به گزارش رصد روز، کوروش بزرگ یا کوروش کبیر، بنیانگذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. بازسازی چهره تاریخی کوروش کبیر با هوش مصنوعی همه را شگفتزده کرد.
کوروشِ دوّم (به پارسی باستان؛ نویسهگردانی: Kuruš؛ زبان یونانی باستان: Κῦρος؛ نویسهگردانی: Kûros؛ حدود ۶۰۰ – ۵۳۰ پ. م) که با نام کوروش بزرگ نیز شناخته میشود، بنیانگذار و نخستین شاهنشاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در میانهٔ سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد بر نواحی گستردهای از آسیا، حکومت کرد.
کوروش، نخست علیه ایشتوویگو، شاهِ ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد، به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی پارت، زرنگ، هرات، خوارزم، باکتریا، سغد، گندار، ثتهگوش و اَرَخواتیش لشکر کشید.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر شهر بابل را کرد و وارد جنگ با امپراتوری بابل نو شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد امپراتوری بزرگی در آسیای مرکزی و غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهنشان در سرزمین اسرائیل (کنعان) را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستشگاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقرهای را که نبوکدنصر دوم، شاه بابل، از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان برگرداند. استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره میکند، دو لوح و سند گلی یافتشده در بابل است که نشان میدهند کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته است یا حداقل، خبر مرگ وی و برتختنشینی کمبوجیه دوم در این تاریخ به بابل رسیده است.
پیش از سال ۵۵۰ پیش از میلاد، پارسها نقش به سزایی در تحولات دنیا بازی نمیکردند، اما در این سال پیروزیها و فتوحات کوروش بر پادشاهان همسایه آغاز گردید. کوروش یک نظامی نابغه بود، به طوری که بین سالهای ۵۵۰ تا ۵۳۹ پیش از میلاد با فرماندهی موفق لشکریانش، پیروزیهای متعددی کسب کرد. گستردگی پهنهٔ حکومت کوروش تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد از شرق، رود سند در هندوستان تا غرب، آسیای کوچک بود. این قلمرو حکومتی ۳۲۰۰ کیلومتر طول داشت.
منابع زندگی کوروش
مقالههای اصلی: منابع زندگانی کوروش بزرگ و منبعشناسی تاریخ ماد و هخامنشی
رویدادنامه نبونعید.
مهمترین منابع کلاسیک یونانی برای زندگانی کوروش، هرودوت (حدود ۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد)، کسنوفون (حدود سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد) و کتسیاس (سالهای ۴۱۵ تا ۳۹۸ پیش از میلاد در ایران) است. مهمترین منابع شرقی، رویدادنامه معروف نبونعید، شاه کلدانی است که از کوروش شکست خورد و گزارش خود کوروش، استوانه کوروش است.
در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ کوروش هخامنشی سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت، کتسیاس و کسنوفون هستند. با بررسی این نوشتهها مشخص میشود که در روزگاران پس از مرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، جاذبهها و دافعههای شخصیت وی، مانند مردان بزرگ تاریخ، سرگذشت او را نزد ایرانیان در هالهای از ابهام روایات گوناگون و متناقض فرو برده بود. به نظر میرسد، میتوان گزارشهای ایرانی دربارهٔ کوروش را به ۳ دسته تقسیم کرد: روایت دوستداران، روایت مخالفان، روایت میانهروها. از میان ۳ مورخ مشهور یونانی، گزنفون به تبعیت از کوروش جوان، روایت دوستداران کوروش بزرگ را گزارش کرد؛ کتسیاس به پیروی از فضای حاکم بر دربار اردشیر دوم، روایت مخالفان کوروش را نقل نمود؛ و هرودوت تحت تأثیر طبع معتدل و شخصیت معقول داریوش بزرگ – که تا روزگار اردشیر یکم هخامنشی نیز تداوم یافت – روایت میانهروها را دربارهٔ کوروش در بیان آورد.
هرودوت
از میان منابع کهن، نوشتههای هرودوت تا حدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند.مورخان معاصر، معتقدند که هرودوت همواره مسائل مهم تاریخی را با افسانهپردازی آمیخته است. هرودوت دوران کودکی و رشد کوروش را بر اساس افسانههای عامیانه و غیرواقعی نقل میکند. هرودوت، صفاتی کاملاً منفی به کوروش نسبت میدهد و این صفات، گاه حتی جنبه غالب به خود میگیرند. گرچه تصویر سنتی، جنبههای مثبت شاه را مخدوش نمیسازد و بر آن اثری ندارند. کوروش نیز گاه ممکن بوده سختگیر و بیمدارا، تندخو و آتشینمزاج شود. عاقبت کار او نیز، تصویری از اندیشهٔ هرودوت دربارهٔ فرمانروایی توسعهطلب است که وقتی از حد خود فراتر رفته، قادر به تحقق اهداف خود نگشته است. منتهی هرودوت، به رغم احتیاطهای خود نسبت به برخی سنتهای شفاهی دربارهٔ کوروش (مثل آنهایی که منشأ ایرانی دارند)، نتوانسته دربارهٔ جذابیت شخصیت پادشاه پارس، مقاومت کند.