اشتباه بزرگ عابدزاده رفتن به پرسپولیس بود

شاهین بیانی، کاپیتان اسبق استقلال در کافه‌خبر درباره اتفاقات مختلف دوران ورزشی خود صحبت کرد.

به گزارش رصد روز، شاهین بیانی یکی از باسابقه‌ترین و وفادارترین بازیکنان تاریخ استقلال محسوب می‌شود. کسی که از قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا تا تبعید به دسته ۳ را با این تیم تجربه کرده و مجموعا ۱۲ سال پیراهن آبی را پوشیده. بیانی یکی از معدود بازیکنانی است که در فوتبال ایران فقط برای استقلال به میدان رفت و در دوران بازی خود جز مقطعی ۳ ساله که در قطر حضور داشت، همیشه عضو استقلال بود. این مدافع که با استقلال به تمامی عناوین ممکن رسید، در تیم ملی هم چند سالی به میدان رفت و یکی از بازیکنانی بود که در زمان پرویز دهداری تصمیم به استعفا گرفت.

بیانی که این روزها مشغول اداره آکادمی شخصی خودش است، در یک روز بهاری میهمان کافه‌خبر بود و در گفت‌وگوی اختصاصی با «خبرآنلاین» درباره اتفاقات مختلف دوران حرفه‌ای خود صحبت کرد.

شاهین الان چه کار می‌کند و کجاست؟ آیا از فوتبال دور است؟

سلام می‌کنم خدمت شما و دوست داران فوتبال مخصوصا استقلالی‌های عزیز که همیشه با وجود آن‌ها چه در زمانی که فوتبال بازی می‌کردم و چه الان، از فوتبال لذت می‌برم. الان آکادمی فوتبال به نام چهار فینال آسیا در منطقه ۱ تهران و در نیاوران دارم. مربیان هم قدیمی و از استقلال هستند. از جمله آقای نعلچگر و بیژن طاهری و مقداری هم در قشم وقتی هوا سرد می‌شود، کسانی که به نوعی استعداد دارند را شناسایی می‌کنیم تا اگر بتوانیم برای آینده فوتبال استقلال، آن‌ها را بیاوریم و سهم و حق خود را نسبت به باشگاه استقلال ادا می‌کنیم. تمرین کردن با نوجوانان و استعدادها حال و هوای خود را دارد. امیدوارم بتوانیم در آینده به فوتبال استقلال از این طریق کمک کرده باشیم. در تهران آکادمی فوتبال داریم و بازیکنان زیر ۱۴ سال را آموزش می‌دهیم. ولی استعدادهایی که در قشم هستند و تعدادشان زیاد نیست را زیر نظر می‌گیریم تا در تهران بیایند و در تیم‌های پایه استقلال بازی کنند.

اسمی که انتخاب کرده اید کری است؟

خیر – به خاطر این که استقلال در چهار فینال آسیا بوده است. از این چهار فینال آسیا دو قهرمانی و دو نایب قهرمانی با استقلال داریم و خودمان هم  به عنوان کاپیتان، هم در قهرمانی سال ۹۰ و هم نایب قهرمانی ۹۱ بوده ام. به خاطر این مسئله نام آکادمی را چهار فینال آسیا گذاشته ایم و به نوعی به هوادارانی که از گذشته استقلال تا حدودی آشنا نیستند، از این طریق یاداوری کرده ایم. امیدواریم از این استعدادها در پیش برد اهداف آکادمی خود استقلال، بازیکنان را معرفی می‌کنیم.

این آکادمی شخصی است یا زیر نظر استقلال است؟

آکادمی شخصی است. ولی چون مربیانش از بازیکنان استقلال بوده اند نامش را چهار فینال آسیا گذاشته ایم. الان مقداری زمین‌های فوتبال در دست شهرداری و ارگان‌ها است و کرایه زمین‌ها قیمت‌های بالایی دارد. به خاطر همان برای ما مشکلاتی بوجود آورده است. با همه مشکلات، کار خود را انجام می‌دهیم و در زمین منظریه و نیاوران فعالیت می‌کنیم.

چه نفعی برای شما دارد که فقط مختص استقلال باشد؟ اگر بازیکنی داشته باشید که استقلالی نباشد، آیا او را  به پرسپولیس می‌دهید؟

الان فوتبال ما حرفه ای شده است و مسئله استقلال و پرسپولیس نیست. در درجه اول مسئله استعداد یابی است. به طوری که آکادمی‌های بزرگ دنیا مانند لاماسیا و رئال، زیر ۱۰ سال و ۹ سال شناسایی می‌کنند. ولی ما به این خاطر که اگر استعدادها گرایش داشته باشند که به پرسپولیس بروند، از نظر ما اشکالی ندارد. آن جا هم دوستان قدیمی ما مانند آقای شاهرودی و آقای پنجعلی هستند و آن‌ها را به پرسپولیس معرفی می‌کنیم. مشکلی ندارد. مهم این است که بتوانیم استعدادها را شناسایی کنیم و چند نفر را زیر نظر داشته باشیم. الان هم طوری شده است که بازی‌های رسمی نونهالان و نوجوانان و جوانان و امید با زمان ما کاملا متفاوت است. می‌توانند بازی‌های رسمی داشته باشند و اگر کسی استعدادی داشته باشد، در این چند سال و در بازی‌های رسمی می‌تواند خود را نشان دهد.

الان چند سال است که این آکادمی راه افتاده است؟

امسال سال دوم است و با تغییر و تحولی که در آکادمی استقلال بوجود آمده است، امسال چند بازیکن را مد نظر داریم تا به تیم‌های نوجوانان و نونهالان استقلال معرفی کنیم. در درجه اول، شناسایی می‌کنیم و در کلاس‌های مربیگری ما تعدادشان زیاد نیست. در کلاسی که ۷۰-۸۰ نففر باشند می‌توانیم ۷-۸ بازیکن را گلچین کنیم که می‌توانند در آینده فوتبالیست‌های خوبی شوند. مهم این است که ما این بازیکنان را بتوانیم در آکادمی استقلال که امسال دچار تغییر و تحول شده است و آقای رضا رجبی به عنوان مسئول آکادمی استقلال معرفی شده است، به آکادمی استقلال معرفی کنیم تا بتوانند در تیم‌های آکادمی استقلال که نونهالان و نوجوانان هستند از وجودشان استفاده کنند.

از داخل آن‌ها شاهین بیانی و رضا شاهرودی و حمید استیلی بیرون خواهد آمد؟

الان با زمان ما متفاوت است. آن زمان استعدادهای فوتبال زیر ۱۸ سال بودند. مانند الان نبود. تیمی مانند استقلال و بانک ملی یا راه آهن که جوانان خوبی به فوتبال معرفی کردند، قبل از بزرگ شدن، زیر ۱۸ سال فقط جوانان بود. وقتی آن‌ها از جوانان به بزرگسال می‌آمدند می‌توانستند در آن رده بازی کنند. الان تفاوت کرده است. امکانات خیلی بیشتری در اختیارشان است و بازه‌های رسمی زیادی مانند نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید تا قبل از بزرگسالان وجود دارد. من ۱۵ سالم بود که اولین بار جکیچ در امارات جلوی الاهلی امارات دفاع راست بازی کردم. ولی الان فرق کرده است. مقداری سن جوانان بالا رفته است. ولی راهی جز این نداریم که جوانان را به فوتبال بزرگسالان تزریق کنیم و به آن‌ها بازی دهیم. امسال با تغییراتی که در مدیریت باشگاه استقلال ایجاد شده است، افرادی که واقعا استقلالی هستند و در راس‌ آن‌ها آقای جویباری به عنوان مدیر عامل که یک استقلالی واقعی است، امیدوارم که بتواند از آکادمی استقلال به بهترین شکل بهره بگیرد.

شما یک نوجوان ۱۵ ساله بودید که برای اولین بار به سفر خارج رفتید و دفاع راست بازی کردید. بچه‌های نسل ما و شما، پررو بودیم که کنار حسن روشن بازی می‌کردیم. الان یک بچه ۱۵ ساله شاید نتواند توپ را شوت کند. رویش نمی‌شود. اما شاهین بیانی در ۱۵ سالگی در دفاع راست بازی می‌کند.

مهم، بازی کردن نیست. مهم نفر اول فنی بود که راس تیم تاج بود. خودم باورم نمی‌شد که ۱۵ سالگی به ترکیب تیم بروم. رویایی بود که داشت تحقق پیدا می‌کرد. زمانی که آقای جکیچ مربی استقلال شد، غیر از تیم بزرگسال، جوانان زیادی را زیر نظر گرفت که یکی از آن‌ها من بودم. طبیعی بود که وقتی جزو نفرات بزرگسال برای اردوی دوبی انتخاب شدم، یک هفته خوابم نمی‌برد که می‌خواهم با حسن روشن و حسن نظری به مسافرت خارجی بروم و با تیم تاج این سفر را انجام دهم. با سن کمی که ۱۵ سالم بود. طبیعی است که آن زمان فکر این که جزو ترکیب هم قرار بگیرم را نمی‌توانستم بکنم. ولی وقتی در ارنج قرار گرفتم، برایم اتفاق بزرگی بود که با سن خیلی کم توانستم اولین بازی رسمی خود را جلوی یک تیم خارجی و در تیم تاج انجام دهم. می‌خواهم بگویم الان جوانان امکانات زیادی دارند و مهم تر از آن، وقتی با مرحوم آقای پورحیدری در سال ۹۰ در بازی‌های آسیایی دور هم نشسته بودیم و شام می‌خوردیم، راجع به آقای جکیچ و رایکوف صحبت شد که کدام یک برای تاج آن زمان بهتر بودند، منصور خان درمورد آقای جکیچ صحبتی کرد که برایم جالب بود. گفت جکیچ آن زمان که شاهین ۱۵ سالش بود تمام مسیری که الان ۳۰ سالم بود و در مسابقات باشگاه‌های آسیا بازی می‌کردم را ترسیم کرده بود. گفته بود که شاهین سال‌ها در دفاع راست تاج بازی کرده است و سال‌ها است که به عنوان دفاع آخر تاج بازی می‌کند و حتی پست‌های من را در سن ۲۸-۲۹ سالگی که تغییر پست می‌دهم هم گفته بود. این برایم جالب بود که یک مربی چه شناختی از بازیکن خود دارد که می‌تواند مسیر فوتبالی او را ترسیم کند. مهم این بود که بتوانیم از این مربیان خارجی در راس کادر فنی استقلال استفاده کنیم. این اتفاق تا امروز رخ نداده است.

در بین صحبت هایتان از این که یک آکادمی زده اید تا بتوانید به استقلال استعداد معرفی کنید گفتید. چرا این آکادمی را در باشگاه استقلال تاسیس کردید؟ چرا باشگاه استقلال آکادمی خود را به کسی مانند شاهین بیانی نمی‌دهد که علاقه و دغدغه آن را دارد؟

جدا از استعداد یابی مسئله مادی هم هست که می‌خواهم از نظر مالی هم مقداری تامین شویم. این طبیعی است. بگذریم که امسال استقلال با مدیریت جدیدی که رخ داده است و در راس آن آقای رضا رجبی را به عنوان مسئول آکادمی استقلال معرفی کرده است، خبرهای خوشی در رابطه با اتفاقات آکادمی به گوش می‌رسد. از این نظر که آقای رجبی تجربه چند سال در آکادمی استقلال دارد. بازیکنی که سال‌ها در رده‌های ملی جوانان و نوجوانان و امید بازی کرده است و از تجارب زیادی برخوردار است و در خود آکادمی استقلال هم تجربه کسب کرده است، امیدوارم آن نقاط مثبت را بیشتر کند و نقاط منفی که در سال‌های قبل رخ داده است را به نوعی بپوشاند و بتواند از وجود مربیان خانواده استقلال در راس تیم‌های پایه استفاده کند. فکر می‌کنم با انتخاب آقای رجبی و مربیان خوب برای استقلال، آکادمی استقلال خبرهای خوبی در آینده بشنود. البته یک مسئله درازمدت حداقل سه ساله است که ما بخواهیم از وجود این بازیکنان استفاده کنیم. اگر در نظر بگیریم که آکادمی لاماسیا یا خود آکادمی رئال مادرید که یکی از بزرگترین آکادمی‌های بزرگ دنیا است، ولی خط مشی آن‌ها باهم متفاوت است. بارسلونا از بازیکنان آکادمی در تیم بزرگسالان استفاده می‌کند. ولی رئال این کار را نمی‌کند و بازیکنان آکادمی خود را به تیم‌های اسپانیایی می‌فروشد و از نظر مالی، تیم خود را تامین می‌کند. بخشی از مسائل مالی خود را در آکادمی برطرف می‌کند. چرا ما نتوانیم این کار را انجام دهیم؟ امیدوارم با وجود آقای رجبی در راس این آکادمی در آینده و با یک برنامه سه ساله، بتوانیم بازیکنانی را پرورش دهیم که حتی برای استقلال هم بتوانند بازی کنند و اگر به این شکل نتوانستند بازی کنند، بتوانیم به تیم‌های لیگ برتری آن‌ها را بفروشیم و از این بابت، پولی عاید باشگاه استقلال شود تا بتواند خرج آکادمی شود.

