اگر قیمت بنزین پایین‌ است، درآمد مردم هم کم است!

از صبح شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴، افزایش قیمت بنزین به طور رسمی اجرا شد تا ایران در دولت مسعود پزشکیان وارد مرحله جدیدی از سیاست‌ گذاری سوخت شود.

به گزارش رصد روز، از صبح شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴، افزایش قیمت بنزین به طور رسمی اجرا شد تا ایران در دولت مسعود پزشکیان وارد مرحله جدیدی از سیاست‌ گذاری سوخت شود. در سال‌های اخیر بحران انرژی یکی از جدی‌ترین چالش‌های اقتصادی کشور بود و اثرات آن در ساختار اقتصادی، بودجه و حتی اجتماع نمود داشت. اگرچه این افزایش قیمت، نرخ بنزین در ایران را به قیمت سوخت خودرو در کشورهای همسایه نمی‌رساند و همچنان فاصله قیمتی وجود دارد، اما به همین مقدار افزایش قیمت، نگرانی‌ در جامعه وجود دارد. ستاره صبح در گفت‌وگو با غلامعلی رجایی، مشاور پیشین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

غلامعلی رجایی در ارتباط با درست یا غلط بودن زمان اجرای این طرح گفت: در مسئله بنزین زمان اجرای این طرح چندان تعیین کننده نیست زیرا شرایط کشور نه جنگ و نه صلح است و مسائل مهم دیگری مطرح هستند. ظاهراً این وضعیت تا مدتی ادامه پیدا خواهد کرد و تعیین کننده اولویت‌های کشور و جامعه خواهد بود.
رجایی در این رابطه افزود: امروز مردم این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا جنگ خواهد شد یا نه؟ وضعیت شکننده است و هر تصمیم دولت در حالتی بینابینی تحت تأثیر این شرایط قرار خواهد گرفت.
وی در این خصوص اضافه کرد: جراحی اقتصادی باید انجام می‌گرفت اگرچه می‌دانیم که نرخ بنزین بر سایر نرخ‌ها اثر می‌گذارد. دلیل تعلل دولت‌ها در اتخاذ این تصمیم مهم هم همین مسئله است. این موضوع به اقتصاد ناسالم بر می‌گردد. نباید به این بهانه روی موضوع اصلاح قیمت بنزین دست گذاشت و کاری انجام نداد.
این کارشناس سیاسی ضمن تاکید بر لزوم اصلاحات اقتصادی به عدم توازن در بخش‌های مختلف اقتصاد اشاره کرد و گفت: اگر بگوییم نرخ بنزین ایران در مقایسه با سایر کشورها به شوخی می‌ماند و قیمت بنزین از آب هم ارزان‌تر است باید این را هم بگوییم که حقوق مردم هم در ایران به یک شوخی تلخ می‌ماند! حقوق ۶۰ میلیون تومانی یک استاد دانشگاه کمی ببیشتر از ۵۰۰ دلار است.
وی افزود: یک نگاه هم وجود دارد که می‌گوید اصلاحات اقتصادی باید از حقوق و دستمزد مردم شروع شود. امروز مسئله فقط معیشت افراد بیکار یا فقیر نیست بلکه آن‌هایی که کار می‌کنند هم حقوقشان به خرج زندگی نمی‌رسد! همه مسائل را باید با هم دید. نرخ بنزین پایین‌تر از قیمت آب است ولی درآمد مردم ایران هم در مقایسه با درآمد در کشورهای همسایه بسیار کم است.
رجایی در ارتباط با اصلاح قیمت بنزین در دولت چهاردهم اظهار داشت: مشکلات اقتصادی ربط چندانی به دولت فعلی ندارد، ولی گریبان دولت چهاردهم را گرفته است. جریان‌های ناسالم اقتصادی از دوره‌های قبل بوده و به امروز رسیده‌اند و شرایط طوری است که دولت ناچار از دست زدن به جراحی اقتصادی است و باید حداقل برخی از این معضلات را اصلاح کند.
وی گفت: افزایش نرخ بنزین تبعات اجتماعی و اقتصادی دارد، ولی امری ناگزیر است و اگرچه می‌دانیم در جاهایی مشکلات به وجود می‌آورد، اما باید اقدام کنیم چون زیان ادامه داشتن این مسیر برای کشور سنگین‌تر از مشکلات احتمالی است که به دنبال افزایش نرخ بنزین بوجود می‌آیند.
این تحلیلگر سیاسی با نام بردن از عوامل تشدید ناترازی بنزین اضافه کرد: در مورد افزایش قیمت بنزین باید به پدیده‌های قاچاق سوخت، کارت‌های سوخت جعلی و سوء استفاده از کارت سوخت، خانوارهای بدون خودرو، افرادی دارای چند خودروی خارجی و… توجه کرد.
وی در ادامه گفت: من با اصل افزایش قیمت بنزین موافقم و عقیده دارم دولت باید هر جایی از این اقتصاد بیمار را که می‌تواند اصلاح کند و تغییرات مثبتی در وضعیت اقتصادی کشور پدید بیاورد. چون این اتفاق کاری است که بالاخره باید صورت بگیرد و هر چقدر تأخیر کنیم به ضرر کشور تمام خواهد شد.
مشاور پیشین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با پیوست اجتماعی چنین طرح‌هایی اظهار داشت: قدرت دولت را نباید دست کم گرفت به هر حال دولت پس لرزه‌های این اتفاق را پیش بینی کرده است و برایش چاره اندیشی می‌شود. سه نرخی شدن بنزین در آغاز این راه یکی از اقدامات لازم بود. اگرچه حرف‌های خنده داری هم زده شد از جمله ماجرای قطع سهمیه ماشین‌های دولتی، مگر کسی که سوار ماشین دولتی می‌شود هزینه بنزین را از جیب خود پرداخت می‌کند؟! این مورد این جیب به آن جیب است و مردم این را می‌فهمند. استثنائاتی که مطرح شد چندان تعیین کننده نیست و چنین پرداخت سطحی به بخش اجتماعی چنین تصمیمی از آقای پزشکیان بعید است. از وی توقع نمی‌رود قانع کردن مردم برای اجرای این طرح را با چنین صحبت‌هایی اینچنین پایین بیاورد!
وی در این رابطه افزود: پیش بینی من این است که افزایش قیمت بنزین موجب وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه در سال ۹۷ رخ داد نمی‌شود. اما اثرات انفعال جامعه به مراتب ویرانگرتر از زمانی است که نسبت به تصمیمات دولت واکنش نشان می‌دادند. بی تفاوتی مردم نشان از ناامیدی است و گمان نمی‌کنند این دولت بتواند گرهی از مشکلاتشان باز کند. بی تفاوتی جامعه نگران کننده تر از روزهایی است که افراد زیادی دست به قلم می‌بردند و نقد می‌کردند یا گروه‌هایی معترض می‌شدند و صدای اعتراض جامعه شنیده می‌شد.
رجایی ضمن تشریح وضعیت اجتماعی ویژه ایران و ظرفیت تحمل جامعه در این خصوص متذکر شد: جامعه بعد از جنگ ۱۲ روزه علاقه‌ای به درگیری و تنش ندارد. من عقیده دارم به تدریج ما با پدیده دولت بی ملت روبه‌رو خواهیم شد. مردم کاری ندارند که دولتمردان چه کسی هستند و چه می‌کنند و چه تصمیماتی گرفته می‌شود؟ حتی کسانی که رأی داده‌اند چه آن‌هایی که از انتخاب خود پشیمانند و چه کسانی که هنوز از تصمیمشان دفاع می‌کنند، همگی ناامیدانه سرگرم تأمین معیشت خود و خانواده‌ شده‌اند و کاری به کار دولت ندارند. بی تفاوتی که از قطع امید ناشی می‌شود خطرناک است. به نظر من این انفعال مقدمه کشیده شدن جامعه به سمت آنارشیسم خواهد بود. غلامعلی رجایی در پایان سخنان خود تاکید کرد: دولت باید با جامعه صحبت کند به ویژه در خصوص مسائل اقتصادی باید گفت‌وگویی دائم بین مسئولین و مردم برقرار باشد. دلار تا کجا باید بالا برود تا دولت عکس العمل نشان بدهد؟!

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط