آیا می‌توان فارغ از چالش‌های دیگر دست به اصلاحات اقتصادی زد؟

در انجمن اقتصاد ایران نشستی با عنوان «دولت چهاردهم: چالش‌ها و افق پیش‌‌رو» برگزار شد. در این نشست مسعود نیلی و احمد میدری به طرح دیدگاه‌های خود در رابطه با مهم‌ترین بحران‌های کشور در سال آینده پرداختند. کارشناسان معتقدند مهم‌ترین چالش‌های...

به گزارش رصد روز، نشست «دولت چهاردهم: چالش‌ها و افق پیش ‌رو» با حضور مسعود نیلی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، احمد میدری استاد دانشگاه علامه طباطبایی و جعفر خیرخواهان مدرس اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد. در این نشست، کارشناسان به این سوال پرداختند که مهم‌ترین تهدیدهای کشور که باید از منظر حکمرانی مورد توجه نظام قرار بگیرد چیست؟

مسعود نیلی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، یادآور شد که در شرایط فعلی جای پرداختن به مباحث تحلیلی خالی است و بیشتر به افراد و لیست‌ها پرداخته می‌شود و انتخابات‌ فرصت خوبی برای ریشه‌یابی و مرور مسائل و مشکلات کشور است که خود به خود یادگیری اجتماعی در نتیجه آن اتفاق می‌افتد.

نیلی سخنان خود را در پاسخ به سه سوال خلاصه کرد: اول اینکه خطیر‌ترین مسائل کشور که آینده سرزمینی یا پایداری جامعه را در خطر قرار می‌دهد و نیازمند تغییر رویکرد نظام حکمرانی است کدام است؟ دوم اینکه از بین مسائل مطرح‌شده مهم‌ترین محور بحران کدام است؟ و سوم اینکه آیا مهم‌ترین مساله فوری‌ترین مساله نیز هست؟ و آیا اصولا حل آن بدون زمینه‌چینی درست و اصلاح دو محور بحرانی دیگر ممکن است؟

سه ضلعی چالش‌ها
این اقتصاددان در ادامه در راستای پاسخ به سوال اول خود اشاره کرد: برای بهبود وضعیت کشور باید با دید حکمرانی به چالش‌های کشور پرداخت و نظام حکمرانی کشور در یک سه‌ضلعی از بحران‌های مختلف قرار گرفته است. در رأس اول این سه‌ضلعی، ناترازی‌های مالی و زیست‌محیطی قرار گرفته است. کسری بودجه، نظام بانکی و ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی، میانگین تورم را به دو برابر بلندمدت خود رسانده و مخاطرات زیست‌محیطی و ناترازی انرژی این شرایط را بدتر کرده است.

او افزود: وضعیت نامناسب فقر و کاهش قدرت طبقه متوسط، امکان انجام اصلاح برای رفع ناترازی‌ها را دشوار می‌کند. بنابراین یک بعد مهم از آینده ایران در گرو خروج از ناترازی‌هاست. نیلی ادامه داد: در رأس دوم این سه‌ضلعی، روابط خارجی است. تحریم‌ها و محدودیت‌های FATF و احتمال روی کار آمدن ترامپ شرایط ما را خطیر کرده است. نمی‌توان شرایط کشور را بر استمرار شرایط جنگی گذاشت. تداوم محدودیت‌های بین‌المللی، اصلاحات در بازارهای انرژی و مخاطرات زیست‌محیطی و کسری بودجه را غیرممکن کرده و اقتصاد را ضعیف‌تر کرده و طمع خارجی‌ها را برای گرفتن امتیاز تقویت می‌کند.

نیلی در ادامه گفت: در رأس سوم سه‌ضلعی بحران‌ها، شکاف‌های بین‌نسلی قرار دارد. باورهای بخشی از نسل کشور ازجمله زنان و جوانان در تقابل با نگاه فرهنگی و اجتماعی حاکم است. محدودیت‌های اینترنت و سخت‌گیری‌های فرهنگی تقابل‌ها را به ‌جایی رسانده که شکاف‌های بین‌نسلی را تشدید کرده که در کنار دو مورد قبل، اوضاع را برای اصلاح و بهبود اجتماعی و اقتصادی سخت‌تر خواهد کرد.

حل ناترازی‌ها، مهم اما غیرفوری
استاد دانشگاه شریف در پاسخ به سوال دوم گفت: بدون تردید تداوم ناترازی‌ها کشور را گرفتار بحران‌های بزرگ خواهد کرد. در شرایط موجود حرکت سریع و کمبودهای در مقیاس بزرگ انرژی را شاهد هستیم، بخش فزاینده‌ای از ارزی که با دشواری‌های زیاد از محل صادرات نفت به دست می‌آوریم، باید به واردات بنزین اختصاص دهیم و قطعی‌های برق و گاز صنایع و فعالیت‌های اقتصادی نیز بی‌نیاز از توضیح است.

از این طریق خالص صادرات نفت روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود و با فشار تحریم عرضه ارز نیز با کاهش مواجه خواهد شد که جهش‌های بعدی نرخ ارز را به دنبال خواهد داشت و در نهایت هدررفت انرژی بیشتر خواهد شد و چنبره ناترازی‌ها به‌شدت با یکدیگر گره خورده است.

نیلی در ادامه سوال دوم را مرتبط با سوال سوم دانست و این سوال را پرسید که: آیا می‌توان فارغ از وضعیت چالش‌های دیگر دست به اصلاحات اقتصادی زد؟ به این معنی که بدون توجه به شرایط روابط خارجی از نظر تحریم‌ها و FATF، و شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی موجود به سراغ اصلاحات اقتصادی رفت؟ به نظر می‌رسد پاسخ بدیهی است که انجام این کار بازی با آتشی است که ممکن است خاموشی‌ناپذیر باشد. فشارهای خارجی هزینه مبادله را به‌شدت افزایش می‌دهد و اصلاحات اقتصادی ناچار خواهد بود صورت‌حساب آن را از قشر فقیر و متوسط دریافت کند. پس هرچند حل ناترازی مهم‌ترین مشکل کشور است اما فوری‌ترین آن نیست. در این شرایط نظام حکمرانی ناچار به دادن امتیاز است چون در شرایط ضعف مذاکره می‌کند. به اضافه اینکه احتمالا تا مشخص شدن انتخابات آمریکا اقدام موثری در این زمینه متصور نباشیم. فرض کنید با حفظ شرایط تحریم و حفظ شرایط اجتماعی به سراغ اصلاحات اقتصادی برویم که به لحاظ اجتماعی و سیاسی امکان‌پذیر نخواهد بود. در حالت سوم اگر با حفظ ناترازی‌ها و حفظ شرایط تحریم به سراغ ترمیم شکاف‌های اجتماعی حرکت کنیم، می‌تواند با هزینه کم یک زمینه مناسب میان حکومت و مردم به وجود آورد.

او ادامه داد: حل سخت‌ترین مساله دشوارترین هم خواهد بود؛ تغییر قابل‌توجه التهاب اجتماعی و انجام اصلاحات اجتماعی کاری مهم ولی دشوار است و در پی آن اصلاح روابط خارجی زمان‌بر است و به نتیجه رسیدن آن به بیش از یک سال زمان نیاز دارد. از طرفی انجام اصلاح سیاستی نه راهبردی در جهت کاهش ناترازی امکان‌پذیر است.

گفت‌وگو با قهر‌کردگان
این اقتصاددان یادآور شد: دولت چهاردهم حاصل یک زایمان زودرس است و به همین خاطر باید مدتی زندگی انکوباتوری را تجربه کند. دولت در این دوران باید گفت‌وگو با سه دسته را در اولویت خود قرار دهد. دولت باید با پنجاه درصدی که قهر کرده‌اند، دیگر بازیگران نظام حکمرانی و افرادی که به رقیب ایشان رای دادند گفت‌وگو کند. انجام اصلاحات اقتصادی نیازمند دولتی است که مردم و نظام حکمرانی را در کنار خود دارد، توقع چنین شرایطی تنها شرط گذار کشور از این آخرین شانس تاریخی خود است. برخی دولت‌ها را می‌توان دولت آتش‌نشان و نه آتشفشان نامید. کار آتش‌نشان برخورد انفعالی با حوادث است. دولت آقای پزشکیان براساس ذات تشکیل خود دولت آتش‌فشان نیست و دولت آتش‌نشان نیز نباید باشد. دولت رونق و توسعه نیز با شرایط فعلی کشور سازگار و واقع‌بینانه نیست، اما شاید این دولت بتواند دولت گفت‌وگو به منظور اجماع‌سازی برای خروج از ابرچالش‌ها باشد. همه باید این آخرین شانس را دریابیم و این یک اتمام حجت تاریخی است.

سازمان بی‌برنامه و بی‌بودجه
احمد میدری، معاون اسبق رفاه، نیز در سخنان خود بر اهمیت مساله اخلاق تاکید کرد و گفت: در صفحه آخر کتاب «توسعه و برنامه‌ریزی» که توسط اساتید هاروارد مستقر در ایران نوشته شده، آمده «مشکل ایران فضلیت مدنی است و قرارداد اجتماعی که در این کشور حاکم است نمی‌تواند به حل مساله ایران بینجامد.» پنج راه‌حل از سوی آنها برای رفع این مشکل ارائه شده است و در آخرین راه‌حل تاکید می‌شود «اطلاعات دروغ مساله اصلی است که در نظام تصمیم‌گیری ایران پیامدهای بسیار ویرانگری را بر جای گذاشته است.» این همان ادبیاتی است که ما چندان به آن توجه نکرده‌ایم. بین اقتصاددان‌ها هستند افرادی که روی اخلاق در اقتصاد کار کرده‌اند. در شرایط کنونی برای حل مشکل باید از بحث اخلاق شروع کرد. دولت‌ها معمولا وقتی شروع به کار می‌کنند بحث اسب زین‌کرده یا زمین سوخته مطرح می‌شود و جالب اینکه پیش از آنکه کارگزاران دولت‌ها به طرح این مسائل بپردازند، رسانه‌ها این بحث را آغاز می‌کنند.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط