به گزارش رصد روز، بررسیها نشان میدهد از هر سه نفر بیکار، یک نفر زن است. این در حالی است که از هر ۲ نفر بیکار دانشگاهرفته یک نفر زن است. این امر نشان میدهد وضعیت بازار کار زنان بیکار دانشگاهرفته در مقایسه با زنان بیکار عادی تعریفی ندارد.
جمعیت فعال مجموع افراد شاغل و بیکار است و از نسبت آن به جمعیت حاضر در سن کار نرخ مشارکت اقتصادی به دست میآید. آن دسته از جمعیت فعال که به دنبال کار هستند، ولی موفق به یافتن آن نمیشوند «بیکار» نامیده میشوند. از نسبت افراد بیکار به جمعیت فعال نیز نرخ بیکاری به دست میآید.
بهطورکلی، اشتغال یک پدیده فصلی است. اگر به روند تغییرات سهم زنان از بیکاری توجه شود، قابل مشاهده است که در نیمه اول سال سهم آنها افزایش و در نیمه دوم کاهش مییابد. به همین دلیل، در فصول کمرونق تعداد افراد جویای کار (بیکاران) کاهش و در فصول پررونق افزایش مییابد.
از نظر بسیاری از متخصصین بازار کار، سالهای ۹۷ و ۹۸ دوره رونق بازار کار میدانند. بیشترین تعداد بیکار در دوره مورد بررسی، در بهار سال ۹۷ با بیش از ۳ میلیون و ۳۵۰ هزار نفر ثبت شده است. این رقم نشان از ورود تعداد زیادی نیروی کار به بازار میدهد که در جستجوی کار هستند. این اتفاق ممکن است به دلیل چشماندازهای مثبتی که از اقتصاد بخاطر توافق برجام به وجود آمده بود، بر انگیزه کار کردن زنان تاثیر گذاشته باشد. البته بازار کار ظرفیت این حجم از نیروی کار، بهخصوص نیروی کار زن، را نداشت و به همین دلیل تعداد بیکاران افزایش یافته است.
بیشترین سهم زنان بیکار تحصیل کرده از کل بیکاران فارغالتحصیل آموزش عالی نیز در بهار ۹۷ با ۵۵.۴ درصد ثبت شده است. در واقع، از هر ۱۰۰ نفر بیکار دانشگاهرفته ۵۵ نفر زن بودهاند. همچنین، سهم زنان از کل بیکاران نیز در این فصل برابر با ۳۲ درصد بوده، به عبارت دیگر از هر سه نفر بیکار یک نفر زن بوده است.
با آغاز همهگیری کرونا از اواخر سال ۹۸، تعداد قابل توجهی از افراد از جمعیت فعال خارج شدهاند. از آنجایی که زنان نسبت به مردان انعطاف بیشتری در بازار کار دارند، شدت خروج زنان از جمعیت فعال اقتصادی بیشتر بوده است. بهطوریکه، تعداد بیکاران زن در بهار ۹۹ نسبت به زمستان ۹۸ حدود ۲۱۱ هزار نفر کاهش یافت. به همین دلیل، سهم زنان از بیکاران کل و تحصیلکرده کاهش یافته است. بهطوریکه، سهم زنان از کل بیکاران در بهار ۹۹ به کمترین مقدار خود در ۲۴ درصد رسیده است.
همچنین، در دوران همهگیری مراکز مراقبتی کودکان و سالمندان تعطیل شدند که باعث شد وظیفه مراقبت از اعضای آسیبپذیر خانواده بدون دریافت دستمزد بر دوش زنان بیافتد. این موضوع باعث شد تا بسیاری از زنان در این دوران مشاغل خود را رها کنند و حتی آنهایی که به دنبال کار بودهاند، جستجوی خود را متوقف کنند. به همین دلیل، نرخ بیکاری زنان در این دوران کاهش قابل توجهی داشته است.
از آنجایی که روند تعداد کل بیکاران از ابتدای سال ۱۴۰۰ به طور کلی کاهشی و تعداد زنان بیکار تقریبا ثابت بوده، سهم زنان از بیکاران افزایش یافته و به بالای ۳۰ درصد رسیده است. البته تعداد زنان بیکار در مقایسه با دوران پیش از کرونا کاهش چشمگیری داشته است که نشانگر غیرفعال شدن تعداد قابل توجهی از زنان، با وجود بهبود از دوران کرونا است.
البته با آغاز موج جدیدی از کرونا در زمستان ۱۴۰۰، باری دیگر شاهد کاهش سهم زنان از بیکاران کل و تحصیلکرده هستیم. بهطوریکه، سهم زنان بیکار دانشگاهی از کل بیکاران فارغالتحصیل آموزش عالی به کمترین مقدار خود در ۴۷.۲ درصد رسیده است.
پس از همهگیری کرونا، تعداد بیکاران تحصیلکرده بهطورکلی کاهش یافته و تعداد زنان بیکار تحصیلکرده تقریبا ثابت مانده است. به همین دلیل، سهم زنان بیکار تحصیلکرده از کل بیکاران تحصیلکرده افزایش یافته و از ابتدای سال ۱۴۰۱ وارد کانال ۵۰ درصد شده است.
این ثبات تعداد زنان بیکار تحصیلکرده میتواند دو دلیل داشته باشد. اول، بعد از قرنطینه تعداد زیادی از افراد وارد بازار کار شدهاند یا به طور کلی بازار کار بهبود یافته است. ولی به دلیل روند نرخ مشارکت، این دلیل رد میشود. دوم، حتی در دوران پسا کرونا افراد قابل توجهی همچنان غیرفعال هستند که ممکن است به دلیل ادامه تحصیل (خروج موقتی) باشد یا به طور دائمی از جمعیت فعال و دایره تعریف «بیکار» خارج شدهاند.
در سه فصل اخیر، سهم زنان تحصیلکرده از تحصیلکردگان بیکار کاهشی بوده است. با توجه به ثبات تعداد زنان دانشگاهرفته بیکار، این روند به دلیل افزایش تعداد کل بیکاران دانشگاهرفته بوده است. همچنین، سهم زنان از کل بیکاران در تابستان امسال به ۳۳.۱ درصد رسیده و نسبت به تابستان گذشته ۱.۲ واحد درصد کاهش یافته است.
با توجه به اینکه در نظام آموزشی ایران برابری جنسیتی وجود دارد و بیش از ۵۰ درصد بیکاران تحصیلکرده زن هستند، تنها یک سوم از جمعیت بیکار را زنان تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، بازار نیروی کار ایران برای استفاده از نیروی کار برخوردار از دانش، ظرفیت کافی ندارد و مشاغل با دانشی که در دانشگاهها آموزش داده میشود، متناسب نیستند. در واقع، شاهد عدم تطابق آموزش و بازار کار هستیم.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید