به گزارش رصد روز، بازار آشفته سرمایه در کشور، در عمر کوتاه و سهساله دولت سیزدهم نیز آرام نگرفت، بورس مانند سال ۱۴۰۰ که مرحوم سیدابراهیم رئیسی برای بازدید و اطلاع از مشکلات سرمایهگذاران و سهامداران آن به تالار بورس رفته بود، همچنان قرمز است. حالا باید منتظر ماند و دید رئیسجمهور دولت چهاردهم چه برنامههایی و بهتر است بگوییم چه راه علاجی برای این بیمار در احتضار دارد. آیا او نیز مانند دولت فعلی با بخشنامه و قیمتهای دستوری کار خود را پیش خواهد برد و یا شرایطی را فراهم خواهد کرد که بورس سبز شود؟ هرچند رسیدن به چنین شرایطی نیاز به یک اقتصاد آرام و مولد و همچنین پایان تحریمهای اقتصادی دارد.
در هر حال بورس و بازار سرمایه همچنان دماسنج واقعی اقتصاد کشور است و رنگ قرمز آن زنگ خطری است که دولت سیزدهم بهرغم وعدهها و قولهایی که داد به آن توجه نکرد.
تحلیلگران بازار سرمایه شرایط بورس را بدتر از گذشته توصیف میکنند و میگویند پولهای حقیقی و خرد از بازار سرمایه فرار کرده است. دلیل این اتفاق هم سیاستهای پولی دولت و تصمیمات بانک مرکزی برای این حوزه است. از آنجا که تمرکز سیاستگذار پولی بر کاهش نقدینگی و بهدنبال آن کنترل تورم قرار گرفته، این سیاست خود را در بازار سهام به شکل افت معاملات و ارزشها نشان میدهد. دولت در ماههای گذشته در کنترل نقدینگی تا حدودی موفق بود و توانست نرخ تورم را تا ۴۰ درصد پایین بیاورد اما مابهازای این سیاست، دیگر بخشهای اقتصادی اثراتی بعضاً منفی گرفتهاند.
بهدنبال اعمال سیاستهای انقباضی، تولید در تنگنای مالی قرار گرفت و تامین سرمایه در گردش تولید از طریق منابع بانکی با محدودیت و افزایش نرخ مواجه شد. در واقع نرخها به دنبال اجرای سیاست انتشار اوراق گواهی سپرده خاص با نرخ ۳۰ درصد اتفاق افتاد و پس از آن دولت نرخ سود اوراق اخزا یا همان اسناد خزانه را تا سطح ۴۰ درصد بالا برد.
تامین مالی سخت و گران برای تولید خود را به شکل افت ارزشها در بازار سهام نشان داد. با این حال، محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در گفتوگویی تاکید کرده که مشکل رکود بورس قبل از افزایش نرخ سود سپردهها وجود داشته. او گفته هرچند برخی رسانهها بازده دارایی در سهام را که منفی ۸/۳درصد بوده به اقدام بانک مرکزی در عرضه سپرده خاص با نرخ ۳۰ درصد نسبت دادهاند اما باید گفت بازار سرمایه ماههاست منفی بوده که باید بررسی شود.
در شرایطی که دامنه نوسانات کاهشی است، سهامداران نیز با هیجانات بیشتری در صف فروش قرار میگیرند. با تداوم این تصمیم دست بازارگردانان هم برای کنترل بازار سرمایه و تلاش برای بهبود نقدشوندگی بسته شده و از سوی دیگر صندوقهای سهامی هم با وجود آنکه مزیتشان نقدشوندگی بالای آنهاست، با صفهای فروش مواجه شدهاند.
اخباری که در خصوص ابلاغیه بانک مرکزی پیرامون ممنوعیت رفع تعهد ارزی پتروشیمیها با فروش طلا منتشر شد و همچنین سردرگمی پتروشیمیها در بحث خوراک سبب شکلگیری صف فروش آنها شده است.
بنابراین برای اصلاح بورس و بهبود عملکرد بازار سرمایه چارهای نیست جز آنکه سیاستهایی که سبب شده رنگ بازار به سرخی بگراید را حذف کنند.
در همین راستا با تحلیلگران بازار سرمایه به گفتوگو نشستیم و آنها از ضرورت اصلاحات در بورس میگویند:
حمید اسدی، حقوقدان و وکیل بازار سرمایه که سابقه مشاور حقوقی سازمان بورس را دارد و عضو کمیته تدوین قانون بازار است، به قانون بازار اوراق بهادار که در سال ۱۳۸۴ تصویب شده، اشاره کرده و معتقد است دولت بعدی باید یک بازنگری جدی و اصلاحات اساسی در آن صورت دهد.
پرویز خالقی تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است که مرحوم ابراهیم رئیسی به وعدههایی که درباره بازار سرمایه داده بود نهتنها عمل نکرد بلکه کارهایی انجام شد که بورس کاملاً به هم ریخت، همچنین اعتماد به صورت کامل زایل شده و اکثر پولها از بازار خارج شده است.
احمد بیات کارشناس بازار سرمایه میگوید تا وقتی بیاعتمادی از بین نرود روند بورس اصلاح نمیشود، نااطمینانی برای سرمایهگذار آزاردهنده است و اگر قرار باشد هر روز یک قانون جدید در بازار حاکم باشد، انتظارات کاهشی خواهد شد و وضعیت فعلی نیز نتیجه همین بیثباتی است.
نوید خاندوزی کارشناس ارشد بازار سرمایه معتقد است با سیاستهایی که در عمر سهساله دولت سیزدهم صورت گرفته، کلیت اقتصاد به خطر افتاده و بازار سرمایه اولویت ندارد.