به گزارش رصد روز، در نگاه اول، کارخانههای عظیم خودروسازی ایران نماد صنعت و توسعه به نظر میرسند؛ اما کافیست به آمار تصادفات، میزان نارضایتی مشتریان، کیفیت خودروها و قیمتگذاریهای نجومی نگاهی بیندازیم تا واقعیتِ تلخ پشت این ویترین فریبنده آشکار شود. خودروسازان داخلی، با سوءاستفاده از حمایتهای دولتی، سالهاست که در بازاری انحصاری و بدون رقابت، محصولاتی به مردم عرضه میکنند که نه با استاندارد جهانی همخوانی دارد، نه با شأن مصرفکننده ایرانی.
سود از جان مردم؟
طبق آمار رسمی، یکی از مهمترین عوامل مرگومیر در تصادفات جادهای در ایران، کیفیت پایین خودروهاست. از پراید تا پژو، از تیبا تا کوییک؛ هیچکدام نتوانستهاند استانداردهای لازم ایمنی را تأمین کنند. با این حال، این خودروها همچنان در تیراژ بالا تولید میشوند و حتی افزایش قیمت مییابند. آیا خودروسازان نمیدانند محصولاتشان خطرناک است؟ یا اینکه میدانند و اهمیتی نمیدهند، چون بازار تضمینشده دارند و کسی پاسخگو نیست؟
افزایش قیمت بدون ارتقاء کیفیت
افزایش قیمت خودرو در سالهای اخیر نه تنها توجیه اقتصادی نداشته، بلکه با هیچگونه ارتقاء کیفیتی همراه نبوده است. مشتری ایرانی مجبور است خودرویی بخرد که ممکن است ترمز آن در موقع حساس عمل نکند، یا سیستم فرمان آن ناگهان از کار بیفتد. مردم باید برای چنین کالای پرخطری، صدها میلیون تومان هزینه کنند، آن هم در حالیکه متوسط درآمد خانوار ایرانی روز به روز کاهش مییابد.
دولت: هم شریک، هم ناظر، هم مقصر
نقش دولت در این بحران، بسیار پررنگ و بحثبرانگیز است. دولت بهجای اینکه نقش ناظر مستقل و حافظ منافع مردم را ایفا کند، خود سهامدار بزرگ در شرکتهای خودروسازی است. این تضاد منافع، باعث شده نظارت واقعی از بین برود. سالهاست که وعدههای برخورد با مافیا، اصلاح ساختار، ورود خودروهای خارجی و آزادسازی واردات، تنها در حد حرف باقی ماندهاند.
سرکوب واردات، حمایت از بیکفایتی
در حالیکه بسیاری از کشورهای همسطح ایران، سالهاست با باز کردن دروازههای تجارت، امکان واردات خودروهای باکیفیت را فراهم کردهاند، در ایران واردات به بهانههای مختلف سرکوب شده است. از “حمایت از تولید داخل” گرفته تا “کمبود ارز”، همگی توجیهاتی برای حفظ منافع انحصارگران بوده است. نتیجه؟ بازاری که در آن مصرفکننده هیچ حق انتخابی ندارد و مجبور است با پول خود، خودروهای بیکیفیت و ناایمن بخرد.
تجربههای موفق منطقهای: چرا ایران عقب ماند؟
ترکیه، امارات و حتی کشورهایی مثل ازبکستان توانستهاند در صنعت خودرو گامهای بزرگی بردارند. ترکیه با جذب سرمایهگذاری خارجی و ارتقای کیفیت تولید، امروز در بازار اروپا حضور دارد. چرا ایران با اینهمه منابع انسانی و ظرفیت صنعتی، هنوز درگیر تولید خودروهای بیکیفیت و تکراری است؟ پاسخ روشن است: نبود اراده سیاسی، فساد ساختاری و اقتصاد رانتی.
مردم خستهاند
صدای اعتراض مردم به وضعیت خودرو دیگر تنها در رسانهها شنیده نمیشود؛ شبکههای اجتماعی پر است از گلایهها، تصادفهای مرگبار، فیلمهایی از کیفیت نازل خودروهای صفرکیلومتر، و مقایسههای دردناک با خودروهای خارجی. اما این اعتراضها هنوز تبدیل به یک خواست عمومی برای تغییر ساختار صنعت خودرو نشده است. شاید وقت آن رسیده که جامعه مدنی و رسانهها، بهجای بیان صرفِ نارضایتی، مطالبهگری جدی و هدفمند را آغاز کنند.
چه باید کرد؟
برای نجات صنعت خودرو، نیاز به تصمیمات شجاعانه و ساختارشکن داریم:
۱. آزادسازی واردات در چارچوب مشخص و با تعرفههای منطقی برای ایجاد رقابت.
۲. قطع حمایتهای بیقید و شرط دولتی از خودروسازان ناکارآمد.
۳. افزایش شفافیت مالی در شرکتهای خودروسازی و برخورد با فساد.
۴. تقویت نهادهای ناظر مستقل بر کیفیت و قیمتگذاری.
۵. حمایت از تولیدکنندگان واقعی و نوآور داخلی که کیفیت را اولویت میدانند.
نتیجهگیری:
صنعت خودروی ایران میتوانست افتخار ملی باشد، اما امروز به یکی از عوامل اصلی نارضایتی عمومی تبدیل شده است. تا زمانیکه این صنعت از انحصار خارج نشود، فساد ساختاری برچیده نشود و رقابت واقعی شکل نگیرد، مردم همچنان باید بهای ناکارآمدی را با جان و مال خود بپردازند. و این شاید تلخترین واقعیت اقتصاد امروز ایران باشد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید