اعتراف دزد قمارباز در عالم مستی
همه چیز از شرط بندی بر سر صعود ایران به جام جهانی شروع شد. وقتی پسر جوان شرط را باخت تصمیم به سرقت میلیاردی گرفت اما راز او خیلی زود فاش شد.
همه چیز از شرط بندی بر سر صعود ایران به جام جهانی شروع شد. وقتی پسر جوان شرط را باخت تصمیم به سرقت میلیاردی گرفت اما راز او خیلی زود فاش شد.
به گزارش رصد روز، در نخستین روزهای نوروز امسال، گزارش دستبرد به یک خانه ویلایی در شمالغرب تهران به پلیس اعلام شد. یافته‌های کارآگاهان نشان می‌داد که سارقان دو مرد هستند که شبانه قدم در خانه ویلایی گذاشته و اموال قیمتی مانند پول، دلار و طلا به سرقت برده اند. صاحبخانه که زنی ۷۵ ساله بود و تنها زندگی می کرد، قبل از شروع سال نو ، به همراه یکی از فرزندانش به ویلای خود در شمال کشور رفته بود که پس از شنیدن آلارم دزدگیر خانه که به موبایلش وصل بود، متوجه سرقت شده بود. با این اطلاعات پرونده ای در دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و گروهی از کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری دزدان واردعمل شدند.
چند روز از ماجرا می‌گذشت که پسری جوان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و سرنخی از یک سرقت میلیاردی داد. او گفت: مدتی قبل در پاتوق قماربازان در غرب تهران بودم که با جوانی به نام فربد بر سر صعود ایران به جام جهانی شرط بندی کردیم. فربد می‌گفت ایران صعود نمی‌کند و وقتی باخت یک انگشتر برلیان به من داد. ابتدا فکر کردم که انگشتر، بدل است. برای همین آن را پس دادم اما فربد که مشروبات الکلی مصرف کرده بود، به من گفت که با همدستی دختر موردعلاقه اش به یک خانه ویلایی در شمال غرب تهران دستبرد زده است و انگشتر از آنجا دزیده است. من هم تصمیم گرفتم پلیس را در جریان این ماجرا قرار دهم.
دستگیری
در ادامه فربد دستگیر و معلوم شد که او یکی از دزدان خانه ویلایی در شمالغرب تهران است. پسر ۲۳ساله اعتراف کرد که با همدستی دختر موردعلاقه‌اش از آن خانه سرقت کرده است. او توضیح داد: من و دختر موردعلاقه‌ام قصد ازدواج داشتیم اما خانواده من شرایط مالی خوبی ندارند و پرستو می گفت که خانواده اش با این وصلت مخالفت خواهند کرد. وی ادامه داد: چند وقت قبل، یکی از دوستانم به من زنگ زد و قمار خانه‌ای را به من معرفی کرد. گفت اگر باهوش باشی، یک ساله بار خودت را می بندی. به آنجا رفتم و شرط بندی را شروع کردم اما مدام می باختم. آخرین بار هم بر سر صعود ایران به جام جهانی با پسری جوان شرط بندی کردم که باختم.
او ادامه داد: باید شرطی که باخته بودم را تسویه می‌کردم. دختر موردعلاقه‌ام پیشنهاد داد تا به خانه مادربزرگش دستبرد بزنیم. شب حادثه در حالی که پرستو لباس مردانه پوشیده بودم و ماسک زده بودیم، راهی خانه مورد نظر شدم و همه طلا و جواهرات را سرقت کردیم اما وقتی انگشتر مسروقه را به برنده شرط بندی دادم، او شروع کرد به تحقیر کردن من و گفت که انگشتر بدلی است. من هم در عالم مستی و صرفا برای اینکه خودی نشان بدهم راز سرقت را فاش کردم.
با اعتراف این پسر جوان، پرستو نیز دستگیر شد و به سرقت از خانه مادربزرگش اعتراف کرد. او انگیزه خودش را عشق به پسر موردعلاقه اش عنوان کرد. هردو متهم با قرار قانونی در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته اند.
