به گزارش رصد روز ، شاید وقتی اولین آگهیهای خرید و فروش کلیه در دیوارهای شهر مشاهده شد، کسی فکرش را هم نمیکرد روزی برسد که خرید و فروش کبد نیز به این آگهیها اضافه شود؛ آگهیهایی پر از درد که دیگر فقط روی در و دیوار دیده نمیشود؛ با کمی جستوجو میتوان تعداد زیادی از این آگهیها را در صفحات مجازی مشاهده کرد.
کبد یکی از اصلیترین اعضای بدن انسان است که وظایف مهمی چون فیلتر کردن خون و از بین بردن سموم بدن را به عهده دارد. هنگامی که کبد فردی کارآیی لازم را نداشته باشد، پیوند کبد میتواند تنها راه نجات و زندگی بخش برای او باشد.
اولین پیوند کبد در جهان سال ۱۹۶۳ انجام شد اما در ایران نخستین پیوند کبد در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت. درباره پیوند کبد از انسان زنده باید گفت: هر انسان به ازای هر کیلوگرم از وزن خود به ۱۰گرم کبد نیاز دارد؛ ولی کبدی که در بدن افراد است، بزرگتر از این مقدار است؛ در پیوند کبد از انسان زنده، کبد دوباره خود را بازیابی خواهد کرد.
یکی از شرایط اهدای کبد نیز این است که فرد به فردی که هم وزن یا کوچکتر از خودش باشد، کبد اهدا کند؛ بنابراین امکان اهدای کبد به فردی بزرگتر وجود ندارد و امکان اهدا از بزرگسالان به کودکان بسیار بیشتر است.
پیوند کبد در سایر کشورها یا از طریق افرادی که مرگ مغزی شدند، انجام میشود و یا از بین آشنایان نزدیک بیمار؛ اما مدتی است که در ایران بازار خرید و فروش این عضو حیاتی بدن شکل گرفته و قانونی که در برابر این عمل سکوت کرده است.
خرید و فروش کلیه چند دهه است که در کشور سابقه دارد؛ اما خرید و فروش کبد سابقه چندانی ندارد. وقتی به آگهی افرادی که روی به فروش کبد آوردهاند نگاه میاندازیم، برای بسیاری از افراد فروش کبد اولین عمل پیوندی آنان برای رهایی از مشکلات مالی نیست. بسیاری از افراد هستند که کلیه خود را فروختهاند و بازی روزگار این بار چارهای جز فروش کبد برایشان باقی نگذاشته است. بنابراین فروش کلیه جوابگوی حل مشکلات نیست و آنها نیز مجبورند برای اینکه پول بیشتری برای مرتفع ساختن مشکلاتشان به دست آورند، فروش کبد را انتخاب کنند.
یکی دیگر از نکات قابل توجه نیز این است که عدهای دیگر از افراد که تمایل به خرید و فروش اعضای بدن دارند، آنقدر نیازمند هستند که برایشان فرقی نمیکند کلیه باشد یا کبد! فروشنده آن عضوی هستند که زودتر برایش مشتری پیدا شود!
یافتن پاسخ به این پرسش که چرا افراد خرید و فروش اعضای بدن خود را آخرین راه نجات میدانند سخت نیست؛ فقط کافی است تا به چند مورد از این آگهیها مراجعه کنیم؛ در یکی از صفحات مجازی، فردی نوشته است که “لطفا برای نصیحت کردن زنگ نزنید؛ چاره دیگری ندارم. ۲۷سال دارم و ورزشکارم؛ به علت مشکلات و بدهیهایم، اگر نتوانم تا چند روز دیگر پول جور کنم، به زندان خواهم رفت. اگر کسی قصد خرید کبد دارد، تماس بگیرد.”
فردی دیگری نیز نوشته است: “عروسی دخترم نزدیک است و باید برای او جهیزیه تهیه کنم؛ حاضرم برای فروش کبد به هرجای ایران بیایم؛ ولی نیاز فوری دارم.”
در بین آگهیها علاوه بر مشکلات افراد، گروه خونی، شماره تماس و… چند آگهی با مضمونی متفاوت دیده میشود. “فروش فروی کبد؛ حتی در خارج از کشور”. نکته جالب اینجاست که اگر فردی در خارج از کشور بخواهد عضوی از بدن خود را اهدا کند، باید با متقاضی نسبت فامیلی داشته باشد؛ بنابراین این افراد به جای آشنای متقاضی برای اهدا یا همان فروش کبد به بیمارستان میروند که ریسک آشکار شدن حقیقت وجود دارد که در آن صورت بیمارستان آن کشور به فرد اجازه اهدا نخواهد داد.
بحث خرید و فروش اعضای بدن آنقدر پیچیده است که نمیتوان به راحتی درباره درست و یا نادرست بودن آن اظهار نظر کرد؛ اما آنچه عیان است درد و رنج افرادیست که تنها کور سوی امیدشان فروش اعضای بدن برای نجات از وضعیت دشواری است که گرفتار شدهاند. افرادی که اگر نگاهی به آگهیها بیاندازیم متوجه خواهیم شد بسیاری از آنان سن زیادی ندارند و در بین آگهیها سنهای ۱۸ تا ۳۰سال به وفور دیده میشود.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید
اقتصاد ۲۴