به گزارش رصد روز، اسم و اسم و اسم. همینطور افراد معرفی میشوند و گمانهزنی میشوند که به عنوان افراد احتمالی در کابینه پزشکیان قرار بگیرند. از نیمه تیرماه که پزشکیان رئیسجمهور شد تا امشب که قرار است بعد از یک ماه و چند روز کشمکش، اعضای کابینه انتخاب شوند.
لیستهای متعدد با اهداف مختلفی منتشر میشود. بعضی افراد سعی دارند با انتشار لیستهای جعلی برای خود روزمه درست کنند. برای برخی جوانان و برخی سیاستمداران فراموششده، حضور در لیستهای فرضی هم امتیاز به شمار میرود. برخی دیگر قصد دارند با انتشار لیستهای جعلی از افراد بدنام، مثل مدیران ضعیف دولتهای گذشته، به رئیسجمهور فشار اجتماعی وارد کنند تا افراد مدنظر آنها در کابینه قرار بگیرد. برخی نیز برای کارهای ژورنالیستی، اقدام به انتشار فهرستهای متعدد میکنند.
بعضی چهره های سیاسی معتقدند همانطور که در ایام تبلیغات انتخاباتی مطرح شده بود، پزشکیان در بسیاری زمینهها اساساً برنامهای ندارد و از این رو، مشخص نیست که رویکرد دولت در آن زمینه به کدام سو خواهد بود. همین مسئله انتخاب وزیران را با سردرگمیهای فراوانی مواجه کرده است. نکته دیگر اینکه ضعف اطلاعرسانی دولت درباره کابینه، فرصت خوبی را در اختیار فرصتطلبان قرار داده است تا برنامههای خود را پیش ببرند. برنامههایی که چه بسا علیه منافع ملی باشد.
از طرفی بسیاری منتظرند تا ببینند حضور زنان توانمند و نیرهای اهل سنت در کابینه پزشکیان به چه صورتی خواهد بود؟ در حال حاضر به نظر می رسد احتمال حضور زنان در میان وزیران و همچنین نیروهای اهل سنت به کمترین میزان خود رسیده است. هرچند هنوز نام بعضی افراد برای مسئولیتهای اینچنینی مطرح میشود.
در میان نزدیکان پزشکیان اختلافات هم بالا گرفته است. عباس عبدی در توییتر رسما به طیب نیا کنایه زد و گفت اگر وزیر فعلی نیرو ابقا شود، طیبنیا باید پاسخگوی مشکلات قطعی برق در آینده باشد. همچنین خبرهایی رسیده است که آذری جهرمی هم در مقطعی از گروه های تعیین وزیران جدا شده است. این همه ماجرا نیست. عبدالعلیزاده رئیس ستاد پزشکیان هم اعلام کرده در کابینه مسئولیتی نخواهد پذیرفت. هنگامی که او در جمع ستادهای پزشکیان سخنرانی میکرد، حامیان پزشکیان او را هو کردند.
شاید نشستن عراقچی بر صندلی وزارت خارجه، تنها تصمیم قطعی پزشکیان باشد. نام عراقچی در همه فهرستهای گمانهزنی وجود دارد. اما برای سایر کرسی ها هنوز بحث و مجادله فراوان است. در صورتی که گفته میشود جز وزیر کشور و وزیر علوم، تکلیف بقیه وزارتخانهها برای پزشکیان روشن شده است.
کابینه پزشکیان، احتمالا کابینهای است که از وزیران احمدی نژاد و رئیسی هم استفاده کرده است. با این حال مشخص نیست مجلس اصولگرای دوازدهم به وزیران میانهروی این کابینه ائتلافی رای بدهند. بازی پزشکیان و مجلس تازه آغاز می شود.
تاکنون هفت برنامه توسعه در کشور نوشته شده است. اجرای برنامه ششم هم دو سال بیشتر ادامه یافت تا دولت سیزدهم خودش برنامه تدوین کند؛ اما آنچه در تمام برنامههای توسعه به وضوح قابل مشاهده بود این است که هیچ یک از دولتها به اهداف برنامه نرسیدهاند و بدون توجه به عقب ماندگی از برنامههای قبلی، برنامه جدید تدوین شده است.
از سوی دیگر، شعار مهم مسعود پزشکیان در جریان انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری عمل به برنامههای تدوین شده است. محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور نیز مهمترین محور تعامل دولت و مجلس را برنامه هفتم توسعه اعلام کرد و گفت: اینکه اهداف قانون برنامه هفتم دست یافتنی است یا باید اصلاح شود، بحث امروز ما نیست بلکه راهبرد دولت این است که تمام آیین نامهها و مقررات و تکالیفش را انجام دهد.
حالا سوال اینجا است که با توجه به اینکه در آغاز راه دولت چهاردهم قرار داریم، آیا اهداف برنامه هفتم توسعه دست یافتنی است؟
هادی حق شناس، کارشناس اقتصادی در این رابطه گفت: برای اجرای هر برنامهای با این پیش فرض که ما برنامه را بر اساس واقعیات نوشته باشیم، دو مولفه بسیار مهم است. مثلا ما به هر دلیلی امروز تکنولوژی تولید هواپیما در اختیارمان نیست. یا تکنولوژی تولید کشتی را نداریم.
وی افزود: اگرچه میگوییم ما کشتی ساز هستیم؛ ولی سیستم مکانیکال و الکترونیکی مورد نیاز کشتی را شرکتهایی در جهان ساختهاند که ارزانتر است و ما به آن دسترسی نداریم. زمانی یک تولید مفید خواهد بود که اولا قیمت تمام شدهاش برای مصرف کننده مطلوب باشد ثانیا کیفیت تولید مطلوب باشد؛ لذا این پیش فرض بسیار مهم است که ما چه برنامهای را طراحی کردیم. آیا طراحی برنامه متناسب با واقعیتهای اقتصاد ایران هست یا نه.
وی گفت: اگر این پیش فرض را بپذیریم که برنامه، رویایی و رومانتیک نیست؛ بلکه واقع بینانه است، به دو مولفه مهم دیگر میرسیم. این دو مولفه یکی منابع است. آیا منابع برای اجرای برنامه داریم و دیگری که به نظر من مهمتر از مولفه اول است، این است که نیروهای ماهر و کارشناس برای اجرای برنامه انتخاب کردهایم یا خیر.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: به بیان خیلی ساده گاها دیده میشود، دو سرمایهگذار یک پروژه را شروع کردهاند، یکی در زمان تعیین شده آن را به اتمام میرساند و دیگری موفق نمیشود. هر دو مشکل مالی ندارند؛ اما یکی مدیر خوب انتخاب کرده است و یکی مدیر خوبی انتخاب نکرده است، به همین دلیل به نتیجه نمیرسد.
وی افزود: مثال بارز این موضوع، در تیمهای ورزشی قابل مشاهده است. یک سرمربی بدون تغییر حتی یک بازیکن، تیم را قهرمان میکند یا یک سرمربی دیگر چنین کاری را نمیتواند انجام دهد. این مثالها زده شد که پیش فرضها را برای تحقق اهداف یک برنامه بدانیم.
این کارشناس اقتصادی توضیح داد: در ۶ برنامه گذشته قرار بود رشد اقتصادی هشت درصد باشد. در هیچ برنامهای چنین رشدی اتفاق نیفتاد.
وی اضافه کرد: البته برخی از سالها ر شد اقتصادی بالاتر بوده است. مثلا در سال ۹۵ رشد اقتصادی ۱۴ درصد بوده است اما این رشد متاثر از نفت بوده و رشد میانگین برنامه، هشت درصد در پنج سال نشد.
حق شناس گفت: عددهای مختلفی در برنامه هفتم گنجانده شده است. یک عدد این است که به رشد اقتصادی هشت درصد برسیم. برای رسیدن به این رشد باید سالی ۲۰۰ میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایهگذاری بشود. عدد دیگر برنامه هفتم مربوط به رشد سرمایهگذاری پیشبینی شده است که باید ۲۲.۶ درصد بشود.
وی ادامه داد: سئوال اساسی این است که این ۲۰۰ میلیارد دلار از کجا تامین شود. فروش نفت در سال گذشته ۳۵ میلیارد دلار بوده است؛ با فرض اینکه همه این تخصیصها و سرمایهگذاری محقق شود، تسهیلات بانکی و همچنین سرمایهگذاری شرکتها هم به دلار محاسبه کنیم، حداکثر ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار هم بیش برآورد کنیم، کل منابع موجود ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: در خوشبینانهترین حالت منابعی که از محل فروش نفت، تسهیلات بانکی و منابع داخلی شرکتها میتوان تامین کرد، فقط ۵۰ درصد منابع پیشبینی شده در برنامه هفتم است. سئوال این است که مابقی منابع از کجاست؟
وی افزود: دولت اگر نتواند مسئله منابع را حل کند، طبیعی است که یک مولفه مهم برای تحقق اهداف برنامه هفتم که رشد اقتصادی هشت درصد است، وجود نخواهد داشت.
حق شناس توضیح داد: مولفه دوم بحث نیروهای کارآمد است. اینکه هر کس سر جای خودش قرار گیرد بسیار اهمیت دارد. باید گزینهها به نحوی انتخاب شود که وقتی مردم اسم وزیر صمت دولت چهاردهم را میشنوند، حداقل کارکنان وزارت صمت بگویند این بهترین گزینه ممکن بوده است.
وی اضافه کرد: یا وقتی اسم وزیر اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزی در دولت چهاردهم شنیده میشود، همه فعالان بخش اقتصادی بگویند که این بهترین گزینه بوده است، نه اینکه اسامی مطرح شود و گفته بشود که باید یک سال دیگر عملکرد این فرد را ارزیابی کنیم و ببینیم چگونه بوده است.
این کارشناس اقتصادی گفت: اقتصاد ایران فرصت سعی و خطا ندارد. شرایط رکود اقتصادی و رکود همراه تورم از یک سمت و تحریمهای ظالمانه از سمت دیگر منجر شده است که فقر در اقتصاد ایران عمق پیدا کند و بخش اصلی درآمد خانوارها، امروز فقط صرف هزینه مسکن، پول آب، برق و گاز بشود.
وی ادامه داد: فرمول یا میانگین جهانی این است که خانوارها یک سوم درآمدشان را صرف مسکن، آب، برق، گاز و تلفن کنند. در ایران این رقم به بیشتر از دو برابر رسیده است.
حق شناس بیان کرد: طبقه متوسط به طبقه فرودست یا پایین سقوط کرده است. وقتی آمار کنکور بیرون میآید، متوسط معدل زیر ۱۰ است. این یعنی فقر آموزش داریم. فقر کالری، مسکن و بهداشت بیانگر این است که بر بالین این اقتصاد بیمار باید حاذقترین پزشک بیاید.
وی افزود: اگر مدیرانی حاذق در کابینه چهاردهم دیده شد و پس از آن مدیران ارشد هم انتخاب مناسب کنند، با فرض اینکه منابع هم تامین شود، آن وقت میتوان امیدوار بود که اهداف برنامه که شامل رشد اقتصادی هشت درصدی، کاهش ضریب جینی و فاصله طبقاتی از ۰.۳۹ به ۰.۳۳ است، بهبود تامین مسکن، بهبود شرایط بهداشت و پوشش بیمه همگانی است به این ترتیب محقق شود.
این کارشناس اقتصادی درباره کمبود منابع برای تحقق اهداف گفت: امروز نیمی از منابع مالی اجرای برنامه را در اختیار نداریم ولی این دولت باید تدبیر کند که نیم دیگر را تامین کند. این دولت باید وزیر بهداشت، اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و وزیر خارجهای انتخاب کند که بدانند وارد چه عرصهای شدهاند و قرار است چه مشکلی را حل کنند.
وی ادامه داد: نه اینکه بیاید و پس از مدتی بگویند چون منابع نبود، نتوانستیم. کسی باید بیاید که بتواند هم منابع بیاورد و هم مدیران کارآمد را به خدمت بگیرد.
نامه معرفی وزرای پیشنهادی کابینه چهاردهم جهت بررسی صلاحیت و اخذ رای اعتماد در مجلس اعلام وصول شد.