به گزارش رصد روز ، در حالیکه تولیت آستان قدس رضوی با طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد به تازگی ملاقات کرده تا در آن به استفاده از پتانسیل علمی دانشگاه آزاد توجه بیشتری شود برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد که پیش تر با احکام انضباطی از سوی این دانشگاه روبرو شده اند در نامه ای به حجت الاسلام مروی از مسائلی دست به افشاگری بی سابقه زدند و از مسائلی پرده برداشتند که جای بسی تأمل دارد. (متن نامه عیناً منتشر شده است )
بنام آنکه جان را فکرت آموخت
درد نامه ای از سر استیصال…
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای مروی
تولیت محترم آستان قدس رضوی
با عرض ادب و احترام، چند سطری با شما سخن دارم، اگر چه من یکی نی ام، هزاران تن ام.
از طریق رسانه ها با خبر شدیم که نشستی صمیمانه با آقای دکتر طهرانچی ریاست عالیه دانشگاه آزاد اسلامی داشتید و محور این دیدار استفاده از پتانسیل علمی دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.
جناب آقای مروی، نمیدانم میزان آگاهی شما از وضعیت نیروی انسانی دانشگاه آزاد چقدر است؟ به نظر می رسد حقایق از شما کتمان شده و پی به مشکلات ساختاری و مدیریتی نبرده اید. اما من در قالب همین درد نامه، قصد آگاهی رساندن به شما را داشته و مصرانه انتظار یاریگری از شما و تمامی حوزه ی روحانیت دارم آن هم در کشوری که نام اش مزین به جمهوریت و اسلامیت است.
جناب حجت الاسلام مروی، آیا رواست در ذیل حکومت دینی، عده ای از فرهیختگان و استادان و کارمندان که تعداد شان بالغ بر ۶۰۰۰۰ نفر است، در رنج معیشتی و غم بی حیثیتی روزگار را با عسرت و تنگدستی بگذرانند؟
آیا زیبنده است که اگر طبق دستور الهی خداوندگار که برخیز و سرنوشت ات را تغییر ده، عده ای که دست به دادستانی می زنند، به موجب مدیریت مغرضانه دانشگاه آزاد اسلامی، دچار تعلیق و انفصال از کار گردند؟( که مستندات جهت پیگیری موجود است).
آیا سزاوار است که اعضای هیات علمی که، می بایست امور خود را به تفحص و تحقیقات علمی بگذرانند، برای تامین معیشت خود به شغل دوم خدماتی روی آورند؟
آیا شما که از آقای دکتر طهرانچی دعوت کرده اید تا با موضوع صیانت از نیروی انسانی به آسیب شناسی و ایمن سازی نیروی انسانی بپردازید، هیچ می دانید که رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تصمیم گیری های غیر کارشناسی و بهره گیری از رویکردهای سلبی و تنبیهی و ارسال بخشنامه های ضد کرامت انسانی، هم اینک در این شرایط سخت و صعب اقتصادی، زیستن را برای هزاران نفر از انسان های نجیب و اصیل، سخت و ملال آور نموده و بعد در یک نمایش باشکوه نزد شما و سایر اصحاب سیاست گذار در سطح کلان، دم از مراقبت و صیانت از نیروی انسانی می زند و به جبران ظلم هایی که او و یاران اتوبوسی اش، بر حق استادان و کارکنان دانشگاه روا داشته اند، جلوی دوربین ها نقش مدیر کاردان و نخبه گرا را اجرا می نماید…
جناب آقای مروی، آیا اطلاع دارید که ایشان بطور کل، استاد و هیات علمی را از معنا تهی کرده اند و راه نفس کشیدن را بر اصحاب علم و دانش بسته اند و جاهلان را بر جان و مال و آبروی آنان مسلط کرده اند؟
ایشان گمان نمی کنند که بر دانایان و عاقلان دیگر پوشیده نیست که جهت تطهیر چهره ی مخدوش خویش و عملکرد بی عدالتی های خود، اقدام به برگزاری جلسات با چهره های خاص سیاسی و دینی می کنند؟
اگر اهل گفتمان و دیپلماسی هستند، چرا به درخواست گفتگوی با اعضای کمپین که فقط بابت دفاع از شان و کرامت استادان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شکل گرفته است، پاسخ مثبت نداده اند؟
چرا قصد دارند صداها را ساکت کنند و همه چیز را با منش ابر قدرتی خود سرکوب کنند؟
اصلا در قاعده و منطق آکادمیکی مگر زور عریان و خشونت بخشنامه ای و سازمانی پذیرفتنی است؟ چرا شکوه و نای بی رمق هیات علمی که حقوق دریافتی اش فقط چهار میلیون است را قصد شنیدن ندارند؟! نادیده انگاری و عبور از دل های شرحه شرحه شده در حسرت لقمه نان، تبعات این جهانی و آن جهانی دارد. نیروی انسانی که اینک به یمن مدیریت های ناکارآمد دانشگاه آزاد اسلامی دچار ملالت شده است، نه سیاحتی و پس اندازی، نه مسکن و مسکنی، نه پرستیژ و منزلتی، بی رعیت و خجلت زده با فلاکت روزگار می گذراند.
جناب آقای مروی، یکی از تبعات مدیریت هایی که بر مبنای شایسته سالاری نیست، ترک و رفتن است که هم عقل سلیم و هم قول خداوند بوده که اگر جایی قدر ات، را ندانستند و ظلم بی حد بر تو اعمال کردند به سرزمینی دیگر مهاجرت کن که زمین بقدر کفایت فراخ است، بلی واقعیت تلخ این است که نیروی انسانی دانشگاه آزاد بدنبال مأمن و ملجایی درخور برای زیستن است حتی در جغرافیای و بلاد کفر؛ زیرا که در این موطن، مسلمانی را به چشم خود ندید که مگر مسلمانی و اسلام چیست؟ جز آن که نان خلق را نبری و در حق اش ستم روا نکنی و آبرویش را به تاراج نگذاری!
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای مروی، در سیستم دانشگاه آزاد همه چیز بوی تمامیت خواهی و قدرت مندی خود محورانه می دهد. نیروی انسانی کارآمد را با دستورالعمل های غریب چون، انجام مصاحبه های علمی و گزینشی مجدد، اجبار بر بازخریدی و تعهد اسکان برای استادان غیر بومی و جایگزینی نیروهای به اصطلاح انقلابی و ارزشی قصد کشتار روح و جان دارند.
جای بسی شوربختی است که، در این اوضاع اسفناک اقتصادی، فلاخن بی تدبیری مسئولان دانشگاه آزاد بر ما باریدن گرفته و بال و پرمان ریخته و این نیروی انسانی را دیگر توان ریختن شهد شیرین دانش و معرفت به طالبان علم نیست و با غمینی و خموشی به عزلت و انزوا رانده شده است.
در صورتی که تمامی مطالبات این قشر نجیب قابل اجرا شدن است. مطالباتی چون همسان سازی حقوق و مزایای با دانشگاه دولتی ،اصلاح اساسنامه، ابطال بخشنامه الف و ب ،نظارت بر مدیریت مالی دانشگاه آزاد، رفع تعلیق همکاران مطالبه گر ،پایان دادن به رویکردهای سلبی سازمانی، تکلیف عاجل در مورد سه درصد بیمه بیکاری و زیر پوشش قانون کار رفتن است.
فرجام سخن، هر کس که صدای مظلومی را بشنود و کاری نکند از نظر خداوند در ایجاد و رواج ستمگری سهیم است.
با احترام،
لیلا حاجی آقایی
استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
موسوی
۱۷ خرداد ۱۴۰۰
هر چه از ظلم های طهرانچی گفته بشه باز کمه این روزها هر کجا میروی سخن از دانشگاه آزاد است چرا هیچکس رسیدگی نمیکند
اکبر
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
امیدوارم گوش شنوایی وجود داشته باشد
بابک
۲۱ خرداد ۱۴۰۰
خانم حاجی آقایی عالی بود
م. آزاد
۲۳ خرداد ۱۴۰۰
درورد بر غیرت و شرفتون خانم دکتر. شما یک تنه به اندازه ۱۰۰۰مرد هیات علمی، شهامت و وجدان دارید. کو گوش شنوا، مسلمانی یافت نشد در این ۱۰ روز گذشته که بگوید استاد تو را چه میشود؟ گویی همه دست در یک کاسه دارند.