شاهین بیانی از ۱۵ سالگی استقلال بوده و بازی می‌کرده است. دین خود را ادا کرده و با آن قهرمان آسیا شده است. الان تلاش می‌کند تا برای تیم محبوبش بازیکن بسازد. استقلال دین خود را به شاهین بیانی ادا کرد؟

این یک بحث جالب است. چند وقت پیش یکی از مدیران عامل که در استقلال آمدند و رفتند، در یکی از برنامه‌های تلویزیونی درمورد پیشکسوت‌هایی که به نوعی سهم خواه هستند صحبت کرد. تمام پیشکسوت‌ها را زیر سوال برد. این مدیرعامل می‌توانست از چند پیشکسوت اسم بیاورد که به باشگاه استقلال آمده اند و سهم خواهی کرده اند. چون فکر می‌کنم بازیکنان پیشکسوت استقلال به نوعی سهم خودمان را از استقلال در زمانی که بازی می‌کردیم گرفته ایم. چون من به عنوان بازیکنی ملی توانستم سال‌ها در خدمت تیم ملی باشم. به خاطر این بود که در استقلال بازی می‌کردم و بازیکنان دیگری هم بودند که این اتفاق برایشان افتاد. فکر می‌کنم این کلمه سهم خواهی کلمه جالبی برای استقلال نبود که این مدیرعامل به کار برد. ما سهم خود را زمانی که بازی می‌کردیم با انتخاب برای تیم ملی به نوعی گرفتیم. یادم هست که در جام ملت‌های آسیا سنگاپور، هفت بازیکن تیم ملی از باشگاه استقلال بودند. همینطور در بازی‌های آسیای ۸۶ سئول، هفت بازیکن از استقلال بودند. سال ۹۰ آقای پروین، بعد از ۲۷ سال قهرمان آسیا شدیم و هشت تا از آن بازیکنان ، بازیکنان استقلال بودند. آن زمان این بازیکنان سهم خود را از فوتبال و استقلال گرفتند. از نظر مالی اگر بخواهیم حساب کنیم، قوتبال آن زمان ما آماتور بود و پولی از این بابت به بازیکنان پرداخت نمی‌شد. من خودم ۱۵ سال بازی کردم و چند سال لژیونر قطر بودم. از استقلال طی ۱۵ سال، یک میلیون هم پول نگرفتم. ولی اصلا ناراحت نیستم. چون زمان ما فوتبال آماتور بود و با عشق و علاقه برای طرفدارانمان بازی می‌کردیم و الان کاملا فرق کرده است.

این وفاداری از کجا می‌آید؟ شما یکی از معدود بازیکنانی بودید که فقط در استقلال بازی کردید.

فکر می‌کنم از این که از تیم‌های پایه به بزرگسالان آمدم و محبتی که آقای پورحیدری به من داشت و کارهایی که طی آن سال‌ها برای من انجام می‌داد، سال به سال باعث می‌شد که نسبت به این پیراهن تعصب و عرق بیشتری بگیرم و نقش آقای پورحیدری در این مسئله خیلی پررنگ است. چرا که فکر می‌کنم اواسط فوتبالم در استقلال این تصمیم را گرفتم که تا موقعی که در فوتبال بازی می‌کنم برای استقلال بازی کنم. به نوعی جواب محبت‌های استقلال را برای هواداران از این راه بدهم. تمام بازیکنانی که از تیم‌های پایه استقلال به تیم بزرگسالان آمدند، به نوعی تا رده کاپیتانی این تیم حتی یک بازی هم رسیدند. مانند آقای حاجیلو و آقای نعلچگر و خودم و رضا احدی و پاشازاده و طالب‌لو، پیروز قربانی و امیرحسین صادقی و آندرانیک تیموریان، خود جباری که الان سرمربی استقلال است، از امیدهای استقلال به تاج آمد و نسبت به این تیم یک عرق و تعصب خاصی دارند. فکر می‌کنم بازیکنانی که از تیم‌های پایه می‌آیند، نسبت به این پیراهن تعصب خاصی دارند.

پیشنهاد از سمت رقیب داشتید؟ بخصوص پرسپولیس

صد درصد – سال ۶۲ بود که خواستند. از هواداران پرسپولیس آمده بودند و کادر فنی هم آقای پروین حتما این پیشنهاد را داده بود. مسئله رقم نبود. آن زمان پولی نبود ولی می‌دادند که بازیکنان جابجا شوند. ولی آن زمان فقط به این فکر می‌کردم که برای استقلال هنوز دینم را ادا نکرده ام و باید سال‌ها برای این تیم بازی کنم و این اتفاق خوب افتاد که به عنوان کاپیتان تیم استقلال، جام قهرمانی ۹۰ و همینطور نایب قهرمانی سال ۹۱ را گرفتم. ولی هنوز از این بابت خوشحالم. الان شبکه‌های مجازی هنوز نسب به این مسئله که در استقلال مانده ام مقداری لطف بیشتری به من دارند. شاید به خاطر مسائل فنی نباشد. برای همین که پیراهنم را عوض نکرده ام.

دلشان را نشکسته اید.

هنوز برای هواداران قابل احترام است و نسبت به من از این بابت لطف دارند و در شبکه‌های مجازی، سالگردهای قهرمانی آسیا تماس می‌گیرند و پست می‌گذارند و تشکر می‌کنند. تیم استقلال تیم بزرگی است و بعد از این که ۲۵ سال است از فوتبال جدا شده ام هنوز هواداران به من لطف دارند. این برای بازیکنان تنها در تیم استقلال رخ می‌دهد  و از این بابت خوشحالم.

گفتید آن زمان پیشنهادی که بود روی آن فکر نمی‌کردید که به پرسپولیس بروید. یادم است برادرتان این تصمیم را گرفت. با او صحبت نکردید و سعی نکردید منصرفش کنید؟

این مسائلی است که به خود شخص ارتباط پیدا می‌کند. طبیعی است که نسبت به این مسائل دخالت نمی‌کردم. مسائل مالی خیلی تاثیرگذار بود. با رقمی که آن زمان شاهرخ ۱۷۰ هزار تومان گرفت که در فوتبال ما رایج نبود که رد و بدل شود، به پرسپولیس رفت. شاهرخ این پول را گرفت که یک تاکسی بخرد . هوادار را آن زمان ناراحت کرد. به خاطر رفتن شاهرخ نبود و شاید برای این بود که همان سال به استقلال دو گل زد و تیم استقلال بازنده شد. آن حرکتی که دست هایش را مشت کرد، شاید هنوز یاد هواداران استقلال است.  هنوز که هنوز است از این بابت، شاهرخ را در شبکه‌های مجازی نبخشیده اند و زیر سوال می‌برند و همیشه هوادار نسبت به این که این بازیکنان دو تیم از هم جدا شوند و به تیم رقیب بروند، یک جبهه گیری دارد.

شاهرخ می‌گفت من در آن مقطع به خاطر اختلاف با مدیریت باشگاه جدا شده است.

مسئله اختلاف نبود. مسئله فقط مالی است که می‌تواند یک بازیکن را از هوادار و عرقی که نسبت به پیراهنش دارد {بگذراند} و بخواهد هوادارانش را ناراحت کند.

حتی به نظر شما هاشمی نسب به خاطر پول به استقلال رفت؟

غیر از این نمی‌تواند باشد. چه از پرسپولیس به استقلال بیایند و چه برعکس، چون هوادار دارند، از نظر من کار قشنگی نیست. به بازیکنان احترام می‌گذارم و حق به آن‌ها می‌دهم. ولی از این بابت آن‌ها را نمی‌بخشم که بازیکنی از استقلال به تیم رقیب ما پرسپولیس برود و این اتفاق رقم بخورد.

برادر را هم نمی‌بخشید؟

از این بابت هرگز.

استقلال در تمام تاریخ خود آن چیزی که یادمان می‌آید، مکتب دفاع راست بوده است. مسعود، شاهین بیانی، جواد زرینچه، خسرو حیدری، محمد نوازی و بعد رامین رضاییان بوده اند. چطور این اتفاق می‌افتد و چرا همیشه دفاع راست‌های استقلال در تاریخ فوتبال از همه برجسته تر هستند؟

بر می‌گردد به این که قبل از انقلاب یادم است حسن نظری سال‌ها به عنوان دفاع راست تیم ملی و تیم تاج بازی کرد. طبیعی است که بازیکنانی که در این پست بوده اند الگویشان ایشان بوده است. خودم هم الگویم آقای نظری بوده است. من ۱۲ سال در تیم ملی و بعد از حسن نظری دفاع راست بازی کرده ام و بعد از من، جواد زرینچه این پست را گرفت. این به استعدادهایی بر می‌گردد که در این پست بازی می‌کردند و راست‌های تیم ملی همیشه از استقلال بوده اند. ولی مهم این بود که غیر از دفاع راست، در هر دوره ای در تیم ملی ۶-۷ بازیکن استقلال را داشتیم. گفتم که جام ملت‌های سنگاپور، ۷ تا از بازیکنان استقلال داشتند بازی می‌کردند. حتی بازی‌های سئول که آقای دهداری سرمربی بودند، ۷ تا از بازیکنان استقلال بودند. حتی در زمان آقای پروین که سرمربی ما پرسپولیسی بود، ۸ تا از بازیکنان استقلال جزو تیم ملی بودند و از پرسپولیس هفت بازیکن بود. ۱۵ بازیکن تیم ملی برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودند. این نشان می‌دهد که این باشگاه‌ها چقدر در نفرات تیمشان برای انتخاب شدن در رده ملی تاثیرگذار بوده اند. به نظرم این بهترین سهمی است که این بازیکنان می‌توانند از فرتبال این دو تیم بزرگ بگیرند. مثالی می‌زنم. در بازی خداحافظی من با تیم سنگاپور، آقای منصوریان که او را خیلی دوست دارم، تازه به تیم استقلال آمده بود و در بازی خداحافظی من جزو نفرات وبد. طی یک سالی که منصوریان در استقلال بازی کرد، برای تیم ملی آقای مایلی کهن دعوت شد و به جام جهانی رفت و از آن جا لژیونر شد و به آلمان رفت. فکر می‌کنم آقای منصوریان سهم خود را از بازی کردن در تیم استقلال همان زمان گرفته باشد. اگر از او سوال کنید که چه سهمی از استقلال گرفته اید و چقدر نسبت به این باشگاه تعصب دارید و چرا انقدر هواداران دوستتان دارند؟ همین مثال را می‌زنید که خیلی با سرعت زیاد، عضو تیم ملی و رفتن به جام جهانی بود. حتی مهدی پاشازاده دوران کوتاهی ملی بازی کرد و لژیونر آلمان شد. این‌ها بازیکنانی هستند که در آینده حتم داشته باشید که روی نیمکت فنی استقلال به عنوان نفر اول فنی خواهند نشست. فقط زمانش ممکن است دور باشد. ولی این اتفاق برایشان خواهد افتاد. مسئله سهم خواهی نیست. مسئله این است که این بازیکنان سهم خود را با بازی کردن در رده‌های ملی از استقلال گرفته اند.

یکی از بزرگترین نقل و انتقالاتی که بین دو باشگاه انجام شد، انتقال احمدرضا عابدزاده بود. او مصدوم شد و به آلمان رفت و پولش را داد و پرسپولیسی شد. عابدزاده هم به خاطر پول رفت؟

مسئله عابدزاده تا جایی که در جریان هستم، آسیب دیدگی بود. آن زمان مدیرعامل پرسپولیس قول معالجات پایش را به او داده بودند و این اتفاق برایش افتاد. فکر می‌کنم بزرگترین اشتباه احمدرضا همین بود که اگر در استقلال می‌ماند و آن عقاب آسیا که برازنده اش بود و هواداران در شعارهایشان به کار می‌بردند و فوتبالش را ادامه می‌داد، به نظرم مانند ناصر خان حجازی می‌توانست در استقلال رقم بزند و از نظر فنی جزو دروازه بان‌هایی است که سال‌ها کسی در فوتبال ایران نمی‌تواند بیاید و سال‌ها در تیم ملی بازی کند. فکر می‌کنم بزرگترین اشتباهش رفتن به تیم پرسپولیس بود. فکر می‌کنم که در آینده خودش متوجه این مسئله خواهد شد.

به نظر شما ناصر خان از احمدرضا بهتر بود؟

از نظر فنی، فوتبال ناصر خان و احمدرضا از نظر زمانی فرق می‌کرد. زمان ناصر خان، در فوتبال جهان سرعت به آن شکل نبود. توپ‌هایی که سانتر می‌شد، ناصر خان پدیده ای بود که توپ‌ها را جمع می‌کرد. مان عابدزاده فوتبال سرعت پیدا کرد. جدا از مسائل فنی، از نظر اخلاقی هم هواداران ناصرخان را دوست داشتند. مردی بود که تحصیل کرده بود و لیسانس خارجی داشت و زبان خارجی می‌دانست. از نظر شخصیتی، جدا از مسائل فنی، برای تمام بازیکنان استقلال الگو بود. ولی مسئله احمدرضا کاملا متفاوت با ناصر خان است.

بحثی چند وقت پیش در فضای مجازی پیش آمد که عقاب آسیا کدام دروازه بان است. خیلی‌ها می‌گویند حجازی و خیلی‌ها می‌گویند عابدزاده و خیلی‌ها می‌گویند بیراموند. واقعا عقاب آسیا برازنده کدامشان است؟

به نظرم برخی از مسائلی که در شبکه‌های مجازی بین پیشکسوتان و هواداران فوتبال صحبت می‌شود، جالب نیست و فقط می‌خواهند بازیکنان خود را زیر سوال ببرند. ناصرخان و عابدزاده هرکدام محبوبیت خاصی بین هواداران داشته اند. این که این دو را جلوی هم قرار دهیم، چیز جالبی نیست. ولی می‌توانم این را بگویم که ما سال‌ها در کنار ناصر خان به افتخارات زیادی از جمله قهرمانی سال ۶۱ و ۶۵ بدست آورده ایم.  با احمدرضا هم فکر می‌کنم افتخارات زیادی بدست آورده ایم. من کاپیتان آن تیمی بودم که سال ۹۰ قهرمان آسیا شد. به جز قهرمانی، ۱۵ ماه تیم استقلال بدون شکست بود. آمار می‌گویند که حدود ۴۲ بازی بدون باخت بودیم. به جز احمد رضا بازیکنان زیادی در تیم ۹۰ بودند. مانند قلعه نویی و مرفاوی و زرینچه و حسن زاده و عباس سرخاب. منصور خان پورحیدری تیمی در اختیار داشت که به نظرم بزرگترین چالش او انتخاب ۱۱ بازیکنی بود که داخل زمین می‌رفت. تمام بازیکنان یا ملی بودند و یا سابقه ملی داشتند. همیشه صحبتم این است که اتفاقاتی که امسال برای استقلال افتاد، برایم قابل هضم نیست. چون از این بازیکنان می‌خواهم که نمی‌خواهد برای استقلال افتخاری کسب کنند. چون استقلال انقدر بزرگ است که سال‌ها در فوتبال خودمان، ایران و آسیا از نظر قهرمانی و نایب قهرمانی در آسیا و لیگ خودمان  افتخار کسب کرده است. حتی با فرهاد مجیدی بدون باخت، قهرمانی بدست آوردیم. ما رکورد ۱۵ ماه و ۴۲ بازی بدون شکست را داریم. خواهشم این است که حالا که این بازیکنان برای استقلال افتخار کسب نکرده اند، حداقل استقلال را به جایگاه واقعی خود که در لیگ ما جایگاه خوبی ندارد برسانند و این اتفاق فقط با قهرمانی در جام حذفی رخ می‌دهد.

اتفاقی که برای عابدزاده افتاد، عمده افتخاراتش باشگاهی و با استقلال بود که قهرمانی آسیا بود. ولی الان به نحوی پیشکسوت پرسپولیس حساب می‌شود و خودش در اینستاگرام اگر می‌خواهد استوری بگذارد، از پرسپولیس حمایت می‌کند. زمانی که با او هم تیمی بودید فکر می‌کنید از بچگی استقلالی بود یا پرسپولیسی؟

فکر می‌کنم برای احمدرضا این مسائل زیاد مهم نیست. او در آن مقطعی که به استقلال آمد، در مصاحبه هایش گفت که من یک استقلالی واقعی هستم که به استقلال آمده ام. زمانی که به پرسپولیس رفت عنوان کرد که من یک پرسپولیسی هستم و به تیم خودم آمدم. این صحبت‌ها مهم نیستند. مهم این است که قابل احترام برای هواداران استقلال است و سال‌ها برای استقلال عرق ریخته است و افتخار کسب کرده است. از نظرم حتی اگر یک بازی برای تیم محبوبش – استقلال – بازی کند، برای من حداقل و همینطور برای هواداران استقلال قابل احترام است. این که الان صحبت از این کنیم که استقلالی بوده یا پرسپولیسی، فکر نمی‌کنم جالب باشد. مهم این است که توانسته است هم با پیراهن پرسپولیس و هم با پیراهن استقلال برای تیمش افتخار کسب کند.

کمی یاد خاطره ای تلخ بیافتیم. ۱۹۸۴ جام ملت‌های آسیا  نیمه نهایی. بازی مقابل عربستان. یک هیچ جلو هستیم و در ثانیه تلف شده، شاهین بیانی تنها گل به خودی عمرش را می‌زند. چه اتفاقی می‌افتد؟

آن سال چون به آن شکل بازی‌های تدارکاتی قبل از بازی‌های رسمی را نداشتیم. فقط دو سه بازی با تیم آلمان شرقی و بلغارستان در ایران انجام داده بودیم. در ۸۴ سنگاپور، من جوان ترین عضو تیم ملی بودم. اشتباهی که انجام دادم به خاطر کم بازی کردن در بازی‌های تدارکاتی تیم ملی بود. مقداری آن اتفاق در زمانی رقم خورد که در ضربات پنالتی باختیم. با امارات و چین که ما تیم‌ها را بردیم، حتی اگر این اتفاق می‌افتاد خیلی مسئله حاد نمی‌شد. ولی در نیمه نهایی با عربستان این اتفاق افتاد و در ضربات پنالتی این بازی را واگذار کردیم و آن تیم شایسته قهرمانی در آسیا بود. چرا که تیم چین به فینال آمده بود و در مقدماتی همان بازی، چین را دو هیچ شکست داده بودیم و تیم ما می‌توانست قهرمان شود. من همیشه آن اتفاق را از اتفاقات تلخ ورزشی می‌دانم و امیدوارم که برای هیچ دفاعی این رخ ندهد. هرچند در فوتبال، این اتفاقات پیش می‌آید. ولی اتفاقی که برای فوتبال من رخ داد این بود که در یک بازی نیمه نهایی و حساس بود و این که بازی را به عربستان واگذار کردیم، همیشه این مسئله را در یاد دارم. همان برایم تجربه ای شد که سال‌ها چه در رده ملی و چه در استقلال این اشتباه را انجام ندادم. کاش این تجربه را چند بازی قبل و در جای دیگر می‌داشتم.

در رختکن چه رخ داد؟

همه ناراحت بودند. این که بگوییم چه رخ داد، نمی‌شود گفت. همه ناراحت بودیم و بیشتر به این خاطر بود که به راحتی داشتیم عربستان را شکست می‌دادیم و قهرمان مسابقات می‌شدیم .این از هر چیزی مهم تر بود و من جوان ترین عضو این تیم بودم. سال‌ها بعد که برای تیم ملی بازی کردم، آن تجربه توانست خیلی به من کمک کند.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار