به گزارش رصد روز، پیشتر پیشبینی میشد نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هرچه باشد، از ژانویه سال ۲۰۲۵ دور جدیدی از محدودیتها برای امتیازگیری از ایران آغاز خواهد شد، زیرا بایدن و ترامپ در دولت دوم خود، ملاحظات کمتری برای پیگیری سیاستهای تحریمی خواهند داشت. اما پیروزی ترامپ فارغ از کیفیت محدودیتهای میدانی بر صادرات نفت ایران، با یک فشار روانی مضاعف بر اقتصاد ایران نیز همراه است، زیرا او در دولت اول خود توانسته بود رقم صادرات نفت ایران را تا زیر ۲۰۰ هزار بشکه در روز کاهش دهد. ترامپ سهشنبه هفته گذشته «یادداشت ریاستجمهوری» مبنی بر بازگشت فشار حداکثری به ایران را امضا کرده و آن را تصمیمی بسیار سخت توصیف کرد و گفت: «ما حق داریم از فروش نفت ایران به کشورهای دیگر جلوگیری کنیم.» در این یادداشت، رئیسجمهور جدید آمریکا دو مأموریت متفاوت را به وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه برای صفر کردن درآمدهای نفتی ایران محول کرد.
مأموریت قطع درآمدهای ارزی ایران با FATF
طبق این سند، وزیر خزانهداری موظف شد اقدامات متقابل علیه ایران را در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) حفظ کرده و آستانههای مالکیت ذینفع را ارزیابی کند تا اطمینان حاصل شود تحریمها تمام درآمدهای غیرقانونی احتمالی را از ایران سلب میکند. وی همچنین باید ارزیابی کند که مؤسسات مالی باید استاندارد «مشتری مشتری خود را بشناسید» را برای تراکنشهای مرتبط با ایران برای جلوگیری بیشتر از فرار از تحریمها اجرایی کنند. در این یادداشت، وزیر امور خارجه آمریکا نیز بر اجرای یک کمپین قوی و مستمر، با هماهنگی وزیر خزانهداری و سایر ادارات یا سازمانهای اجرایی مربوطه برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، از جمله صادرات نفت خام ایران به جمهوری خلق چین موظف شد. نکته قابل تأمل اینکه، ترامپ مأموریت جلوگیری از مبادلات مالی ناشی از فروش نفت را به وزارت خزانهداری سپرد تا با ابزار FATF آن را پیگیری کند. هوشیاری دولت ایران در عدم دسترسی اطلاعات تحریمی به این نهاد یا FIUهای خارجی میتواند این مأموریت را به شکست بینجامد.
تعمیق روابط با چین؛ ابزار مهم علیه فشار حداکثری
اما در حوزه صادرات نفت ایران، ترامپ مأموریت به صفر رساندن آن را به وزارت امور خارجه سپرد، زیرا در حوزه تحریم عملاً وزارت خزانهداری آمریکا همه قوانین و محدودیتهای لازم را اعمال کرده و اجرای تحریمها توسط شرکای نفتی ایران، از جمله چین، نیازمند دیپلماسی فعال وزارت امور خارجه است نه قوانین جدید. در نتیجه، ابزار ایران برای جلوگیری از صفر شدن رقم صادرات نفت، از جنس دیپلماسی فعالانه بهویژه با کشور چین است. اگر دولت چهاردهم بتواند ریلگذاری انجامشده در دولت قبل در تعامل با چین را ادامه و ارتقا دهد، قطعاً با توجه به انگیزه و نیاز مشترک ایران و چین به تجارت نفت، جریان صادرات کمافیالسابق ادامه خواهد داشت. همانطور که میبینید، چه در حوزه دسترسی به درآمد نفتی و چه در حوزه تداوم صادرات نفت، رویکرد سیاست خارجی دولت چهاردهم بر نتایج بسته فشار حداکثری ترامپ مؤثر است. البته رویکرد فعلی دولت در تلاش برای تصویب و اجرای توصیههای FATF و کاهش روابط با چین، دقیقاً مکمل تحریمهای ترامپ عمل میکند که نیازمند بازنگری است.
شکست سیاست تحریم شبکه فروش نفت ایران در دوره بایدن
اما پنجشنبه هفته گذشته، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد یک شبکه بینالمللی شامل شرکتهای چینی، هندی و اماراتی که در انتقال میلیونها بشکه نفت ایران به چین نقش داشته را تحریم کرده است. این نخستین بسته تحریمی ترامپ در دولت جدید خود علیه ایران بود. طبق متن بیانیه وزارت خزانهداری، ۶ فرد، ۹ شرکت و ۳ نفتکش مشکوک به حمل نفت ایران در اقدام جدید دولت ترامپ تحریم شدهاند. این نفت به نمایندگی از ستاد کل نیروهای مسلح ایران و شرکت تحت تحریم آن که سپهر انرژی جهان نما پارس (سپهر انرژی) است، ارسال شده است. پیشتر نیز جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، تلاش میکرد که با اعمال تحریم بر شبکه فروش نفت ایران شامل افراد، شرکتها و نفتکشها، جلوی جریان صادرات به چین را بگیرد، ولی انعطافپذیری و چابکی ایران و همراهی چین در دور زدن تحریمها باعث شد این سیاست شکست بخورد. به عنوان مثال، بایدن از می سال ۲۰۲۲ به مدت یک سال، تحریمهای ماهانه علیه ایران اعمال کرد و نتیجه، چیزی جز افزایش صادرات نفت ایران نبود. در واقع، در میدان صادرات نفت، اراده رئیسجمهور آمریکا تنها پارامتر تأثیرگذار بر جریان فروش نفت ایران نیست، بلکه نوع واکنش ایران به تحریم و همراهی چین، پارامتر موثرتری محسوب میشود.
تحلیلگر موسسه کپلر: کار ترامپ سختتر از دوره اول اوست
حال سوال این است آیا ترامپ بهطور کلی میتواند تجربه دور اول خود را در سقوط ۹۴ درصدی صادرات نفت ایران تکرار کند؟ پاسخ قطعی به این سوال ممکن است و عملکرد دولت ایران تعیینکننده است، اما همایون فلکشاهی، تحلیلگر موسسه کپلر، اعتقاد دارد کار ترامپ در دور دوم بسیار سختتر خواهد بود. فلکشاهی در این باره میگوید: «در دولت دوم ترامپ، رساندن صادرات نفت ایران به صفر کار دشوارتری نسبت به دوره اول وی خواهد بود. اکنون حدود ۸۰ درصد از نفت صادراتی ایران به پالایشگاههای خصوصی چین میرسد که دولتی نیستند و اکثراً آنها در خارج از چین تجارتی ندارند و نیازی به مبادله دلار نیز ندارند.» تحلیلگر موسسه کپلر در پایان گفت: «بنابراین تحریم کردن این شرکتهای چینی کار سختی از طرف واشنگتن است و آنها نمیتوانند این کار را انجام دهند. مثلاً ما شاهد بودیم که با اعمال برخی تحریمها بر بنادر چین، بنادر جدیدی در این کشور، نفت ایران را تخلیه میکنند.» حال باید منتظر ماند و عملکرد دولت چهاردهم در مواجهه با ترامپ را مشاهده کرد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید