در کنار مجازات بالهای دیگری را تقویت کرد.
انتظار شما از خانواده مقتولین در چنین حوادثی چیست؟
قطعاً هر انتظاری با توجه به اینکه کسی نمی تواند جای خانواده مقتول باشد اشتباه است اما باید این سؤال را مطرح کرد که آیا اگر فرزند یا فرزندان خود این خانواده ها به جای مقتول عامل ارتکاب بودند آیا آنها حاضر می شدند که زندگی فرزندشان به خاطر چند لحظه قصور به طناب دار سپرده شود؟ بدون شک قصاص حق طبیعی و شرعی این خانواده هاست و کسی نمی تواند مانع از آن شود اما بهتر است در رؤیارویی با مشکلات افراد طوری برخورد که اگر خدای نکرده خودمان دچار ان مشکل شدیم انتظار داشته باشیم با ما همانگونه برخورد شود.
دکتر آیدین سید یوسفی وکیل پایه یک دادگستری در شیراز در خصوص داشتن یک تضمین قوی جهت عدم ارتکاب دوباره به چنین جرائمی در صورت عفو یا گذشت خانواده مقتول تشریح کرد:
بدون شک کسی که مرتکب قتل می شود از مسائل پنهان روانشناختی رنج می برد بهتر است الگویی که برای افراد در کمپ های ترک اعتیاد در نظر گرفته می شود و فرد رها شده به عنوان سخنران انگیزشی در کلاسها سخنرانی می کند برای مرتکبین چنین جرائمی نیز پیاده سازی شود. افراد وقتی خود را مسئول تغییر عده قابل توجهی می بینند خود بخود در چرخه تحول قرار گرفته و سطح رفتاریشان تغییر می کند. همه افراد اصلاح پذیرند فقط هزینه های اصلاح متفاوت است.
این وکیل پایه یک دادگستری در شیراز وظیفه رسانه های جمعی و در راس آن رسانه ملی جهت کاهش بزه در جامعه را این طور توضیح داد:
برای ایجاد تغییر باید شجاعت انجام آن را داشت رسانه ملی با دست بازتری نسبت به تهیه برنامه ها و مستندات در چنین زمینه هایی اقدام کند لطفاً تا جایی ممکن است در تهیه چنین برنامه هایی که جنبه آموزشی دارد از سانسور و ممیزی پرهیز شود یادمان نرود ما درباره مسئله ای صحبت می کنیم که جان افراد در آن مطرح است و این موضوع مانند کرونا نیست که فرد درگیر پس از طی دوران نقاهت به زندگی عادی بازگردد بلکه تا سالها تبعات چنین اتفاقی همراه او خواهد بود. رسانه ها کمک کنند تا افرادی که به هر دلیلی جزا تحمل کرده اند بتوانند به آغوش جامعه بازگردند.