بعد از مذاکرات به بانک‌ها دلخوش نکنید!

کافی است سود بانک‌های بزرگ کشور را قبل از تحریم‌های سال ۱۳۹۷ و پس از تحریم، با هم مقایسه کنید تا بیشتر متوجه چرخه معیوب اقتصادی کشور گردید. تحریم برای همه نکبت و برای بانک‌ها نعمت بود.

به گزارش رصد روز، متاسفانه بار‌ها و بار‌ها به نقد رفتار گله‌ای (سویه رفتاری گله گوسفندی) پرداخته‌ایم و به دفعات به سرمایه‌گذاران بازار سرمایه در خصوص مخاطرات این سویه رفتاری اخطار داده‌ایم. شوربختانه اتفاقات سیاسی ماه‌های اخیر کشور نشان داد که این رفتار تنها مختص به سرمایه‌گذاران بازار سرمایه نیست و مردم همیشه در صحنه کشور، بار دیگر با حضور پرشور پای صندوق‌های طلا و استقبال از دکان تازه تاسیس سکه فروشی در بانک مرکزی، اثبات کردند که مهم نیست، صف کجا و چرا تشکیل می‌شود.

خواه صف تخم مرغ و بنزین باشد و خواه صف خودرو، سکه، سهام و دلار، این مردم علاقه‌ای وافر به پروسه در صف بودن دارند و هر جا صفی باشد مردم همیشه در صحنه، خود را به آنجا خواهند رساند.

باور بفرمایید بر خلاف عده محدودی که به اصطلاح عامیانه “سود را بو می‌کشند”، تعداد کثیری از مردم ناآگاه و سرمایه‌گذاران خرد تنها به استشمام رایحه نامطلوب “زیان” علاقه دارند و برایشان فرقی ندارد در کدام یک از دارایی‌ها ضرر کنند. شاید تنها حسن اینگونه ضرر‌های متوالی برای این عده کثیر، بازتعریف خاطرات بد در گردهمایی‌های خانوادگی و دوستانه باشد و نهایتا نثار چند دشنام به دولت، مردم، ترامپ و ….

همانگونه که در جریان اتفاقات اخیر هستید، این روز‌ها و برای چندمین بار، شاهد بروز اشکال مختلفی از رفتار گله‌ای در میان سرمایه‌گذاران بازار‌های مالی کشور هستیم. در حالی که مردم برای خرید سکه‌های پیش‌فروش شده بانک مرکزی عجله داشتند و روز‌ها را در افسوس از دست رفتن فرصت‌های خرید سکه‌ ۹۰ تا ۹۵ میلیون تومانی سپری می‌کردند، در این ایام با التماس به خریداران و طلافروشی‌ها، سکه‌ها و النگو‌های خریداری شده را با قیمتی ۲۰ تا ۳۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید، به فروش می‌رسانند.

خبر بد برای سرمایه‌گذاران و سهامداران بازار سرمایه کشور آنکه، ظاهرا برخی سرمایه‌های ذوب شده به همراه برخی سود‌های هنگفت بازار طلا و دلار، در حال انتقال به بازار سرمایه و شاهد تشکیل صفوف به هم پیوسته‌ای از این سرمایه‌گذاران به جای مانده هستیم.

در گزارش چهارشنبه‌های داغ این هفته قصد داریم تا با بیان واقعیت‌هایی از صورت‌های مالی بانک‌ها، رشد قیمت سهام این شرکت‌های فعال در بورس را به چالش بکشیم تا سرمایه‌گذاران بتوانند بر اساس حقایق مطرح شده، تصمیمات مناسب‌تری در معاملات این روز‌ها داشته باشند.

لازم به ذکر است که گزارش چهارشنبه‌های داغ این هفته به بخش دوم گزارش مصادره شرکت سازه پویش (بخش اول را از اینجا بخوانید) اختصاص داشت که به احترام طیف وسیعی از خوانندگان درخواست‌کننده، در گزارش این هفته به وضعیت آینده صنعت بانکی خواهیم پرداخت.

اشتباه محاسباتی یا توهمات سرمایه گذاری

در روز‌های گذشته بسیاری از به اصطلاح کارشناسان بازار سرمایه کشور، از صنعت بانکداری و خودروسازی به عنوان طلایه‌داران دوران پساتحریم در بازار سرمایه نام برده‌اند. کارشناسانی که اصولا بدون توجه به همه زوایای تحلیلی و تنها بر اساس برخی مفروضات سطحی، همه را دعوت به سرمایه‌گذاری در بورس می‌کنند تا بعضا از منافع حاصل از ورود سرمایه‌گذاران سود برند.

لازم به یادآوری است که حوزه فعالیت رسانه، بازار سرمایه است و بی تردید ما هم از رونق این بازار استقبال می‌کنیم، با این حال این موضوع هرگز نافی چشم‌پوشی این رسانه و نگارندگان آن از حقایق، مخاطرات و ریسک‌های موجود در بازار نیست.

ما هم موافقیم که ثبات در روابط سیاسی و بین المللی نه تنها تاثیرات مثبتی بر دو صنعت یاد شده دارد بلکه منجر به کاهش هزینه‌های بسیاری دیگر از شرکت‌های فعال در بورس خواهد شد. همچنین می‌پذیریم که هر گونه پیشرفت در مذاکرات ایران و سایر کشور‌های جهان منجر به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و تمایل به سرمایه گذاری در بازار سرمایه خواهد شد.

 

هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد،

 

با این حال بیایید کمی بیشتر در خصوص سناریو‌های موجود و شرایط حاکم بر فضای بازار سرمایه صحبت کنیم. سناریویی که با ایجاد خوش‌بینی در فضای سیاسی کشور، منجر به افزایش استقبال از بازار سرمایه و به ویژه نماد‌های فعال بانکی شده است.

 

آیا بانک‌ها از از فضای مایوس کننده اقتصاد، تورم و تحریم‌ها متضرر شده‌اند یا منتفع

 

بسیاری از سرمایه‌گذاران آماتور و حتی حرفه‌ای بازار سرمایه معتقدند که با توجه به جاماندگی و بحران‌های بازار سرمایه در سال‌های اخیر، نماد‌های بانکی می‌توانند تبدیل به لیدر‌هایی برای جبران عقب‌ماندگی و رونق بازار سرمایه در ماه‌های آتی شوند.

اما آیا به راستی تورم خجالت‌آور و افزایش مضحک قیمت دلار در سال‌های گذشته منجر به اثراتی منفی در سودآوری یا کاهش ارزش سهام بانک‌های فعال در بازار سرمایه شده است؟

آیا تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی و سیاسی کشور منجر به رشد زیان بانک‌ها شده یا تراز شدن صورت‌های مالی بسیاری از بانک‌های کشور در سایه همین تحریم‌ها و کاهش نگران‌کننده ارزش پول ملی اتفاق افتاده است؟

این سوالات را می‌توان از ۲ منظر کلی مورد بررسی قرار داد

۱-    شناسایی سود‌های بادآورده و کاغذی ناشی از تسعیر دارایی‌های ارزی و به تبع آن افزایش سرمایه‌هایی از محل سود انباشته

۲-   تجدید ارزیابی دارایی‌های بانکی ناشی از تورم و رشد کاغذی ارزش دارایی‌ها

شناسایی سود‌های بادآورده و کاغذی ناشی از تسعیر دارایی‌های ارزی

کافی است سود بانک‌های بزرگ کشور را قبل از تحریم و پس از تحریم با هم مقایسه کنید تا بیشتر متوجه چرخه معیوب اقتصادی کشور شد. حتی اگر نخواهیم به تئوری برخی از کارشناسان مبنی بر نقش دولت، تورم، افزایش قیمت دلار و تراز کردن برخی بانک‌های ناتراز بپردازیم، نگاهی به محل سود‌های هنگفت بانک‌ها در سال‌های گذشته، نقش تحریم و افزایش قیمت‌های دلار بر سودآوری بانک‌ها را بیشتر آشکار می‌سازد.

تحریم برای همه “نکبت”، برای بانک‌ها “نعمت”

بیایید سری به صورت‌های مالی بانک ملت به عنوان سودآور‌ترین بانک این روز‌های کشور بیندازیم و بدون آنکه چرایی و ماهیت دارایی‌های ارزی این بانک برایمان مهم باشد، نقش رشد قیمت ارز در صورت‌های مالی این بانک را بررسی کنیم.

 

هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد،

 

به شروع سود‌های کذایی و کاغذی شناسایی شده در بانک ملت پس از سال ۱۳۹۷ و شروع تحریم‌ها دقت کنید. به نظر شما تحریم‌ها و رشد قیمت ارز تاثیر نامطلوبی بر سودآوری بانک‌ها داشته است و یا برعکس، رشد قیمت دلار و شناسایی سود‌های کاغذی ناشی از تسعیر ارز، منجر به رشد خیره کننده سودآوری بانک ملت شده است؟

چگونه بانکی که در سال ۱۳۹۴ سود خالصی تنها ۳۹ میلیارد تومانی را به ثبت می‌رساند، در سال ۱۴۰۲ و در اوج فلاکت اقتصادی کشور سودی ۹۷.۱۶۴ میلیارد تومانی را محقق می‌سازد؟

 

هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد،

 

اکنون شما بگویید با توجه بر احتمال کاهش قیمت دلار در صورت گشایش‌های سیاسی و مذاکرات بین‌المللی، سود بانک‌ها افزایش می‌یابد یا کاهش؟ باید سهام این بانک‌ها را خرید یا فروخت؟

 

در پاسخ به سوالات احتمالی برخی از به اصطلاح کارشناسان، اساتید و نوابغ حاضر در بازار بورس، لازم به یادآوری است که برخلاف تصورات، ارزش سهام بانک ملت در سه سال گذشته نه تنها همسو با روند نزولی بازار، ریزشی را تجربه نکرده بلکه به واسطه همین رشد کاغذی سود خالص، ارزش سهام این بانک در طول ۳ سال گذشته رشدی حداقل ۴۰۰ درصدی را تجربه کرده است.

 

هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد،

رشد ۴۰۰ درصدی ارزش سهام بانک ملت در ۳ سال گذشته

 

بنابراین همانگونه که مشاهده می‌کنید جاماندگی و جبران عقب ماندگی قیمت سهام بانک ملت از تورم و یا سایر بازار‌ها معنا ندارد.

“رشد سود‌های کاغذی و ارزش سهام بانک ملت در سایه تحریم‌های ظالمانه و کاهش ارزش پول کشور”

جالب‌تر آنکه سود‌های شناسایی شده کاغذی ناشی از تسعیر دارایی‌های ارزی بانک‌ها قابلیت تقسیم نداشته و همه آنها به افزایش سرمایه‌هایی کاغذی و کم اثر از محل سود‌های انباشته ختم می‌شود.

سوال آنجاست که اگر خدایی ناکرده (البته برای بانک‌ها و نه مردم)، قیمت دلار کاهش و قیمت‌های ۵۰.۰۰۰ تومانی را در سال‌های بعد تجربه کند، تکلیف افزایش سرمایه‌های ناشی از افزایش قیمت‌های دلار چه می‌شود؟

آیا سرمایه این بانک‌ها با زیان شناسایی شده ناشی از کاهش ارزش دارایی‌های ارزی کاهش می‌یابد؟

تحریم، تورم و افزایش سرمایه‌های کاغذی بانک‌ها از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها

لازم است بدانید که تحریم و تورم اثرات مثبت دیگری هم بر بانک‌ها داشته و مشخص نیست در صورت عدم وجود تحریم و کاهش تورم، چگونه این اثرات مثبت خنثی خواهد شد.
یکی دیگر از مزایای تحریم و تورم برای بانک‌ها، مربوط به افزایش سرمایه‌های بی‌کیفیت ناشی از تجدید ارزیابی دارایی‌ها و اموال بانک‌ها می‌باشد. افزایش سرمایه‌هایی که در ماه‌های گذشته شاهد چند نمونه از آنها در سایر بانک‌های بزرگ نیز بوده‌ایم.

قیمت گذاری دارایی‌های راکد و فریز شده بانک‌ها با قیمت‌های نجومی، که به لطف مساعدت کارشناسان همیشه در صحنه و رسمی قوه قضائیه، بسیاری از ضعف‌ها و سوء مدیریت‌های بانک‌ها را در سال‌های گذشته پنهان می‌کند.

قیمت گذاری‌های فرمالیته‌ای که بدون توجه به تقاضای موثر در بازار املاک کشور و تنها بر اساس اعلام نرخ‌هایی کاغذی توسط کارشناسان رسمی تدوین و توسط ناظران همیشه در صحنه سازمان بورس و بانک مرکزی تائید می‌شوند؛ بنابراین همانگونه که می‌بینید تورم برای هر که بد باشد برای بانک‌ها و شرکت‌های زیان‌دهی نظیر سایپا و …، بد نیست.

حالا شما بگوئید سهام بانک‌ها را باید خرید یا فروخت؟

بیائید به عنوان یک نمونه مطالعاتی ساده، روند سودآوری بانک ملت را در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و آمریکا و کاهش محتمل قیمت دلار بررسی کنیم.

 

هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد،

‌می‌دانیم کاهش بیشتر قیمت دلار منوط به تغییر شاخص‌های اقتصادی بیشتری در مقایسه با کاهش نرخ تورم انتظاری است، اما بیائید تصور کنیم، توافق ایران و آمریکا باعث افزایش فروش و صادرات نفت، همراه با کاهش تخفیفات و هزینه‌های جانبی فروش و همچنین آزاد شدن دلار‌های بلوکه شده ایران در سایر کشور‌ها گردد.
تصور کنیم کاهش شدید نرخ تورم انتظاری و بهبود شرایط سیاسی کشور به کاهش قیمت‌های دلار تا قیمت‌های ۷۰.۰۰۰ تومان و حتی ۶۰.۰۰۰ تومان گردد. (نرخ‌هایی نزدیک به زمان شروع ریاست جمهوری جناب پزشکیان)

 

سوال اینجاست که با بهبود روابط و لغو تحریم‌ها چه بر سر سود بانک ملت در انتهای سال ۱۴۰۴ خواهد آمد؟

بر اساس اعلام بانک مرکزی، نرخ تسعیر دلار در سال ۱۴۰۳ برای بانک‌ها ۶۸.۰۰۰ تومان می‌باشد؛ بنابراین با محاسبه‌ای ساده و بدون هر گونه برداشت‌های تحلیلی پیچیده، ثابت ماندن نرخ ارز در کانال ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان، عملا منجر به صفر شدن سود تسعیر ارز این بانک در سال ۱۴۰۴ خواهد شد.

همانگونه که در جدول بالا مشاهده کردید بیش از ۸۶.۰۰۰ میلیارد تومان از سود ۹۷.۰۰۰ میلیارد تومانی بانک ملت در سال ۱۴۰۲، مربوط به شناسایی درآمد‌های تسعیر ارز بوده است. تصور کنیم تمام سود‌های شناسایی شده ناشی از تسعیر ارز در سال جاری به افزایش سرمایه مجددی از محل سود انباشته ختم شود و سود سال بعد بانک ملت بدون شناسایی درآمد‌های ناشی از تسعیر دارایی‌های ارزی، مبلغی در حدود ۲۰.۰۰۰ تا ۳۰.۰۰۰ میلیارد تومان باشد.

در این صورت خریداران این روز‌های سهام بانک ملت می‌ماند با شرکتی با ارزش ۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومانی با سود خالصی ۲۰.۰۰۰ تا ۳۰.۰۰۰ میلیارد. شرکتی با نسبت “پی بر‌ای” ۱۰ تا ۱۵ و نه نسبت‌های کنونی ۳ تا ۴.

 لازم به ذکر است تمامی اعداد مطرح شده، برای فهم موضوع و فاقد محاسبات دقیق می‌باشد. 

سخن آخر:

باور بفرمائید نگارندگان این گزارش نیز همچون بسیاری از شما عزیزان، از سرمایه‌گذاران بازار سرمایه هستند و بی‌تردید رشد قیمت سهام بانک‌ها به عنوان لیدر‌های کنونی منجر به کسب بازدهی و افزایش سود ما نیز می‌گردد. با این وجود بار‌ها ثابت کرده‌ایم که این رسانه در راستای ارتقاء سواد مالی و منافع همه سرمایه‌گذاران و نه استفاده از منافع شخصی گام بر می‌دارد.

با اینکه گزارش حاضر فاقد محاسبات دقیق تحلیلی و تنها بر اساس سناریو‌های فرضی تهیه گردیده است، با این وجود تحلیل شرایط و بررسی زوایای مختلف وضعیت کنونی، ریسک سرمایه گذاران خرد را تا حدود زیادی کنترل خواهد کرد.

اکنون شما تصمیم بگیرید که آیا هر سهمی را به واسطه روند مثبت مذاکرات، در هر قیمتی، می‌بایست خرید یا خیر؟

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار