به گزارش رصد روز، به نظر میرسد «پایتخت ۷» دومین فصل این سریال لقب گیرد که در ماه رمضان پخش خواهد شد و احتمالا حدود ۲۴ قسمت خواهد بود و رکورد طولانیترین سری آن را خواهد شکست.
در این ایام بعضا اخباری غیررسمی از پروژه در برخی رسانهها منتشر شده است؛ از جمله اینکه تولید بخش قابل توجهی از قصه این فصل قرار است در کشور تاجیکستان بگذرد و … که البته هنوز هیچکدام تأیید رسمی نشده و گویا عوامل حاضر از جمله بازیگران برای اعلام خبری رسمی هنوز اجازه ندارند.با این همه و بر اساس همان اخبار غیررسمی، بالاخره «پایتخت» دوباره خواهد آمد اما نه با حضور همان چهرههایی که به آنها عادت کرده بودیم چون گویی قرار است تغییراتی در بازیگران ایجاد شود. فصل هفتم «پایتخت» تحت تأثیر غیبت چند بازیگر آن قرار گرفته و همین امر میتواند به چالشی برای سازندگان تبدیل شود.
به نظر میرسد «پایتخت ۷» دومین فصل این سریال لقب گیرد که در ماه رمضان پخش خواهد شد و احتمالا حدود ۲۴ قسمت خواهد بود و رکورد طولانیترین سری آن را خواهد شکست.
بدنه ساخت «پایتخت ۷» را همان گروه قبلی تشکیل میدهند؛ الهام غفوری، تهیهکننده این سریال خواهد بود و همچون سریهای گذشته کارگردانیاش با سیروس مقدم، کارگردان باسابقه تلویزیون است و نویسندگی را هم محسن تنابنده عهدهدار شده. اما شائبه کلید خوردن «پایتخت ۷» از کجا شکل گرفت؟
۳۱ خرداد ماه امسال بود که هومن حاجیعبداللهی، بازیگر نقش رحمت در حساب کاربریاش در توییتر تصویری از شیرینی رنگینک به شکل عبارت «پایتخت ۷» منتشر کرد و نوشت: «شروع «پایتخت ۷» به شیرینی رنگینکیه که بچههای پشت صحنه درست کردن.»؛ این جمله اگرچه نمیتوانست شاهدی کامل برای کلید خوردن سریال باشد اما از سوی عدهای به این معنا تعبیر شد؛ ضمن اینکه همه را مطمئن میکرد که تلویزیون برای ساخت دنباله «پایتخت» سرانجام با گروه سازنده به توافق رسیده است.
پایتخت، یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی در سبک طنز به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری است که در شش فصل از شبکه یک صدا و سیما پخش شده است.قرار است فصل هفتم این سریال برای نوروز ۱۴۰۴ ساخته شود.
داستان
نگارهای از محسن تنابنده در سریال پایتخت در نقش نقی معمولی
پایتخت ۱ (۱۳۹۰)
فصل اول مجموعه ماجرای خانوادهٔ «نقی معمولی» را روایت میکند که تصمیم میگیرند از علیآباد به تهران کوچ کنند؛ اما پس از ورود به پایتخت با مشکلات زیادی مواجه میشوند … صاحبخانه میمیرد و وراث حاضر به تحویل خانه نمیشوند، بدین ترتیب در پی مشکلاتی که در تهران برای آنها پیش میآید مجبور میشوند مدتی را در کامیون ارسطو (احمد مهرانفر) زندگی کنند…
پایتخت ۲ (۱۳۹۲)
نقی در گنبد و گلدسته سازی کار میکند و با کامیون ارسطو از طرف محل کارش، مسئول میشود یک گنبد و گلدسته را به روستایی در جزیره قشم ببرند. او با خانوادهاش به همراه سرپرست بار راهی تهران میشوند تا گنبد و گلدسته را به صاحبش که در خانه سالمندان زندگی میکند نشان دهند و بعد به طرف مکان نصب بروند. در این بین اتفاقات جالبی از جمله مسابقه تلفنی، گیر افتادن در رستوران، یدک کشیدن خودرو مسئولان شورا و عاشق شدن ارسطو رخ میدهد…
پایتخت ۳ (۱۳۹۳)
ارسطو برای سومین بار عاشق شدهاست و قصد برپایی مراسم عروسی دارد. نقی که در حال ساخت خانه خود است، این مراسم را در همان خانه نیمهکاره برگزار میکند و شام مراسم را هم هما به عهده میگیرد. اوس موسی (معمار مشهدی ساختمان) به نقی اصرار میکند تا ستونی را برای استحکام بیشتر، وسط خانه تعبیه کند ولی نقی قبول نمیکند. مراسم برگزار میشود و بعد از شام هنگامیکه همه مشغول رقص و پایکوبی در طبقه دوم هستند ساختمان فرو میریزد و همه مصدوم میشوند. چند هفته از این ماجرا میگذرد و نقی در خانه خواهرش فهیمه سکونت دارد و با ارسطو قهر کردهاست. بهبود (مهران احمدی)(همسر فهیمه) که جنگلبان است به گفته خودش در راه نجات جان پلنگ مازندران از دست شکارچیها با برخورد تیر به لگنش جانفشانی کردهاست و این قصه را همیشه با آب و تاب فراوان تعریف میکند. نقی که چند وقتی است بیکار شده تصمیم میگیرد در مسابقات کشتی پیشکسوتان شرکت کند…
پایتخت ۴ (۱۳۹۴)
هما سعادت در انتخابات شورای شهر رأی میآورد و طرفداران او در منزلشان جمع میشوند. همسر چینی ارسطو در سانحه هوایی جان خودش را از دست داده و این مسئله موجب شده تا کام ارسطو هر روز تلخ و تلختر بشود. نقی از همسرش درخواست میکند تا برای ساخت خانه فهیمه (خواهر نقی) مجوز بگیرد اما او این کار را خلاف میداند و به هیچ وجه زیر بار نمیرود. نقی به همراه اقوام و خویشانش و کمک اوس موسی دست به کار میشوند و خانه فهیمه را بهطور پنهانی با آوردن مصالح از راه و بیراه میسازند… در این بین، ماجراهایی از جمله ازدواج بابا پنجعلی، دعوای نقی و هما و حضور بهبود در آفریقا اتفاق میافتد…
پایتخت ۵ (۱۳۹۷)
ارسطو خودرویی گرانقیمت میخرد و خانواده را برای سور دادن به گردش میبرد امّا در میانهٔ راه، ماشین چپ میکند و در رودخانه میافتد. خانواده نقی معمولی بر اثر این حادثه، صدمات شدیدی دیدهاند و همین موضوع منجر به کدورت و قطع ارتباط نقی با ارسطو شده است. پس از مدتی، نقی که بهخیال گرفتن مجوز داوری کشتی و عوض شدن روحیه، با خانواده اش عازم ترکیه میشود. اما هنوز پایش به ترکیه نرسیده درمیابد که این سفر نقشه ارسطو بوده برای استفاده کردن از گذرنامههای آنها به قصد آوردن لباس از ترکیه. این موضوع باعث تنش مجدد میان نقی و ارسطو میشود. این تنشها با موضوع خواستگاری رحمتالله در بالنی که آنها در ترکیه سوار میشوند به اوج خود میرسد. اما مسئول هدایت بالن بر اثر مصرف مشروبات الکلی سکته کرده و بالن از مدیریت خارج شده و به سمت سوریه و جبههٔ داعش میرود…