به گزارش رصد روز، وقتی بحث از دلارزدایی به میان میآید، ادبیات دو طیف موافق و مخالف تندتر پیش میرود. برخی همچون علی ماجدی، سفیر اسبق ایران در آلمان معتقدند: «واقعاً اگر کسی تجارت بینالملل را بشناسد چنین حرفی را نمیزند؛ دلارزدایی مساوی است با یوروزدایی.» و دیگر افرادی این ایده را ایجاد زمینه برای رانتهای جدید میدانند. چنانکه حسین سلاحورزی با «شاذ» دانستن «نگرشهای برخی از منتخبان محترم در حوزه اقتصاد»، پاسخ میدهد: «موج جدید مدعیان دلار زدایی از اقتصاد ایران که از مسیر مجلس پا به عرصه سیاست کشور گذاشتهاند از یکسو سطح تازهای از اعمال محدودیتهای ساختاری بر بازار محصولات این بخشها را تعقیب خواهند کرد و از سوی دیگر در چارچوب مناسبات غیررسمی قدرت برای تخصیص بخشی از کرسیهای مدیریتی این صنایع به نزدیکان خود، دولت را تحت فشار خواهند گذاشت.»
با اینحال بحث دلار زدایی که در کشور ما ریشههای ایدئولوژیک نیز دارد، تبدیل به بحثی جدی شده و دو طرف سعی میکنند استدلال خود را ارائه کنند. اما پرسش اینجا است که آیا دلار زدایی واقعا شدنی است و چه شرایط جهانی و اقتصادی آن را میطلبد؟
دلار زدایی چیست؟
بیش از نیم قرن است که دلار آمریکا از مزیت ارز ذخیره برتر جهانی برخوردار است و توسط بانکهای مرکزی در سراسر جهان برای ذخیره ارزش و انجام تجارت بینالمللی استفاده میشود. طبق دادههای صندوق بینالمللی پول (IMF)، دلار آمریکا تا سهماهه اول سال ۲۰۲۳، ۵۹ درصد از ذخایر ارزی اختصاصیافته را به خود اختصاص داده است، که این رقم بسیار بیشتر از یورو با رقم ۲۰ درصد و ین ژاپن با حدود ۵ درصد است.
اگرچه جایگاه دلار همچنان در صدر است، اما سهم آن از ذخایر ارزی طی چند دهه گذشته کاهش یافته است. لازم به ذکر است که در سال ۲۰۰۱ سهم دلار از ذخایر ارزی بیش از ۷۰ درصد بوده است. این کاهش باعث شده است برخی از کارشناسان این پرسش را مطرح کنند که آیا ما در حال تجربه دلاری زدایی هستیم؟ یعنی کاهش اتکای جهانی به دلار بهعنوان ارز ذخیره اصلی.
کشورهایی که دلار زدایی میکنند
اخیراً بانک اندونزی (BI) با ایجاد یک مشارکت استراتژیک با بانک کره (BOK) و وزارت دارایی کره جنوبی اقدامی در راستای کاهش اتکا به دلار آمریکا انجام داده است. طی این اقدام طرفین در مورد چارچوب همکاری برای اجرای معامله ارز محلی (LCT) بین اندونزی و کره جنوبی با هدف ترویج استفاده از روپیه اندونزی و وون کره جنوبی در تجارت دوجانبه توافق کردهاند.
روسیه نیز پس از تجربه تحریمها در نتیجه جنگ با اوکراین در تلاش است تا دلار زدایی را در اقتصاد روسیه پیش ببرد، به نحوی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری این کشور اخیراً در یک مصاحبه اعلام کرده است که به علت تحریمها مجبور به دلارزدایی است و تاکید کرده که مجبوریم به دنبال فرصتهای دیگر باشیم. وی با اشاره به نقش سیستم برتون وودز در ایجاد ارز جهانی دلار و اذعان به نقش حجم قدرت اقتصاد در انتخاب شدن به عنوان ارز جهانی، وضعیت در حال تغییر اقتصاد جهانی را امیدی برای پیادهسازی دلارزدایی برمیشمارد. این رویایی است که پوتین برای آینده اقتصاد جهانی میبیند.
با اینحال در ایران نیز موضوع دلارزدایی بارها مورد بحث و مجادله قرار گرفته است، به طوری که چندی قبل پس از تحمیل تحریمها به ایران و مشکلات کشور در زمینه تامین ارز و کاهش چشمگیر در کشور، چالشهای مهمی را در اقتصاد تجربه کردیم. از آنجا که چشم امید چندانی به بهبود سیاستهای بینالمللی و روابط ایران و آمریکا نبود، دستهای از سیاستگذاران اقتصادی کشور از جمله نمایندگان مجلس ایده دلارزدایی را پیش کشیدند، ایدهای که در واقع در تلاش برای پایان دادن به حاکمیت دلار آمریکا بر بازارهای جهانی است.
دلار زدایی چگونه کار میکند؟
کشورهایی که هدف کاهش تأثیر دلار بر اقتصاد خود را دنبال میکنند، ممکن است رویکردهای مختلفی را اتخاذ کنند. برای خروج از سایه دلار، بانکهای مرکزی نیاز به یک ارز ذخیره جایگزین دارند که همچنان به آنها اجازه میدهد سیستم مالی محلی خود را تقویت کرده و در تجارت بینالمللی شرکت کنند.
پرسش کلیدی این است: کدام ارزهای دیگر، اگر وجود داشته باشد، مناسب هستند که توسط بانکهای مرکزی بهعنوان ارز ذخیره رسمی نگهداری شوند؟ گزینههای سنتی جایگزین دلار شامل یورو، ین و پوند استرلینگ بریتانیا است. با این حال، همانطور که IMF اشاره میکند، این ارزها سهم خود از ذخایر را به نسبت کاهش دلار افزایش ندادهاند.
البته چین بهعنوان یک عامل محرک در دلار زدایی وارد میدان شده و به دنبال جایگاه دادن به یوان بهعنوان ارز ذخیره است. اگرچه بانکهای مرکزی میزان ذخایر خود را افزایش دادهاند، سهم این ارز در ذخایر جهانی همچنان کمی کمتر از ۲.۵ درصد است. افزایش ذخایر یوان حدود یکچهارم کاهش در تخصیص دلار را تشکیل میدهد و روسیه در حال حاضر تقریباً یکسوم از تمام ذخایر خود را در این ارز چینی نگهداری میکند.
تاثیرات دلار زدایی چیست؟
با وجود کاهش سهم دلار آمریکا در ذخایر کلی بانکهای مرکزی، این ارز همچنان به عنوان ارز ذخیره اصلی باقی مانده است. اگر دلار جایگاه خود را به عنوان ارز پیشرو از دست بدهد، تأثیرات آن بر اقتصاد ایالات متحده احتمالاً چشمگیر خواهد بود. هزینههای وامگیری در ایالات متحده ممکن است افزایش یابد و دسترسی به سرمایه دشوارتر و انجام کسبوکار در این کشور گرانتر شود. در شرایطی که دلار دیگر فرمانروای بازار ارزها نباشد، ممکن است ارزش بازار سهام آمریکا نیز کاهش یابد.
بیشتر از آن، آمریکا به مدت طولانی به نقش دلار به عنوان ارز ذخیره برای پشتیبانی از کسریهای بزرگ در هزینههای دولتی و تجارت بینالمللی خود وابسته بوده است. اگر بانکهای مرکزی در سراسر جهان دیگر نیازی به پر کردن ذخایر خود با دلار احساس نکنند، احتمالاً ایالات متحده این انعطافپذیری را از دست خواهد داد.
با اینحال این موضوع فقط در حد ایده است. اقتصاد جهانی است که تعیین میکند دلارزدایی میتواند ممکن شود یا خیر. ارزی که جایگزین میشود دست کم باید به قدرت فعلی دلار در جهان دست یابد، کشوری که سرمایه و منابع کافی برای تبدیل شدن به اقتصاد بزرگ را داشته باشد.
آیا دلار زدایی در حال وقوع است؟
در حال حاضر، دلار آمریکا نقش مرکزی خود در سیستم مالی جهانی را حفظ کرده است. از سویی بحث در مورد دلار زدایی به دلیل جنگ اوکراین و با سردرمداری روسیه در جهان شدت گرفته است. به ویژه که ایالات متحده تلاش میکند با تحریمها و مسدود کردن ذخایر ارزی روسیه، به این کشور آسیب مالی وارد کند، قدرت تنبیهی دلار نمایان میشود. این امر ممکن است کشورهای دیگر را ترغیب کند که به دنبال راههایی برای جایگاه دور زدن دلار آمریکا باشند و علاوه بر تغییر ذخایر خود به طلا یا سایر ارزها، با کنار گذاشتن دلار در معاملات خود وابستگی خود به دلار را کاهش دهند. به عنوان مثال، چین برای خریدهای عظیم کالاهای خود از روسیه از یوان استفاده کرده و همچنین قراردادهایی برای استفاده از ارز خود در تجارت با عربستان سعودی و برزیل امضا کرده است.
حتی گمانهزنیهایی وجود دارد که کشورهای گروه بریکس (BRICS) ممکن است ارزی ایجاد کنند که بتواند با دلار برای تسلط جهانی رقابت کند، اگرچه به نظر میرسد که این گروه برنامههای فوری برای ایجاد یک ارز مشترک ندارد.
با این حال، احتمال دارد که دلارزدایی با افزایش تعداد کشورهایی که به وابستگی خود به دلار آمریکا شک میکنند، رشد کند.
اقتصاد بیمار ایران میتواند دلارزدایی کند؟
در سالهای اخیر اقتصاد ایران با شرکت نداشتن در بسیاری از بازارهای جهانی فرصتهای زیادی را برای تجارت و سرمایهگذاری از دست داده است. تحریمها مهمترین عامل عقب ماندگی اقتصاد در ایران به شمار میرود. خیلی از کارشناسان اعتقاد دارند اینکه ایران به جای تلاش برای حضور بیشتر در بازارهای جهانی و بهبود روابط دیپلماتیک خود به دنبال تحقق آرزوهای دور و درازی همچون دلارزدایی باشد، اقتصاد ایران را بیشتر به عقب خواهد راند. برخی کارشناسان حتی پا را فراتر گذاشته و دلارزدایی را در کوتاه مدت تسهیلگر رانتخواری دانستهاند که فضا را برای برشد فعالان واقعی بخش خصوصی محدود خواهد کرد.
در همین زمینه مهراد عباد، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران تاکید میکند: «حذف دلار از تجارت خارجی یک بحث ایدئولوژیک است و چین با هدف اول شدن در اقتصاد دنیا، این بحث را مطرح و تلاشهایی را در زمینه دلارزدایی و «تیمکشی» آغاز کرده است.»
دولت محمود احمدینژاد و ابراهیم رئیسی بیشترین تاکید را بر دلارزدایی در ایران داشتند. چنانکه محمد مخبر چندی پیش دستور داده بود عقد قرارداد به دلار با ورزشکاران و مربیان خارجی ممنوع شود. ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم نیز تاکید کرده بود که «ایران از اقدامات بریکس برای دلارزدایی حمایت میکند.»
با وجود تمام ادعاها در هر دو دولت ارزش پول ایران نسبت به دلار با افت شدید همراه بوده است. ارز ایران نه تنها قدرتمند نشد، بلکه ضعیفتر هم شد. هرچه هست نمایندگان مجلس تلاش بیشتری برای سوق دادن اقتصاد ایران به سمت سیاستهای دلارزدایانه میکنند اما باید دید که چقدر در این راستا موفق خواهند شد؟