به گزارش رصد روز، هم کارشناسان بانک مرکزی میدانند و هم کارشناسان اقتصادی و هم مردم که این سیاستها نزدیک به ۴۰ سال است در ایران اجرا میشود و همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. یعنی یک مدت کوتاهی قیمت سکه و طلا کاهش مییابد و پس از آن دوباره افزایش خود را طی میکند. زیرا این سیاست از ریشه حل نمیشود، بلکه در ظاهر به حل آن ماجرا میپردازند.
متاسفانه در این مدت ۴۰ ساله در اکثر دوران رئیسان کل بانک مرکزی ایران، سیاست توزیع سکه برای کاهش قیمت به اجرا درآمده است اما آنچه که از دست رفت، طلاهای بانک مرکزی بود.
آقای فرزین خودش میداند که ماجرای افزایش قیمت سکه و طلا نه در عرضه کم طلا و سکه بلکه در کاهش قدرت خرید مردم نهفته است. این کاهش قدرت خرید با افزایش قیمت دلار شدت میگیرد و علیالقاعده سمت تقاضای طلا و ارز و سکه را قدرت میبخشد.
باید فکری به حال این ماجرا کرد. باید برنامهای را اجرا کرد که ارزش پول ملی افزایش یابد. حال این برنامه میخواهد بهبود سیاست خارجی باشد یا افزایش توان اقتصادی کشور.
آقای فرزین بهتر است به این سوال پاسخ دهد که کدام بخش در این معادله برای بهبود افزایش ارزش پول ملی مهمتر است؟ بهبود سیاست خارجی یا توزیع سکه طلا؟