ابعاد بحران ناترازی برق

مدیرعامل گروه صنعتی مپنا معتقد است یکی از مهمترین کارویژه‌های ‌دولت چهاردهم مدیریت برق و بهبود وضعیت اقتصاد برق است.

به گزارش رصد روز، ابعاد بحران ناترازی برق حالا بیش از پیش تبعات منفی خود را در اقتصاد نمایان کرده است.در حالی صنایع ایران با دلیل کمبود برق تن به تعطیلات اجباری می‌دهند که بررسی‌ها نشان از آن دارد که در برنامه‌ی هفتم‌ توسعه رشد هشت درصدی اقتصاد هدفگذاری شده است. محمداولیاء مدیرعامل گروه صنعتی مپنا با حضور در کافه خبر خبرآنلاین در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا تداوم شرایط فعلی می‌تواند برق را با مانعی برای توسعه‌ی صنعتی ایران بدل کند؟ پاسخ مثبت داد و ریشه‌های ناترازی برق را تشریح کرد.

وی همچنین اهمیت حضور مپنا در اقتصاد ایران را بازگو کرد و به سئوالات مهمی در این زمینه پاسخ داد. مشروح گفتگو با محمداولیاء در پی می‌آید: 

این روزها افکار عمومی با مساله ناترازی برق بسیار بیشتر از قبل مواجه شده است، در این شرایط مپنا چه اقداماتی را برای حل این بحران در دستور کار قرار داده است؟

اجازه دهید اول به ریشه‌ی این ناترازی بپزدارم و بعد از آن می‌توانیم ببینیم مپنا در گذشته چه کرده و الان چه می‌تواند بکند. وقتی ریشه‌ها مشخص شد، امکان بررسی راهکارها وجود دارد. نکته‌ی اول اینجاست که ما هر سال به طور طبیعی یک روند رشد مصرف را تجربه می‌کنیم. خصوصا تابستان و فصل گرما این اتفاق می‌افتد. در حقیقت تولید متناسب با نیاز توسعه پیدا نکرده است. حال باید دید توسعه‎ی تولید چگونه اتفاق می‌افتد؟ این توسعه یا از طریق ایجاد نیروگاه‌های حرارتی محقق می‌شود یا نیروگاه تجدید پذیر. به هر حال برای مدیریت فاصله‌ی تولید با مصرف یا رفع ناترازی نیاز است توسعه‌ی نیروگاهی اتفاق بیفتد. گرچه در سه دهه‌ی گذشته ساخت نیروگاه های حرارتی با بومی‌سازی تجهیزات داخلی انجام شده است، اما به هر حال ساخت نیروگاه یک پروژهزیربنایی عظیم است و به سرمایه گذاری قابل توجهی نیازدارد. حالا این سرمایه‌گذاری یا توسط دولت انجام می‎شود یا سایر بخش‌ها؛ اما واقعیت این است که حجم سرمایه‌گذاری دولت به دلیل محدودیت بودجه به تدریج کم وکمتر شده و دولت عملاً نمی‌تواند سرمایه‌گذاری قابل توجهی در توسعه‌ی نیروگاه‌ها انجام دهد.

وقتی دولت امکان حضور در این بخش را ندارد، باید یا از بخش خصوصی بهره برد یا سرمایه‌گذاری خارجی جذب کرد. مشکل اصلی این است که سرمایه‌گذاری در صورتی تداوم دارد که بازده آن متناسب باشد اما مساله اینجاست که سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی برق بازدهی مناسبی ندارد. علت هم به نرخ‌های برق و هزینه‌ی تولید برق برمی‌گردد. به عبارتی اقتصاد برق جواب آن سرمایه‌گذاری را نمی‌دهد. البته دولت‌ها سعی کردند به تدریج نرخ را به سمت اصلاح ببرند اما موانع و مشکلات در این بخش زیاد است و این کار در زمان کوتاه قابل انجام نیست. سامان‌دهی اقتصاد برق امری تدریجی است. در شرایط فعلی چون نرخ‌ها به قدر کافی افزایش نیافته و اقتصاد برق جواب نمی‌دهد، میزان سرمایه‌گذاری کمتر و کمتر شده و در نتیجه رشد تولید از رشد مصرف عقب افتاده است. محصول این عقب‌ماندگی نیز ناترازی در بخش برق است.

در این مسیر تشدید تحریم و مشکلات کار کردن با تامین کنندگان بین‌المللی هم اثرگذار بوده و همه‌ی این عوامل طی یک دهه‌ی اخیر کار را برای ساخت نیروگاه سخت‌تر کرده است. حالا ما در چه وضعیتی هستیم؟ در وضعیتی که با افزایش ناترازی روبه‌رو خواهیم بود.

برای حل این بحران، با توجه به شرایط موجود،چه باید کرد؟

اصلی‌‎ترین کار این است که سیاستگذار اقداماتی را در دستور کار قرار دهد که نتیجه‌اش قابل توجیه شدن سرمایه‌گذاری در صنعت برق باشد. برای این کار بایدنرخ‌های برق اصلاح شود و این اصلاح باید با شتاب بیشتری اتفاق بیفتد. این بزرگترین چالش وزارت نیرواست.

اما مپنا و دیگر سرمایه‌گذاران چه نقشی دارند؟

زیربنای اصلاح دست وزارت نیرو، قانونگذار یا سیاستگذار است. مپنا پیمانکار و سازنده نیروگاه است و مثل هر پیمانکار دیگری باید پروژه‌ و بودجه وجود داشته باشد تا آن را اجرا کند. البته مپنا از یک سو به دلیل کسب و کار خودش و از سوی دیگر به واسطه‌ی نیاز کشور،سرمایه‌گذاری هم انجام داده و نیروگاه‌هایی را احداث کرده تا با فروش برق آن بتواند سرمایه‌اش را برگرداند.اما در عمل چه شده؟ ما هم مثل سایر تولیدکنندگان برق،برق تولیدی‌ را به شبکه می‌فروشیم اما بازگشت پول سرمایه گذاری در این صنعت مانند دیگر صنایع نیست. به دلیل قیمت پایین فروش برق در قیاس با هزینه‌ی تولید، آهنگ بازگشت سرمایه کند است و این موضوع سبب می‌شود مطالباتی از سوی سرمایه‌گذاران غیردولتی از دولت ایجاد شود؛ حجم این مطالبات برای شرکت بزرگی چون مپنا قابل توجه است. حالا تصور کنید یک بنگاه اقتصادی با بازگشت نامطلوب سرمایه‌گذاری‌اش روبروست و حجم مطالباتش نیز سال به سال افزایش می‎یابد. نتیجه این است که توان تامین سرمایه و سرمایه‌گذاری جدید مدام کاهش می‌یابد و در نهایت به نقطه‌ای می‌رسد که این بنگاه دیگر قادر نیست سرمایه‌گذاری جدیدی انجام دهد و اگر بخواهد به روش‎های مختلف نیز تامین مالی کند، باید هزینه‌های مختلفی پرداخت کند. به دلیل مشکلات پیش گفته از محل منابع داخلی‌اش هم قادر به تامین سرمایه نیست. اتفاقاما به همین نقطه‎ رسیدیم که حجم سرمایه باید بازگشت داده شود. در واقع با این وضعیت اقتصاد برق، این نیاز تامین نمی‌شود. پس در وضعیتی هستیم که منابع داخلی کفاف نمی‌دهد و منابع خارجی هم به دلیل تحریم و غیره وارد نمی‌شود. هزینه‌ی پول هم گران شده و همه‌ی این‌ها مشکلات، سرمایه‌گذاری را کند کرده است. اثر این اتفاق یعنی کاهش تعداد سرمایه‌گذاران را امروز به وضوح در ناترازی برق می‌بینیم. ناترازی‌هایی که بار آن بر دوش صنعت سنگینی می‌کند.

تلاش صنایع برای ساخت نیروگاه در کاهش این فشار موثر نبوده است؟

بله خوشبختانه صنایع به این سمت حرکت کرده‌اند. همین موضوع سبب شده بخش مهمی از فعالیت‌های ما در شرایط فعلی به ساخت نیروگاه برای صنایع اختصاص داشته باشد.

به ضرورت ساخت نیروگاه اشاره کردید. جهان در حال عبور از انرژی فسیلی به انرژی تجدیدپذیر است، آیا در مپنا نیز توجهی به این مساله صورت گرفته است؟

گاز طبیعی مهمترین منبع انرژی برای تولید برق در ایران است. هنوز در بسیاری از کشورها تولید برق با استفادهاز ذغال سنگ صورت می‌گیرد که سوختی بسیار آلاینده است. جهان در حال تلاش برای جایگزینی سوخت های فسیلی به خصوص ذغال سنگ با سوخت‌های تجدیدپذیر است اما در دوران گذار از انرژی فسیلی به انرژی تجدیدپذیر، گاز طبیعی همچنان بازیگر مهمی در عرصه‎ی انرژی خواهد بود و طبق پیش‌بینی‌ها این روند تا سال ۲۰۵۰ هم تداوم خواهد داشت. در حال حاضر بخش مهمی از نیروگاه‌های حرارتی ایران با سوخت گاز کار می‌کنند و در فصول پرمصرف گاز، از سوخت مایع هم استفاده می شود اما خوشبختانه نیروگاه‌های ما از ذغال سنگ استفاده نمی‌کنند. این البته بدان معنا نیست که نیازی به توجه به انرژی‌های تجدیدپذیر نداریم، بلکه اتفاقا باید توجه بیشتری داشته باشیم. کما اینکه در سال‌های اخیر هم ساتبا و وزارت نیرو تلاش زیادی برای تعریف پروژه‌های سرمایه گذاری مختلف برای تجدید پذیرها اعم از بادی، خورشیدی و زمین گرمایی و … داشته‌اند. منتها در تجدید پذیرها هم با همان مسائل قبلی تامین مالی که گفتم روبرو هستیم. متاسفانه برنامه‌هایی که در این حوزه تدوین شده، امکان تحقق را نیافته چرا که مسئله اصلی مسئله سرمایه‌گذاری است. این دست پروژه‌ها هم سرمایه‌گذاری قابل توجهی لازم دارد. پروژه‌های در حال اجرا در بخش تجدیدپذیرها مانند سایر پروژه‌ها با کندی پیش می‌روند. به هر حال با فرض بهتر شدن وضعیت اقتصاد برق، سرمایه‌گذاری در تجدیدپذیرها هم شتاب بیشتری خواهد گرفت. سیاست ما در مپنا این است که شتاب فعالیت در بخش تجدیدپذیرها را از نیروگاه‌های حرارتی بیشتر کنیم و جهت‌گیری ما توجه بیشتر به تجدیدپذیرهاست.

ارزیابی شما از برنامه‌هایی که برای رفع ناترازی‌ها، بخش مصرف را نشانه می‌گیرند، چیست؟

مدیریت بخش مصرف سرمایه‌گذاری کمتری را نسبت به تولید نیاز دارد. در گروه مپنا از ابتدای سال برنامه های متنوعی در این حوزه شکل گرفته و در حال انجام است، از جمله اینکه به عنوان یک مجموعه‌ی صنعتی بزرگ، طی سه سال هدف کاهش ۴۰ درصدی کل انرژی مصرفی خود را داریم. این کار هم یک فرهنگ سازی است، هم تاثیر در انرژی مورد نیاز صنعت دارد و هم تمرینی است برای تجاری سازی روشهای بهینه سازی و توسعه کسب و کار در این زمینه. به علاوه ذخیره سازی انرژی و جابجاییزمان نیازبه برق شبکه از روشهای مؤثر برای کاهش ناترازی است که پروژه هایی برای آن در دست انجام داریم.

به طور کلی ما در سه حوزه ی تولید، بهره‌وری انرژی و پیکسایی یا همان جابجایی نقطه ی مصرف فعالیت داریم. تا پیش از این بخش مهم فعالیت ما معطوف به تولید و راه‌اندازی نیروگاه‌های حرارتی بود. در شرایط فعلی اما هدف فعالیت بیشتر در سایر بخش‌هاست و در تولید هم رشد بیشتر را روی تجدیدپذیرها برای سالهای آینده خواهیم داشت.

برای این موارد، تغییر ساختارهایی داشتیم و الان شرکت‌هایی داریم که مستقیم در نیروگاه تجدیدپذیر یا ذخیره سازی و جابه‌جایی زمان مصرف فعالیت می‌کنند. امیدواریم آثار اینها تا اخر امسال مشهود شود و جامعه اولین اثراتش را برای تابستان سال آینده ببیند. البته این اقدامات هنوز بزرگ‌مقیاس نیست چرا که زمان و سرمایه‌ی محدودی داریم. همان طور که گفتم منابع تامین مالی ما کافی نیست. در کل اگر سیاستگذاری وزارت نیرو معطوف به افزایش ورود سرمایه به این صنعت باشد، کار سرعت خواهد گرفت.

یک جهت گیری دیگر نیز البته در حوزه تامین مالی داریم. گروه مپنا با تعداد زیادی شرکت و دارایی می‌تواندبرای تامین مالی از بازار سرمایه بیشتر اقدام کند کمااینکه در گذشته نیز تا حدی این کار را کرده است. مثلابخش سیکل ترکیبی نیروگاه پرند با روش تامین مالی از طریق صندوق پروژه در بازار سرمایه ساخته شد.

برسیم به بخش مطالبات. حجم این مطالبات چقدر است؟ اشاره کردید مشکلات متعددی را متوجه این شرکت کرده است.

در ده، دوازده سال گذشته یکی از مهمترین مسائل ما همین مطالباتی بوده که مرتباً انباشته شده است. این مطالبات بسیار بزرگ است. گرچه دولت‌ها چه دولت سیزدهم و چه قبل از آن سعی داشتند برای پیش بردن پروژه‌ها بخشی از مطالبات را پرداخت کند اما حجم مطالبات بسیار بالاست و از عوامل اصلی کند شدن توسعه نیروگاهی و سایر پروژه های گروه مپنا می باشد.

رقم این مطالبات چقدر است؟

مطالبات فعلی ما از دولت حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان است. البته از بخش غیردولتی نیز طلب داریم اما بیشترمطالباتمان از بخش دولتی است و امیدواریم دولت به این مهم توجه کند. این هم خواسته‌ی سهامداران ماست و هم اثر زیادی بر کاهش ناترازی در چند سال آینده خواهد داشت.

به مطالبات اشاره کردید، آیا برای تادیه این مطالبات امکان این نیست که نیروگاه به شما داده شود؟

حداقل دو نیروگاه قبلا در این قالب داده شده و باز هم حاضریم تحت شرایطی بگیریم. اما اگر اقتصاد برق با توصیفی که شد کماکان نچرخد، این واگذاری مشکل چندانی را حل نمی کند.

چه تعداد پروژه‌ی نیروگاهی در مپنا اجرا شده است؟

در سی و یک سالی که از تشکیل مپنا می گذرد، مجموعا۵۲ هزار مگاوات پروژه نیروگاهی توسط گروه مپنا اجرا شده و حدود هجده هزار مگاوات نیروگاه نیز در دست اجرا داریم. از مجموع ۵۲ هزار مگاوات نیروگاه اجرا شده، پنج هزار مگاوات در خارج از کشور است و ۴۷ هزار مگاوات در داخل کشور. بخش مهمی از این نیروگاه‌ها گازی و سیکل ترکیبی هستند اما همان طور که گفتم از این به بعد حجم نیروگاه‌های تجدیدپذیر افزایش خواهد یافت.

چه میزان از برق ایران در واحدهای تحت مالکیت مپنا تولید می‌شود؟

چیزی حدود ۱۵ درصد

برخی معتقدند مپنا انحصاری را در صنعت نیروگاهی ایجاد کرده. آیا این را قبول دارید؟

در دو دهه اخیر که مپنا نیروگاه و تجهیزات آن را می سازد، در کنار مپنا، خیلی ها نیروگاه ساخته‌اند حتی با تجهیزات خارجی. بخشی از تجهیزات خارجی حتی با گرفتن مزیت های گمرکی (تعرفه صفر) نسبت به ساخت داخل (با تعرفه برای مواد اولیه مورد نیازش) وارد کشور شده اند. این چه انحصاری است که حجم مجوز، قرارداد و اجرا را به بیش از ۱۰ هزار مگاوات برای واحدهای حرارتی و همین حدود مجوز و قرارداد برای تجدیدپذیرها رسانده است؟!

منظور دیگر از انحصار احتمالا آن است که تجهیزات اصلی نیروگاهی را در کشور فقط گروه مپنا می سازد.اما در چنین صنعت بزرگ و سنگینی وضعیت در سایر کشورها چطور است؟ کشورهای صاحب فناوری چه تعداد شرکت سازنده این تجهیزات دارند؟ این عدد در جهان به ۱۰ نمی‌رسد. مپنا هم یکی از آن ده تاست. این ده تا شامل صاحبان اصلی فناوری به علاوه سازندگان تحت لیسانس دیگران است. آنها که با تکنولوژی خودشان تجهیزات نیروگاهی می‌سازند شش شرکت هستند و باید بگویم مپنا یکی از این شش تا است. مپنا در ابتدا تحت لیسانس تولید می کرد. بعدا به قوت شروع به توسعه فناوری خودش کرد و الان با فناوری خودش در حال فعالیت است. در ایالات متحده آمریکا دو شرکت اینچنین، در ژاپن یک مجموعه، در اروپا دو تا و در کره جنوبی یک شرکت از این نوع وجود دارد.وقتی کل این سازندگان در جهان این تعداد است، آیا باید در ایران بیشتر می بود تا مثلا انحصار نداشته باشیم؟!

در حال حاضر سهم مپنا در شبکه ‎ی برق ایران چقدر است؟

ظرفیت نصب شده در ایران ۹۳ هزار مگاوات است و ظرفیت نصب شده توسط ما ۵۲ هزار مگاوات. عرض کردم ۴۷ هزار مگاوات از این رقم در داخل کشور و ۵ هزار مگاوات در خارج از کشور است. پس نصف ظرفیت نصب شده در داخل کشور پروژه‌های مپنا بوده است. حالا برای درک بزرگی عدد ۵۲ هزار مگاوات باید بگویم که این میزان از ظرفیت احداث شده در ۱۶۰ کشور بیشتر است.

در قالب برنامه هفتم رشد هشت درصدی اقتصاد پیش‌بینی شده است، با توجه به ناترازی شدید برق در تابستان و ناترازی گاز در زمستان، آیا موضوع تامین انژی خود به مانعی برای توسعه‌ی صنعتی و تحقق رشد اقتصادی تلقی نمی‌شود؟

ببینید اگر همه‌ی بخش‌ها اعم از وزارت نیرو، دولت و فراتر از دولت وارد عمل شوند و اقتصاد برق را سامان دهند می‌توان به حل کامل بحران ناترازی در آینده امیدوار بود. آنچه به ما مربوط است اینکه اگر مطالبات ما پرداخت شود، می‌توانیم به پروژه‌ها سرعت بدهیم و در نتیجه روند تولید را بهبود دهیم. آن هم نه فقط برای نیروگاه‌های در حال احداث بلکه برای بهره‌وری انرژی و پیک سایی یا همان جابه‌جایی نقطه مصرف. باید در نظر داشت رشد هشت درصدی بسیار بالاست اما طبیعتا با تداوم این روند با کمبود انرژی روبرو هستیم. این یک واقعیت است. تحقق رشد هشت درصدی جز انرژی، لوازم دیگری می‌خواهد. همان طور که گفتید در زمستان و تابستان با ناترازی روبرو هستیم. تا زمانی که مسئله اقتصاد انرژی حل نشود، طبیعتا رشد هشت درصدی اقتصاد نیز ممکن نیست.

بسیاری از صنعتگران به این موضوع اعتراض دارند که چرا با وجود ناترازی اولویت تامین برق با بخش خانگی و تجاری است. نظر شما رد این خصوص چیست؟

درست است. اولویت فعلی وزارت نیرو، تامین برق خانگی و تجاری است. در این مسیر ممکن است اولویت را تغییر داد اما عوارض دارد. شاید برای کسی که برقش در خانه قطع می‌شود این تغییر جهت پذیرفتنی نباشد. برای تغییر این روند نیاز به بازتعریف شرایط داریم.

سال‌هاست برنامه افزایش راندمان نیروگاه‌ها در حال اجراست. مپنا برای تحقق این برنامه چه کرده است؟

راندمان شبکه در حال حاضر کمی بیشتر از ۳۹ درصد است. حدود هفت هزار مگاوات نیروگاه سیکل ساده داریم که قابل تبدیل به سیکل ترکیبی است. البته این اقدام سرمایه‌ی زیادی می‌خواهد. در نهایت اما در حوزه‌ی مصرف گاز صرفه‌جویی ایجاد می‌کند و از نظر زیست‌محیطی هم توجیه دارد. در حقیقت مثل این می‌ماند که شما هفت هزار مگاوات نیروگاه ایجاد می‌کنید که نیاز به سوخت ندارد .

غیر از این طرحهای افزایش راندمان متنوعی هم روی تورین های گاز تاکنون اجرا شده که البته اثر آن در کل به اندازه سیکل ترکیبی کردن نیست.

حجم سرمایه‌ی مورد نیاز برای اجرای این هدف چقدر است؟

نزدیک به ۴ میلیارد یورو که البته رقم قابل توجهی است اما اثر بسیار زیادی در ناترازی انرژی و محیط زیست دارد.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط