به گزارش رصد روز، حادثه طبس با وجود تمامی اخبار تند خاورمیانه، هنوز زنده است. گزارش مجلس نشان میدهد که عدم دقت در بازرسی و توصیههای لازم باعث وقوع این حادثه شده است. حادثه معدن طبس طبق روایت گزارش مجلس، حادثهای قابل پیشگیری بود که در اثر بیتوجهی بازرسان و مسئولین آن پروژه و بیتوجهی به تجربه کارگران از محیط کار، رخ داد. فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر حوزه کارگری، به بررسی جزئیات گزارش مجلس از حادثه معدن طبس میپردازد.
فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر حوزه کارگری، معتقد است که گزارش مجلس درباره حادثه طبس به نقش ضعیف بازرسی در معدن اشاره دارد و بیان میکند که این حادثه قابل پیشگیری بود. او میگوید: «گزارش مجلس درباره حادثه معدن طبس، یک سری نکات تحلیلی دارد و یک سری نکات هم درباره اصل واقعه دارد.
به نظر من مهمترین نکته گزارش تأکید بر این نکته است که حادثه صددرصد قابل پیشگیری بود. این گزارش نشان میدهد با وجود تمام ضعفهای ساختاری در حاکمیت قانون و مشکلاتی که در بحث اصلاح قوانین وجود دارد این حادثه به صورت ویژه، باز هم قابل پیشگیری بود. به زبان ساده اگر به تجربه کارگران توجه میشد، احتمالاً میتوانستند رفع نگرانی کنند تا این انفجار رخ ندهد. با وجود تمام مشکلات اساسی و بنیادین، اگر به حرف کارگران گوش میدادند، بیش از ۵۰ نفر کشته نمیشدند.»
تنزل بازرسی
او معتقد است که تنزل جایگاه بازرسی در بخش تولید باعث بیتوجهی به مسائل ایمنی شده است. او میگوید: «با وجود اینکه میگوییم تعداد بازرسان در کشور کم است و جایگاه آنها نیز رعایت نشده است، با گزارشهایی که توسط نهادهای مختلف ارائه شده است، نشان میدهد این بازرسیها هم دست روی نقطهای که باعث ایجاد چالش بین نهاد بازرسی و تولید بشود، نگذاشته است.
مثل خیلی از حوزههای دیگر صنعت مانند خودروسازی، بازرسی تنزل پیدا کرده است. آنها توجه داشتند که به جریان خط تولید نباید صدمه وارد شود. احتمالاً بازرسها هم با مشکلات اساسی مواجه شدهاند و زمانیکه ایراد عمده گرفتهاند، باعث چالش بین نهاد بازرسی و خط تولید شده است. بازرسی جدی که جلوی تولید بگیرد را مانع تولید تلقی میکنند. مواردی مانند عدم نیاز به ایمنی در برخی از مشاغل، نشان میدهد این نگاه وجود دارد که بازرسی مانع تولید تلقی میشود. بازرسیها در حدی که نه هزینهبر باشد و نه جلوی تولید را بگیرد انجام شده است. نگاه به بازرسی باید تغییر کند.»
بازرسی کاغذی، نه میدانی!
این پژوهشگر حوزه کارگری معتقد است که بازرسیها بیشتر روی کاغذ درست انجام شده اما در صحنه واقعی چنین دقتی صورت نگفته است. او میگوید: «اراده سیاسی این است که بازرسی در کشور خود را با تولید درگیر نکند و مانع تولید نشود. حتی اگر در مواردی بازرسی باید مانع تولید بشود، نباید تولید متوقف شود. مهمترین نکته گزارشها این است که احتمالاً توافق ضمنی انجام شده که بازرسان، بازرسی را در سطحی که نیاز به تغییر باشد انجام ندهند. در هیچکدام از این گزارشها، تشکیل پرونده و گزارش به عنوان ضابط اعمال نشده است. بازرسیها در سطح اصلاحات جزئی بوده و بسیاری از موارد غیراستاندار کلان نادیده گرفته شده است. بازرسی روی کاغذ انجام شده اما در میدان عمل این اتفاق نیفتاده است. اهمیت و میزان تولید سنگ این معدن باعث شده حتی اردیبهشت امسال هم بازرسی انجام شود اما این بازرسیها روی مواردی که باید منجر به تغییر اساسی شوند، انجام نشده است.»
اسماعیلی معتقد است که سندیکاهای کارگری و رجوع به تجربه میدانی کارگران، میتواند از حوادث محیطهای کارگری جلوگیری کند. او میگوید: «کارگران با توجه به تجربهای که با کار دارند، متوجه شدهاند میزان گاز غیراستاندارد است. کارفرما و پیمانکار به این موضوع توجه نکردهاند. این مسائل نشان میدهد مشارکت ذی نفعان واقعی در نحوهی مدیریت کارگاه چقدر میتواند از فجایع جلوگیری کند. فرصت دادن و مشارکت دادن نمایندگان واقعی کارگران میتواند بسیار کارامد باشد.
مشارکت دادن کارگران را هم یکی از موانع تولید میدانند. در گزارشهای سازمان تأمین اجتماعی تأیید شده که بالای ۹۰ درصد حوادث قابل پیشگیریاند، گزارش مجلس هم تأکید میکند این حادثه قابل پیشگیری بود. یک پیام دیگر این گزارش مشارکت ذی نفعان و کارگران است که میتوانست جلو حادثه را بگیرد. در سطح کلان سندیکا مسأله ما نیست. این گزارش نشان میدهد داشتن یک سندیکا و اتحادیه، چقدر میتواند در حفظ جان کارگران پیشگیرنده باشد. سندیکا در پیشگیری از حادثه، رابطه مستقیم دارد و یک مسأله ذهنی نیست که سندیکا داشتن چه ربطی به جلوگیری از حادثه دارد.»
او اضافه کرد: «به نظر من بازرسی همهی نهادهای متولی در این پرونده از وزارت کار تا معدن و انجمن معادن استان و بازرسی خود مسئول ایمنی، در وقوع حادثه مؤثر بودهاند. با بازرسی درست و باکیفیت، میشد جلو حادثه را گرفت، ولی آنچه به صورت مستمر و علمی میتوانست جلو حادثه را بگیرد، مشارکت دادن کارگران و ذی نفعان واقعی بود. این کارگر است که صدها متر زیر زمین میرود و فضا را میسنجد، نه کارفرما!»