چالش‌ها و فرصت‌های جنگ تجاری آمریکا و چین برای ایران

تیرگی روابط اقتصادی آمریکا و چین، فرصت‌هایی بی‌سابقه برای کشورهایی مانند ایران ایجاد کرده است. چین درتلاش برای تقویت روابط اقتصادی با سایر کشورها، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه، به ایران به‌عنوان شریکی استراتژیک روی آورده است.

به گزارش رصد روز، جنگ تجاری میان دو قدرت اقتصادی جهان، ایالات‌متحده آمریکا و چین، پدیده‌ای نیست که صرفاً به چندسال اخیر محدود شود، بلکه ریشه‌ای عمیق‌تر دارد و نیازمند بررسی دقیق و جامع است. این منازعه اقتصادی در مارس ۲۰۱۸ با تصمیم رئیس‌جمهور وقت آمریکا برای اعمال تعرفه‌های ۲۵ درصدی بر فولاد و ۱۰ درصدی بر آلومینیوم وارداتی وارد فاز جدیدی شد. در ژانویه همان سال، آمریکا اولین بسته تعرفه‌ای گسترده علیه چین را اجرایی کرد که شامل تعرفه ۲۵ درصدی بر ۳۴ میلیارد دلار کالای چینی بود. این اقدامات به‌عنوان نقطه آغاز رسمی جنگ تجاری میان دو کشور شناخته می‌شود. هدف اصلی آمریکا از این سیاست‌ها، کاهش کسری تجاری با چین که در سال ۲۰۱۷ به حدود ۳۷۵ میلیارد دلار رسیده و همچنین کاهش وابستگی به واردات کالاهای چینی بود. علاوه بر این، تعرفه‌ها به‌عنوان اهرمی برای کشاندن چین به میز مذاکره و بازنگری در روابط تجاری دوجانبه به کار گرفته شدند.
این تعرفه‌ها درطول سال‌ها ثابت نمانده و دستخوش تغییرات متعددی شده‌اند. در سال ۲۰۲۵، این سیاست‌های تعرفه‌ای به اوج خود رسید و تأثیرات عمیقی بر اقتصاد جهانی گذاشت. اقتصاد آمریکا و چین که به ترتیب ۲۶.۳ درصد و ۱۶.۹ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می‌دهند، بیش از ۴۳ درصد از اقتصاد جهانی را در اختیار دارند. هرگونه اختلال در این دو اقتصاد، زنجیره‌های تأمین جهانی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. نفت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کالاهای جهانی، به‌طور مستقیم از این جنگ تجاری متأثر شده و شاهد نوسانات قابل‌توجهی در قیمت، عرضه و تقاضا و الگوهای تجارت جهانی بوده است.
در این میان، تیرگی روابط اقتصادی آمریکا و چین، فرصت‌هایی بی‌سابقه برای کشورهایی مانند ایران ایجاد کرده است. چین درتلاش برای تقویت روابط اقتصادی با سایر کشورها، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه، به ایران به‌عنوان شریکی استراتژیک روی آورده است. این همکاری به‌خصوص در شرایطی که ایران تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد، فرصت‌های قابل‌توجهی برای صادرات نفت، گاز و سایر کالاها به چین فراهم کرده است. یکی از مهم‌ترین نمودهای این همکاری، سند راهبردی همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین است که حوزه‌های متنوعی ازجمله سرمایه‌گذاری، تجارت کالا و فناوری و تأمین انرژی را در بر می‌گیرد. در این چهارچوب، ایران متعهد به تأمین بخش قابل‌توجهی از نیاز نفت و گاز چین شده و امکان تهاتر این منابع با کالاها و خدمات موردنیاز کشور فراهم آمده است. در مقابل چین در پروژه‌های زیربنایی ایران سرمایه‌گذاری کرده و همکاری‌های مالی و اقتصادی را گسترش داده است. ایران در سال‌های اخیر با بهره‌گیری از ظرفیت‌های صادراتی و راهبردهای هوشمندانه قیمت‌گذاری، به یکی از تأمین‌کنندگان برجسته نفت خام چین تبدیل شده و جایگاه استراتژیکی در بازار انرژی این کشور به دست آورده است.
در سال ۲۰۲۴، ایران با تأمین حدود ۱۴ درصد از واردات دریایی نفت چین، نقشی محوری در پاسخگویی به نیازهای انرژی این کشور ایفا کرد. این روند در بهار ۲۰۲۵ با افزایش تقاضای چین برای منابع پایدار تقویت شد، به‌طوری که صادرات نفت ایران به حدود ۱.۳۵ میلیون بشکه در روز رسید و سهمی قابل‌توجه از بازار نفت چین را به خود اختصاص داد. این افزایش به چند عامل کلیدی بستگی داشته؛ نخست، ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی، نفت خود را با تخفیف قابل‌توجهی نسبت به قیمت‌های جهانی عرضه می‌کند؛ دوم، زیرساخت‌های مناسب ایران، ازجمله بنادر و تأسیسات پالایشگاهی، امکان صادرات پایدار و کارآمد را فراهم کرده و سوم، چین به‌منظور کاهش آسیب‌پذیری خود دربرابر نوسانات سیاسی و اقتصادی به تنوع‌بخشی به منابع تأمین انرژی خود روی آورده و ایران به‌عنوان منبعی مطمئن در این استراتژی جای گرفته است.
این همکاری با ایجاد شبکه‌ای پایدار برای تجارت انرژی، ایران را به شریکی کلیدی برای چین بدل کرده و نشان‌دهنده توانایی ایران در تبدیل چالش‌های تحریمی به فرصت‌های اقتصادی است. این همکاری برای هر دو کشور دستاوردهای قابل‌توجهی به همراه داشته است. چین که درپی جنگ تجاری بخشی از بازار خود در آمریکا را از دست داده بود، بازار جدیدی در ایران ایجاد کرده و به منابع انرژی پایدار دست یافته است.
ایران نیز با بهره‌گیری از این فرصت، توانسته با دور زدن تحریم‌های بین‌المللی، نفت و گاز خود را به بازارهای جهانی عرضه کند. این شرایط نشان‌دهنده آن است که جنگ تجاری آمریکا و چین، به‌رغم چالش‌های جهانی، بستری برای تقویت جایگاه ایران در اقتصاد بین‌الملل فراهم کرده است.
بااین‌حال این فرصت‌ها خالی از چالش نیست. ایالات متحده با هدف کاهش صادرات نفت ایران، سیاست‌های سختگیرانه‌تری را دنبال می‌کند و قصد دارد صادرات نفت ایران را تا ۱۰ درصد نسبت به سطح کنونی کاهش دهد. در این راستا، تحریم‌های جدیدی علیه نهادهای صادرکننده نفت ایران وضع شده است. این اقدامات، موانع جدی پیش روی ایران قرار داده و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و اتخاذ راهبردهای هوشمندانه برای مقابله با آن‌هاست. ایران باید با تقویت زیرساخت‌های صادراتی، تنوع‌بخشی به شرکای تجاری و استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی اقتصادی، از فرصت‌های موجود حداکثر بهره را ببرد و درعین‌حال، خود را دربرابر فشارهای خارجی مصون نگه دارد.
مرتضی عالی‌پور، پژوهشگر اندیشکده نفت و انرژی

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار