به گزارش رصد روز، در میان تمام اتفاقات ریز و درشت این روزهای مملکت، مردی آرام به دلِ دستکم نیمی از هواداران فوتبال ایران رسوخ کرده. از شنبه شب او رسما هوای تازهایست برای تجلی رویاهای بخش قرمز پایتخت. از اوسمار ویرای برزیلی صحبت میکنیم که اینروزها نوید یک ذهن درخشان را برای فوتبال بیرمق ما میدهد. با ما همراه باشید.
نه به حاشیه؛ نه به کُری
تابستان سال گذشته، کادر فنی یحیی گلمحمدی به جبران شکست ۱۴۰۱ زیر و رو شد. اوسمار ویرا هم بخشی از تغییرات برای بازگشت پرسپولیس به روندی بود که چند سال قبل با برانکو آغاز شده بود. او بیصدا کارش را روی نیمکت سرخها شروع کرد. انقدر بیصدا که تا همین اواسط فصل گذشته و پس از استعفای یحیی بخش عمدهای از هواداران، مهندس برزیلی نیمکت پرسپولیس را نمیشناختند.
هفت بهمن، روزی بود که اوسمار ویرا در میان تردیدهای بیشمار هواداران رسما سرمربی سرخها شد. اتفاقات بازی با آلومینیوم و شکست در گام نخست، آغازِ این برزیلیِ غریبه با حاشیه را بیش از پیش سخت کرد. اما او تمرکز خود را از دست نداد و بدون طعنه به تیم داوری، بدون کنایه به مدیریت باشگاه و بدون رجزخوانی برای نیمکت رقیب کارش را ادامه داد و در حساسترین بزنگاه فصل، قهرمانی را از آبیها گرفت.
از روزهایی صحبت میکنیم که استقلال امید نخست قهرمانی بود. همان لحظاتی که میگفتند «مشکی پوشی» رمز موفقیت آبیهاست. همان روزهایی که نکونام و هاشمینسب هر چه رشته بودند را به دست خودشان پنبه کردند. این هم تجربهایست به هر حال.
قهرمانی با وجود یک اتفاق تلخ
بنا به شنیدهها همسر اوسمار ویرا با بیماری دست و پنجره نرم میکند. به شکلی که حالا آینده کاری او در ایران کمی مبهم به نظر میرسد. رضا درویش، مدیرعامل سرخها که این روزها به خاطر یک عبارت عجیب درباره لهجه سرپرست استقلال خود در مظان اتهام است، مامور نگه داشتن برزیلیِ جنتلمن روی نیمکت پرسپولیس است.
اما اینکه او با وجود بیماری فرد نخست زندگیاش توانسته روند رو به رشد خود به لحاظ کاری را حفظ کند، چیزی شبیه به یک معجزهست. در دنیای فوتبال به خصوص در اروپا جایی که این ورزش به حرفهایترین شکل ممکن دنبال میشود هم مواردی مشابه بوده و خب تیم تحت هدایت آن مربی به طرز غافلگیرکنندهای تحت تاثیر قرار گرفته است.
اما اوسمار ویرا در نخستین فصل حضورش روی نیمکت، علاوه بر اینکه تیم قهرمان را تحویل گرفته بود، ظاهرا اسیر ناملایمتی روزگار هم شد اما توانست در دراماتیکترین شکل ممکن، پرسپولیس را به صدر برگرداند؛ البته در این میان اتفاقات داوری انگار نقش داشته، تصمیماتی که به گمان هواداران استقلال تا حدود زیادی در موفقیت اوسمار ویرا تاثیر داشته است.
او انگار در دنیای کیمیایی زندگی میکند
«رفاقت» و «معرفت» درونمایهی آثار مسعود کیمیایی هستند. خودش میگوید شریف زندگی کردن تاوان دارد. تاوانی که احتمالا گریبانگیر گلمحمدی شد. او در هیچ بزنگاهی به اتفاقات اجتماعی پشت نکرد و اوسمار هم از تبار یحیاست. از تصاویر دونفره در رستوران تا آن تیشرتی که روز قهرمانی منقش به تصویر خودش و یحیی بود. همه و همه خبر از پیوندی عمیق بین گذشته و حال پرسپولیس میدهد.
در حالت واقعبینانه کسی فکر نمیکرد که با جانشینی اوسمار، ارتباط یحیی با او مثل گذشته بماند اما این دو احتمالا با خود فکر کردند که در این میان تنها چیزی که نباید قربانی شود «پرسپولیس» است. پس در این روزگار ناملایم با رفاقت و معرفت، رفاقت را از نو معنا کردند و آن حال و هوای آشنا را زنده کردند. رفاقت و ایستادگی. پایان