به گزارش رصد روز، افتتاح طرح انتقال آب «بن – بروجن» که با اعتراض گسترده افکار عمومی در استان اصفهان را در پی داشته موجب شد تا وزرای کشور و نیرو عصر روز شنبه برای رسیدگی به این اعتراضات به اصفهان سفر کنند. اجرای طرح «بن – بروجن» از جمله طرحهای پرمناقشه انتقال آب در سالهای اخیر به شمار میرود که کارشناسان بارها درباره پیامدهای اجرای آن هشدار داده بودند. اما گویی دولتهای مختلف یک خصلت مشترک دارند و آن اصرار بیوقفه بر اجرای طرحهای انتقال بینحوضهای است.
ابراهیم رئیسی که در زمان ریاستش بر قوه قضائیه در جمع کشاورزان و کارشناسان منتقد طرح «بن – بروجن» حاضر شده بود و بر لزوم شنیدن صدای مردم و رعایت اصول محیط زیستی و فنی در طرحهای انتقال آب سخن گفته بود در زمان ریاستش بر دولت و در سفر به چهارمحالوبختیاری این طرح را افتتاح کرد. این طرح قرار است سالانه بیش از ۴۰میلیون مترمکعب آب را از حوضه آبریز زایندهرود با طی مسافتی به طول ۱۲۸ کیلومتر به حوضه آبریز کارون منتقل کند. مدیرعامل شرکت آبمنطقهای چهارمحالوبختیاری گفته برای اجرای این طرح یکهزار و ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است. حالا که انتقادها بالا گرفته دو وزیر دولت به اصفهان رفتهاند تا چارهای بیندیشند.
این نخستینبار نیست که احمد وحیدی و علی اکبر محرابیان برای رسیدگی به وضعیت رودخانهٔ زایندهرود به استان اصفهان سفر میکنند. مرور خبرهای دو سال اخیر نشان میدهد وزرای کشور و نیرو هر بار که به این استان سفر کردهاند وعده داده اند که مسائل حوضه زایندهرود را سامان دهند. برای نمونه احمد وحیدی، اردیبهشت ماه امسال در اصفهان در اظهار نظری کلی گفته بود: «حل مشکلات آبی استان اصفهان بهعنوان یک مسئله جدی مورد اهتمام دولت است. تامین آب، نیاز اساسی مردم استان است و با تلاشهای صورت گرفته این مشکلات حل خواهد شد.
اظهار نظر درباره طرحهای بین حوضهای
همزمان در شبکههای اجتماعی هم بحث بالا گرفته است. برخی کاربران از این طرح انتقاد کرده اند، برخی دیگر گفته اند هر نوع طرح بین حوضهای محکوم است حتی اگر آن آب به اصفهان منتقل شود و شماری دیگر کوشیدهاند مسئله را کلانتر ببینند. آنچه روشن است اینکه مداخله گسترده دولت در مدیریت حوضههای آبریز و اجرای طرحهای بین حوضهای مخرب است. سروش طالبی اسکندری، پژوهشگر حوزه آب در این باره به «پیام ما» میگوید: «بهطور کلی آب برای مصرف نیاز به انتقال دارد. قنات و نهر که در گذشته هم استفاده میشد خودشان نوعی انتقال هستند. این طبیعی است که یکوقتهایی لازم باشد تا آب را در فاصلههای مختلف، منتقل کنیم، ولی هر انتقالی، اقتضائات خودش را دارد.» «اقتضائات» مورد اشاره طالبی مجموعهای پیچیده و درهم تنیده از جزییاتی را شامل میشود که در عموما در چنین طرحهایی فراموش میشوند: «در انتقال آب باید به اقتضائات و مسائل اجتماعی و اقتصادی و حقوقی که در مبدأ وجود دارد توجه شود.» از نظر این پژوهشگر حوزه آب، تمام برنامههای انتقال آب از زایندهرود آسیبزا بودهاند و انتقال آب بن به بروجن هم «یک فاجعه است.»، زیرا از نظر طالبی هیچیک از مسایل اجتماعی و اقتصادی و حقوق جامعه در آن لحاظ نشده است.
طالبی تصریح میکند: «اتفاقاتی که در حوضههای آبریز خصوصا زایندهرود رخ داده حاصل برنامهریزیهای نخبگانی بوده که پشت درهای بسته و بدون لحاظ کردن مسائل اجتماعی و حقوق ذینفعان تصمیمگیری کردهاند. حتی طرحهای تخیلی انتقال از دریا و شیرینسازی هم در ادامه همین برنامهریزیهاست.» به گفته این کارشناس حوزه آب، چون طرحهای قبلی «به دیوار مخالفت مردمی برخورد کردهاند» دولت سراغ طرحهای انتقال آب از دریا رفته است که معارض مردمی نداشته باشد.
او به سیاستگذار زنهار میدهد: «اگر برنامه معنیاش این باشد که یکسری نخبه بدون شنیدن صدای ذینفعان مختلف تصمیم بگیرند، بنده قائل به چنین برنامهای نیستم. چون در چنین طرحهایی باید حتما همه جوانب دیده شود و درنظر گرفته شود.»
سروش طالبی تنها کارشناسی نیست که رویکردهای کلان دولتها در زمینهٔ مدیریت منابع آب را مخرب و غیرواقعبینانه میداند. یک جستوجوی ساده در رسانهها انبوهی از زنهارهای کارشناسان را پیش روی هر مخاطبی قرار میدهد تا بداند که این هشدارها تازگی ندارد. این بار هم احتمالا سفر وزرای دولت به مثابه «مسکن» درد را موقتا التیام میبخشد، اما زخم عمیق مدیریت منابع آب در ایران پابرجاست.