فرهنگ دنبال کردن روند معاملات سهام لیدر، نه تنها منحصر به بازارهای بورس جهانی و بازار بورس ایران نمیباشد، بلکه در سالهای اخیر به دفعات شاهد تاثیر روند معاملات “بیت کوین” در ارزش و روند قیمت سایر ارزهای دیجیتال نیز بوده ایم.
اما متاسفانه فرهنگ غلط لیدرسازی و یا حمایت از لیدر، به یکی از نخ نماترین و ناکارآمدترین سیاستهای چند سال اخیر بازار سرمایه کشور تبدیل شده که حتی با تغییر متعدد مدیران نیز ادامه دارد. فرهنگی که بعضا توسط سرمایه گذاران حرفه ایتر با استفاده از شبکههای مجازی در بازار تقویت میشود و گاها توسط اصرار مدیران و تصمیم گیران نهادهای تاثیر گذار به حمایت و اظهارنظرهای غیر کارشناسی.
در سالهای گذشته همواره شاهد معرفی سهام مختلفی به عنوان لیدر در بازار سرمایه کشور بوده ایم، از نماد “شبندر” در سال ۱۳۹۱، “مپنا” در ۱۳۹۲، “شستا در سال ۱۳۹۹ و متاسفانه نمادهای “خودرو” و “خساپا”در مقطع کنونی.
این که بسیاری از سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور ما نیز به مانند بسیاری از بازارهای بین المللی، در معاملات روزانه و یا کوتاه مدت خود نگاهی ویژه به معاملات سهام لیدر در بازار دارند، نمیتواند دلیلی برای نگرانی باشد، اما این که سهام شرکتهای خودرو ساز با بیش از صدها هزار میلیارد تومان زیان انباشته تلفیقی به عنوان لیدر و تاثیرگذارترین نمادهای بازار سرمایه معرفی شده اند، اتفاق ناخوشایندیست که میبایست ریشه آن مورد بررسی جدی قرار گیرد.
عدم آموزش صحیح، ضعف تحلیل در بازار سرمایه، ضعف نظارتی و عدم عملکرد موثر در تغییر شرایط پذیرش شرکتهای زیانده، اظهار نظرهای نسنجیده مدیران ارشد نهادهای بازار سرمایه و نهادهای مالی در خصوص شرایط شرکت ها، حمایتها و خریدهای صندوق توسعه بازار در نمادهای زیانده و …، تنها بخشی از دلایل بحرانی است که بازار سرمایه، امروز دچار آن شده است.
سوال با اهمیتی که میتوان از سرمایه گذاران، معامله گران و نهادهای نظارتی پرسید این است که آیا در بازاری که شرکتهای بزرگ و ابر هلدینگهای سرمایه گذاری حتی پس از مصوبات سختگیرانه دولت، همچنان سودهای چند ده هزار میلیارد تومانی محقق میکنند، میبایست همه نگاهها به معاملات سهام دو شرکت خودرو سازی با وخیمترین شرایط ممکن باشد؟
جالب نیست که حتی جزئیترین معاملات سهام شرکتهای کوچک با سودآوری و بازدهی بالا تا حد بسیار زیادی وابسته به نوسانات و تغییرات قیمتی در سهام دونماد زیانده “خودرو” و “خساپا” شده است؟
نگاهی به آمارهای خیره کننده این دو شرکت خودرو ساز و لیدر این روزهای بازار سرمایه بیاندازیم تا چشم انداز دقیق تری از ادامه روند فعلی بازار سرمایه داشته باشیم:
بد نیست نگاهی هم به برخی از شاخصهای با اهمیت سایپا بیاندازیم:
همانگونه که در جداول فوق نیز مشاهده میگردد، چیزی به پایان سال مالی و ثبت رکورد خیره کننده بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته تلفیقی از این دو شرکت باقی نمانده است.
حالا شما قضاوت کنید: آیا شرکتهایی با چنین زیانهایی که احتمالا تا چندین سال آینده نیز توان خروج از ورشکستگی و تقسیم سودی در مجمع را ندارند شایسته یدک کشیدن لقب لیدر بازار سرمایه ایران هستند؟
احتمالا دیدن انواع و اقسام مصاحبههای رنگارنگ از مدیران سازمان بورس، شرکت بورس، بورس کالا، انواع نهادهای مالی و ذینفعان بازار سرمایه در خصوص لزوم آزادسازی قیمت گذاری و فروش محصولات در بورس کالای این دو شرکت معلوم الحال، به یکی از روتینترین و خسته کنندهترین رخدادهای بازار سرمایه در یکی دو سال گذشته تبدیل شده است.
مصاحبه ها، اظهارنظرها و جهت گیریهای مدیران بازار سرمایهای در خصوص دفاع از صنعت ورشکسته و ناتوان خودروسازی کشور تا آنجا پیش رفته که ظاهرا شورای رقابت هم اصلیترین معترضان و رقبای خود را این دوستان میداند، نه مدیران وزارت و شرکتهای خودروسازی.
نگاهی به مهمترین وظایف سازمان بورس و البته گذری هم به اساسنامه و وظایف رئیس سازمان بورس بزنیم تا ببینیم آیا مصاحبههای جهت دار و حمایتهای همه جانبه از شرکتهای زیان ده (که منجر به گره خوردن کلیت بازار سرمایه به معاملات آنها میشود) از وظایف این دوستان است و یا خیر؟
آیا شما در ماموریت سازمان بورس (برگرفته از سایت وزین سازمان بورس)، چیزی به عنوان تلاش برای به سود رسانی شرکتهای زیانده، گرانتر فروختن محصولات شرکت ها، تلاشهای شبانه روزی برای تدوام فعالیت شرکتهای غرق در زیان و … میبینید؟ ولی احتمالا حتما تقویت شفافیت و نظارت بر اجرای قوانین را مشاهده میکنید.
آیا بر اساس ماده ۲۰ اساسنامه مصوب هیات وزیران سازمان بورس، لزوم انجام مصاحبههای رنگارنگ و حمایتهای بی شائبه ریاست سازمان بورس از منافع شرکتها را میبینید؟ ممکن است برخی از این دوستان به یکی از وظایف هیات مدیره سازمان بورس و نه ریاست سازمان اشاره کنند:
حال سوال اینجاست که آیا حمایت از منافع سرمایه گذاران در خصوص سرمایه گذاری در سهام شرکتهای زیانده خودرو سازی با زیان انباشته چند صد هزار میلیارد تومانی، لغو پذیرش، انتقال به بازار پایه و محدود نمودن معاملات سهام این شرکتها مطابق با قوانین سازمان و شرکت بورس است و یا فشار به دولت و شورای رقابت برای افزایش قیمت خودروهای نه چندان با کیفیت و تضییع حقوق میلیونها نفر از جمعیت کشور؟
همانگونه که مشاهده میشود، خداروشکر آنقدر مشکلات نظارتی، اجرای قوانین و تخلفات در بازار سرمایه رو به کاهش و از بین رفتن است که دغدغه ریاست سازمان حفظ حقوق سهامداران ایران خودرو (سهامداران اصلی را در زیر ببنید) و خروج شرکتهای خودرو سازی از زیان است.
باور کنید یا خیر، شما دوستان برای مدیریت سازمان بورس به میدان ونک دعوت شده اید، نه طراحی استراتژیهای خروج صنعت خودرو از زیان.
وقتی تمام مدیران فعال در بازار سرمایه، هم صدا از لزوم آزادسازی قیمتهای خودرو و ضرورت ورود محصولات این شرکتها به بورس کالا سخن میگویند، هر گونه اختلال در برآورده شدن آرزوهایشان، منجر به ایجاد فشار بر کل بازار سرمایه میشود.
زمانی که همه مصاحبهها بر شرایط زیان سازترین شرکتهای تاریخ بورس کشور تاکید دارد یعنی به بازار این سیگنال مخابره میشود که اصلیترین چالش بازار سرمایه، وضعیت شرکتهای خودروساز میباشد.
باور کنید آنقدر مصاحبهها و اظهارنظرهای ناراحت کننده از مدیران کارگزاریها در خصوص لطمات عدم آزادسازی قیمت گذاری محصولات خودرو سازی میخوانیم که حتی خود سهامداران خرد با ضررهای سنگین هم خجالت میکشند گلایهای از این موضوع مقابل این مدیران مطرح کنند.
با این وجود، شاید شنیدن این موضوع سخت باشد، اما در حالی که بسیاری از سهامداران خرد و سرمایه گذاران در نمادهای خودرو و خساپا در زیانهای سنگین دست و پا میزنند، هستند صندوقهایی که برای سرمایه گذارانش بیش از ۱۱۵۰ میلیارد تومان سود تنها از محل خرید و فروش سهام شرکتهای خودرو سازی به ارمغان آورده اند.
شما هم منتظرید ببینید کدام صندوق موفق شده از آب گل آلود ماهیهایی با این اندازه بگیرد؟ به نظرتان چه کسانی موفق شده اند در حالی که کل بازار به خاطر شرایط وخیم این دو شرکت ماتم زده اند، چنین سود چشمگیری از معاملات این دو نماد شناسایی کنند؟ به نظرتان برنده اصلی نوسانات و مصاحبههای رنگارنگ در خصوص این دو نماد ورشکسته چه کسانی بودند؟
نگاهی به صورتهای مالی منتشر شده صندوق توسعه بازار سرمایه در سال مالی ۱۴۰۱ بیاندازیم و کمی ناراحت شویم:
۱.۱۵۳ میلیارد تومان سود ناشی از خرید و فروش سهام شرکتهای خودرو سازی در یک سال، هدیهای برای معترضان و دلواپسان همیشگی شرایط خودرو سازان. نوسان گیری صندوق از عدهای سرمایه گذار تازه وارد که میخواهند تنها ارزش بخشی از داراییهای خود را زیر فشار کمرشکن تورم حفظ کنند.
همانگونه که مشاهده میشود اصلیترین دارندگان یونیتهای صندوق توسعه بازار کارگزاریها هستند که به نوعی از سود بیش از ۱۱۵۰ میلیارد تومانی نوسان گیری این صندوق بهرهمند شده اند.
بی شک تلاش بیشتر برای با اهمیت جلوه دادن تحولات خودرو سازان با زیانهای انباشته سنگین چند صد هزار میلیارد تومانی نه تنها کمکی به بازار سرمایه و سرمایه گذاران فعال در این بازار نمیکند، بلکه حساس کردن بازار به اخبار این صنعت، عاقبتی جز نابودی بازار به همراه ندارد.