به گزارش رصد روز ، فراز پایان بیانیه گام دوم دارای هفت توصیه در سرفصلهای مختلف میباشد، اما از آنجاکه هدف این نوشتار پرداختن به بُعد سیاسی بیانیه مذکور است، به مؤلفههای پرداختیم که به این حوزه ارتباط بیشتری دارند.
در صدر توصیههای رهبری در الزامات گام دوم موضوع امید و نگاه خوشبینانه به آینده است چنانچه فرمودند: «پیش از همه چیز توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفلها، هیچ گامی نمیتواند برداشت. آنچه میگوییم یک امید صادق و متکی به واقعیتهای عینی است».
عدالت و مبارزه با فساد
عدالت مهمترین رکن و عامل استمرار حکومتها و مطلوب بشر در همه ادوار تاریخ بوده است، درحالیکه فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده چرکین کشورها و نظامها میباشد و اگر در بدنه حکومتها عارض شود، زلزلهای ویرانگر و ضربه زنندهای به مشروعیت آنها است. بسیاری از جنگ و شورشها و انقلابها زمانی رخ میدهد که تلقی بیعدالتی در جامعه تبدیل به یک باور عمومی میشود. به سخن دیگر عدالت در صدر هدفهای اولیه همه بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است.
اما سخنگفتن از عدالت ظرافتهای خاص خود را دارد. مقایسه وضعیت کنونی با گذشته معاصر کشور گویایی آن است که مردم ایران هیچگاه به این اندازه شاهد توجه حکومت خود به مناطق دورافتاده کشور نبودهاند اگر تا چهل سال پیش تنها در تهران و چند شهر بزرگ مظاهر پیشرفت مانند: بیمارستان، فرودگاه، سینما، دانشگاه، فرهنگسرا و … را شاهد بودیم امروزه در یک نگاه کلی همه مراکز استانهای کشور این امکانات را در اختیار دارند و حتی مردم شهرهای کوچکتر هم از این امکانات بیبهره نیستند.
اما علیرغم پیشرفتهای حاصله، در حال حاضر باید بسیاری از مسئولان کشور، مورد بازخواست واقع شوند، بازخواستی که به دلیل فاصله ژرفی مه با وضع مطلوب داریم، خصوصاً کمتحرکی و سستی که بعضاً در مبارزه و مقابله با فساد در برخی دستگاههای زیرمجموعه خود داشته و دارند. دراینخصوص برای رسیدن به وضعیت مطلوب مورد خواست رهبری و نظام باید اقداماتی از قبیل تبلیغ و تبیین اقدامات انجام شده از گذشته تا حال، دوم مطالبهگری مستمر و صحیح، سوم حمایت از اشخاص و دستگاههای که در زمینه مبارزه با فساد و تحقق عدالت فعالیت میکنند را انجام دهیم.
صراحت و شجاعت در مقابل زورگویان
شجاعت بهعنوان یکی از چهار فضیلت اخلاقی برتر نزد علمای علم اخلاق است. در دنیای امروز بسیاری از کشورها سیاستهای خود را بر اساس مکتب واقعگرایی که دال مرکزی آن قدرت است پیش میبرند، هرچند در تعریف و تولید آن بین کشورهای مختلف تفاوتهای وجود دارد، اما همه آنها در بهرهگیری از قدرت برای پیشبرد اهداف خود تردید ندارند، خصوصاً کشورهای سلطهطلب. پس در این شرایط، طبیعی است که زبانی جز زبان قدرت را نفهماند. زورگویان عرصه بینالمللی بنا به اهداف و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بنای پذیرش و به رسمیت شناختن منافع ملی ملت ایران در منطقه و جهان را ندارند، ازاینرو امنیت ملی، هویت ملی و منافع ملی ایران را هدف گرفتهاند.
در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت سیاست لبخند و یا ” دیپلماسی التماسی ” جواب دهد و اختلافات ما راحل کند، این در حالی است که غرب سیاست تنشزدایی را از طرف ایران حمل بر ضعف و سستی میکند و نهتنها حاضر به توافق با ایران نمیشود، بلکه گستاختر هم شده و مدام بر دامنه تهدیدهای خود میافزاید. به نظر میرسد تهدیدها علیه جمهوری اسلامی کاهش پیدا نخواهد کرد مگر آنکه همسطح تهدیدهای دشمنان، جمهوری اسلامی نیز منافع آنها را تهدید کند.
انعطافپذیری و آمادگی برای اصلاح خطاها
یکی از محورهای روشنگر و اساسی در بیانیه همین اصل است که از یک خطای نظری و تحلیل جلوگیری میکند این نشان میدهد که انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده است که با اراده همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است و روح آزادگی انقلاب و رهبران انقلاب، هنوز دارای حیات است اما هشداری که بلافاصله بعد از بیان فوق مطرح میگردد مانع از سوءاستفاده مخالفان نظری و عملی انقلاب اسلامی میشود، آنجا که بهصراحت تأکید میشود انقلاب اسلامی اهل تجدیدنظر در اصول و اهداف خود نیست و بههیچعنوان از آنها غفلت نخواهد کرد.
مسئولان کشور همواره باید نقدها را به دیده مثبت بنگرند و آنها را از جمله نعمتهای خداوند بشمارند. رهبری برای تبیین بیشتر این موضوع میفرمایند: ” انقلاب اسلامی پس از نظامسازی به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلاب و نظام سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظر نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند. مهمترین اصل در آمادگی برای تصحیح خطاها، نداشتن تعصب بی جا در موضوعات مختلف است. انقلابی که بر اساس منطق و عقلانیت و بر مبنای دستورهای اسلامی برپا شده است، حتماً از تعصب بیمبنا به دور است و پذیرای نقدهای سازند خواهد بود”.
نگاه خوشبینانه به آینده (امید)
شناخت صحیح واقعیتهای نظام اسلامی و درک موفقیتها و دستاوردها، قطعاً به امیدی همراه با نشاط در فرد و جامعه منجر خواهد شد. این علیرغم وجد کاستیها و نقضان هاست. چرا که پیشرفتهای ملت در این چهل سال گذشته بسیار فراوانتر از ناکامیها و اشکالات موجود است.
مشارکت مردم در انتخابات
حضور مردم و مشارکت آنان در فرایند سیاسی نظام اسلامی از دو منظر حائز اهمیت است اول آنکه حضور مؤثر و مستمر مردم که اکثریت آنان معتقد و ملتزم به آموزههای اسلامی هستند. ازروی کار آمدن افرادی که اعتقاد و التزامی به جمهوری اسلامی ندارند جلوگیری کرده و مانع از نفوذ عناصر مخل امنیت جامعه و نظام اسلامی خواهند شد. دوم آنکه مردم در صحنههای سیاسی مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس و شرکت در انتخاباتهای مختلف ارسال این پیام مهم بهنظام سلطه و دشمنان این یعنی ایجاد قدرت بازدارنده که با کمترین هزینه، زمینه رشد و تعالی جامعه را فراهم میکند؛ بهعبارتدیگر مقبولیت نظام سیاسی با حضور مردم تعمیق مییابد و به استحکام داخلی منجر خواهد شد.
مرزبندی با رقیبان و دشمنان
مرزبندی در جنگ سخت بسیار واضح و روشن است اما مرزبندی در جنگ نرم بسیار حساس و پیچیده، در جنگ نرم سخن از نفوذ در درون چارچوبهای فکری، عقیدتی، و فرهنگی جامعه مسلمین است. به سخن دیگر به میزانی که مرزهای فکری، فرهنگی، اعتقادی، و سیاسی کشور و نظام اسلامی با دشمنان کمرنگ شود و یا از کارایی بیفتد و رفتوآمدهای بیحساب از اینسو و آن سو صورت گیرد، حساسیتها نسبت به دفاع از ارزشهای انقلابی کمرنگ میشود و کار تا آنجا پیش میرود که حتی تعریف ارزشها نیز تغییر پیدا میکند.
رهبری دراینخصوص میفرمایند ” یکی از کارهای لازم همین است که ما نگذاریم مرزمان با دشمن کمرنگ بشود اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز برجسته نبود دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل کند، میتواند بر فضای مجازی مسلط بشود. اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلط او بر فضای مجازی و بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد بود.
ارتقای بینش سیاسی مردم
شرایط انقلاب و گسترش و تعمیق فناوریهای ارتباطی در کنار رشد بلوغ فکری آحاد ملت ایران و زمینهسازی این امر از سوی نظام اسلامی، منجر به ارتقاء شگرف بینش سیاسی مردم شده است که میتوان از آن بهعنوان “بصیرت ” جامعه یادکرد. البته بهموازات این امر تهدید نرم علیه انقلاب اسلامی سمتوسوی یافته است که از جنس تردیدافکنی، ابهامزدایی و برپایی فتنههای مختلف است.
در نظامی که بر پایه مردمسالاری شکلگرفته در زمان غبار گرفتن فضای سیاسی و ایجاد فتنهها، مردم بهسختی جبهه حق را از باطل تشخیص میدهند و مقابله با تهدیدهای پیشرو بسیار سخت خواهد شد. در چنین موقعیتی میزان بصیرت آحاد مردم جامعه و خواص تعیینکننده نتیجه تحولات سیاسی و اجتماعی خواهد بود.
امروز در جنگ روانی تاکتیک وارونهسازی واقعیات بهوفور استفاده میشود و در کنار آن بزرگنمایی و کوچکنمایی و بمباران خبری در دستور کار آنها قرار دارد. طبعاً در چنین شرایطی روشنگری مداوم و غبارزدایی از افکارعمومی اولین گام در استمرار ارتقایی بینش سیاسی مردم خواهد بود.
عدم غفلت از جریان و شعارهای انقلاب
موتور پیشران کشور از بدو انقلاب تاکنون، عملکرد و جهتگیریهای انقلابی و جهادی مدیران و تصمیم گیران کشور بوده است و در برهههای مختلف به میزانی که بر آن جهتگیرها وفادار بودیم، موفقیتهای زیادی نصیب کشور و ملت شده است. اما واقعیت آن است که در برهههایی نیز شاهد فاصلهگیری برخی از مدیران از رویکرد انقلابی و جهادی بودهایم و تبعات منفی آن را نیز دیده و لمس کردهایم. در چرایی غفلتهای صورتگرفته به علل مختلفی میتوان اشاره کرد از جمله نفوذ عناصر غیر معتقد به انقلاب در لایههای مدیریتی کشور و یا سهمخواهی و قدرتطلبی برخی عناصر انقلابی که دلبستگی به دنیا و مواهب آن، باعث شد که آنها پیگیر توسعه کشور با روشها و ابزار غیرانقلابی شوند. این رویکرد غیرانقلابی آنها تبعات منفی زیادی برای کشور به دنبال داشت که از جمله آنها میتوان به دوری از برخی اهداف انقلاب مانند برخی بیعدالتیها، مشکلات اقتصادی امروز جامعه و مشکلات معیشتی برخی از اقشار جامعه و گستاخی دشمن، اشاره کرد.
طهارت اقتصادی (پاکدستی)
این الزام بیشتر از آنکه سیاسی باشد اقتصادی و مدیریتی است، اما چون در حوزه حاکمیت و مسئولان حکومتی مطرح است، نمیتواند از نگاه و تحلیل سیاسی به دور باشد. اینکه چه افرادی و با چه سوابقی در حوزه پاکدستی بر مسندهای حکومتی تکیه میزنند، دقیقاً در بُعد سیاسی قرار میگیرد.
در هر حکومتی ممکن است افراد فاسدی پیدا شوند که با سوءاستفاده از موقعیت شغلی و اداری خود دست به تحصیل مال نامشروع بزنند و باعث کاهش سرمایه اجتماعی نظام و اعتماد زدایی در جامعه گردند، اما در حکومت دینی چنین افرادی علاوه بر اینها، به اعتبار دین در اداره جامعه نیز لطمه میزنند و جرمی مضاعف مرتکب میشوند.
نتیجه گیری
به طور کلی باید گفت آنچیزی که باعث تحقق این الزامات می شود عمل بی چون چرا به رهنمود های مقام معظم رهبری در اشکال مختلف آن است . که در اتحاد کلمه و وحدت بین مردم و مسئولال کشور ظهور و بروز پیدا می کند . که ان شالله در دوران بلوغ انقلاب اسلامی به تکامل می رسد .
محمدحسن دهقانی کارشناس مسائل استراتژیک