به گزارش رصد روز، منطقه خاورمیانه پرتنشترین دوران خود را سپری میکرد که به ناگاه حمله نظامی اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، احتمال بالقوه رویارویی نظامی ایران و اسرائیل را افزایش داد، وضعیتی که توأمان برخی تحلیلگران سیاسی تندرو به دنبال انتقام سخت بودند و در مقابل بیشتر کارشناسان اقتصادی و سیاست خارجی مدام به صبر استراتژیک ارجاع میدادند، صبری که به نظر میرسد باید مسئولان کشور بیش از همیشه به آن توجه کنند.
پیشتر یک کارشناس مسائل اقتصادی گفته بود: در شرایطی که دلار به مرز ۶۵ هزار تومان رسیده و حداقل ۲۵ درصد دیگر از ارزش پول ملی کاسته شده است، صحبت از جنگ، لطف به نتانیاهو و پشت کردن به اقتصاد ایران است. دولت رئیسی در شرایط اقتصادی منظم و با ثباتی نیست که بخواهد ریسک این تنشها را هم به خود بخرد، حال آنکه ۶ ماه دیگر بحران ترامپ را هم پیش رو داریم، این اقتصاد مگر چند شوک دیگر باید در سال به خود ببیند تا سر پا بماند؟!
محمد یوسفی آرامش همچنین یادآور شده است: «می بینم که عدهای از مقامات از صبر استراتژیک یا راهبردی صحبت میکنند، تمامی فعالین سیاسی، اقتصادی و رسانهای باید روی این واژه مانور بدهند، باور کنید بزرگترین نگرانی ما باید آن باشد که کسی تصمیمی احساسی برای مملکت، آینده مردم ایران و خاک آن نگیرد.».
اما مرتضی افقه، استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی نیز در همین باره میگوید که: «هر چند اکنون به جدیت مساله جنگ در منطقه مطرح است، اما حقیقت همان است که از نظر وضعیت اقتصادی ما آمادگی ورود به یک جنگ را نداریم.»
شوک اقتصادی از تبعات جنگ
وی در ادامه نیز با اشاره به بحرانهای فزاینده اقتصادی و اجتماعی در کشور افزود: «اکنون نیز باید بپذیریم آقایان اقتصاد را آن قدر خوب مدیریت نکردند که حداقل اگر اکنون خدای ناکرده جنگی نیز رخ داد، دستکم پشتوانه مردمی دچار آسیب نشود. در این شرایط با گستردگی نابرابری، گستردگی بیکاری، گستردگی فقر و و گستردگی نارضایتیهای اجتماعی، اقتصاد کشور آمادگی هیچ مدل شوکی را ندارد؛ چه شوکهای اقتصادی همچون همان چیزی که به نام جراحی اقتصادی نام گذاری کردند و چه شوکهای سیاسی و یا حتی شوک نظامی را کشور اکنون نمیتواند تحمل کند.»
افقه میگوید: «به نظر من پاسخ همان است که نه و متاسفانه در وضعیت فعلی کشور این آمادگی را ندارد و اگر نیز خدای ناخواسته چنین اتفاقی رخ بدهد اقتصاد کشور چندان توانی برای برابری و مقابله ندارد. البته تصور من این است که مسئولان کشور از رسیدن به نقطه درگیری نظامی اجتناب میکنند چرا که تصمیم گیران کشور این تدابیر را دارند که کشور را وارد چنین موقعیتی نکنند، اما باید توجه داشت اگر جنگ رخ بدهد در همان مرحله اول شوکهای بسیار جدی به بازارهای طلا و ارز و بعدتر به بازارهای دیگر سرمایه و داراییهای شهروندان وارد خواهد شد.»
مرتضی افقه همچنین با اشاره به بحرانهایی که هر جنگی میتواند در منطقه و کشور پدیدار کند میگوید: «وقوع هر جنگی تبعات شدید برای نرخ تورم و معیشت و زندگی شهروندان خواهد داشت، هم، چون همه جنگها که به صورت مستقیم بر روی اقتصاد تاثیرگذار است. البته این بار با این تفاوت که در جنگ ۸ ساله ابتدای انقلاب، حتی با وقوع یک انقلاب نیز شرایط اقتصادی هم چنان به سامان بود و مردم از قبل انقلاب درآمدهای خوبی داشتند و آمادگی روحی و روانی و اقتصادی در کنار سرمایههای اجتماعی در کشور فراهم بود، اما اکنون با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی و برخوردهای که رخ میدهد، و به خصوص در حوزه اجتماعی شاید باید مدیران و تصمیم گیران با دقت بیشتری اوضاع را رصد کنند. به خصوص که من در یکی دو سال اخیر با یکی از مسولان وقت کشور نیز در مناظره ایی گفتم که با این شرایط سخت که کشور در منطقه درگیر است و فشار تحریمها وجود دارد، اکنون چه اصراری است بر روی حجاب این طور تمرکز شود و برای خودتان مشغله دیگر ایجاد کنید.»
وی میافزاید: «اکنون هم میبینید در همین شرایط نیز بر روی مسالهای مثل حجاب و مسائل فرهنگی مدام تاکید میشود و انگار اصرار دارند برای خودشان مدام مساله جدید ایجاد کنند و گویی مهمترین مساله به رغم این تهدیدات خارجی که وجود دارد، مساله حجاب است و مشکلی که اکنون با جوانان کشور دارند. بر اساس همین رفتارها است که میگویم اگر خدای ناکرده جنگی رخ بدهد، پیش بینیها خیلی خوب نیستند البته همچنان بعید میدانم که مسئولان دیگر اینقدر بی تدبیری داشته باشند که کشور را به سمت یک جنگ تازه ببرند.»
انتخابات آمریکا حتما بر اقتصاد ایران تاثیر میگذارد
این استاد دانشگاه در ادامه نیز با توجه به انتخابات پیشروی آمریکا افزود: «من مدتهاست درباره متغیرهای اقتصادی گفتهام و اکنون مدتهاست که دیگر متغیرهای اقتصادی کشور تحت تاثیر تحولات غیراقتصادی و به خصوص تحولات فرهنگی و سیاسی و بین المللی است. به خصوص با استقرار دولت اصولگرا که تفکرش اصولا چه در داخل و چه در روابط بین الملل تفکراتی تنش زا به جای تنش زدایی دارد، اکنون نیز شاهد استقرار مجلس تندتری نیز از خرداد ماه در کشور خواهیم بود که تندرویهای بیشتری در مسائل داخلی دارد و ترجیحشان نیز متاسفانه اولویت دادن به مسائل فرهنگی و اجتماعی است که موجب تنش بیشتر خواهد شد و در روابط بین الملل و سیاست خارجی نیز همین تفکر بود که منجر به شکست برجام شد که میتوانست نقطه شروع خوبی برای بهبود شرایط اقتصادی باشد، اما شاهد بودیم همین تفکر در نهایت منجر به شکست برجام در کشور شد.»
افقه همچنین در ادامه نیز با اشاره به تفکرات طیف تندرو در داخل کشور تصریح میکند: «حال میبینیم همان تفکر با شدت بیشتر در راس امور مستقر شدند و حالا در نقطه مقابل ببینید که اگر ترامپ که به نوعی بانی تشدید این تفکر افراطی و گسترش تحریمها بود، به کرسی ریاست جمهوری آمریکا بازگردد، متاسفانه پیش بینی خوبی نمیتوان نسبت به آینده شاخصهای اقتصادی داشته باشیم.»
این اقتصاددان در پایان نیز با توجه به تاثیر بازیهای روانی سیاست خارجی بر روی اقتصاد کشور میگوید: «عمدتا بار روانی نیز اکنون هم در داخل و هم در خارج است که کل شاخصهای اقتصادی کشور را جا به جا میکند. همین حالا نیز فقط چون بعضی از نظرسنجیها پیش بینی میکند که ترامپ ممکن است به قدرت بازگردد، همین بار روانی به طور مستقیم بر اقتصاد اثر میگذارد. یا میبینید که در داخل نیز با این که تاکید میشود که جنگی نخواهد شد، اما همین احتمال کمی که به خصوص شبکههای خارجی به آن دامن میزنند، در ترکیب برخی از مسئولین و نمایندگان ناآگاه که به مساله دامن میزنند، به طور مستقیم بر روی شاخصهای اقتصادی تاثیر خواهد گذاشت.»