مدیران و سرپرستان در ایجاد خوشحالی و رضایت شغلی کارکنان نقش بسیار مهمی دارند. ارتباط مثبت با مدیریت بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در رضایت شغلی کارکنان شناخته میشود و این رضایت شغلی نیز دومین عامل مهم در تعیین سلامت روانی و جسمی کارکنان است. طبق تحلیلها، تنها سلامت روان از اهمیت بیشتری برای رضایت کلی زندگی برخوردار است. تحقیقات همچنین نشان میدهد که بیشتر افراد مدیران خود را از ایدئالها دور میبینند؛ بهطور مثال، در یک نظرسنجی منتشرشده توسط مکنزی (Mckinsey)، ۷۵ درصد از شرکتکنندگان اذعان داشتند که استرسزاترین بخش شغلشان، رئیس مستقیم آنهاست. شکل شماره ۱ نتایج این نظرسنجی را به تصویر کشیده است.
علاوه بر این، تمرکز بر رضایت کارکنان میتواند منجر به کاهش نرخ ترک شغل و غیبتها شود که هر دو، صرفهجوییهای قابلتوجهی را برای سازمانها به دنبال دارد.
یکی از جنبههای کلیدی ارتقای رضایت کارکنان، ایجاد محیط کاری بهینه است. PwC بر اهمیت عواملی چون آزادی عمل، ساختارهای پاداش، فرصتهای توسعه، کیفیت رهبری، برنامههای آموزشی، سیاستهای مسئولیت اجتماعی، شرایط محیط کاری، انعطافپذیری در برنامهریزی و استراتژیهای مدیریت استرس برای افزایش رضایت کارکنان تأکید دارد رسیدگی مؤثر به این عناصر از طریق سرمایهگذاریهای هدفمند در طرحهای توسعه سرمایه انسانی مانند برنامههای آموزشی یا گزینههای زمانبندی انعطافپذیر، میتواند بازده سرمایهگذاری (ROI) قابلتوجهی را در طول زمان به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، کارکنان راضی تمایل بیشتری به تعهد به اهداف شرکت نشان میدهند و ماندگاری شغلی بیشتری دارند. این دو عامل، یعنی تعهد به اهداف شرکت و ماندگاری شغلی، باعث کاهش هزینههای استخدامی ناشی از ترک شغل مکرر میشود. این پایداری برای حفظ بهرهوری پایدار در طول زمان حیاتی است. همچنین، تحقیقات نشان میدهند ارائه فرصتهای توسعه حرفهای، مهارتهای کارکنان را بهبود میبخشد و این امر مستقیماً به افزایش کارایی نیروی کار منجر میشود.
تأثیر رضایت کارکنان تنها محدود به بهرهوری و سودآوری نیست. یکی دیگر از حوزههای مهم که در آن رضایت کارکنان سبب بروز تحولات چشمگیری میشود، خدمات مشتری است. زمانی که کارکنان احساس ارزشمندی کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که خدمات برتری ارائه دهند، که این امر بهنوبه خود تأثیر مثبتی بر شهرت کلی سازمان و ایجاد مشتریان وفادار خواهد داشت. این عوامل همگی به رشد بلندمدت و اهداف پایداری سازمانی کمک میکنند.
فراتر از اعداد و آمار، تمرکز بر رضایت کارکنان به ایجاد فرهنگسازمانی قوی کمک میکند. چنین فرهنگی باعث میشود کارکنان احساس کنند که بخشی از یک مأموریت بزرگتر هستند و انگیزه بیشتری برای دستیابی به اهداف سازمانی پیدا کنند. این موضوع نهتنها به بهبود روابط داخلی سازمان کمک میکند، بلکه تأثیرات آن در تعاملات با مشتریان، شرکا و حتی جامعه نیز مشهود است. کارکنان راضی میتوانند بهعنوان سفیران برند عمل کرده و تصویر مثبتی از سازمان به نمایش بگذارند. رهبران سازمانها باید با نگاه راهبردی و آیندهنگر به موضوع رضایت کارکنان بنگرند و سیاستهایی را اتخاذ کنند که رفاه بلندمدت کارکنان را تضمین کند. این تلاشها نهتنها منجر به بهبود نتایج مالی میشود، بلکه یک سیستم پایدار و انسانیتر برای سازمان ایجاد میکند. بنابراین، سازمانها باید تعهد به سرمایهگذاری در رفاه کارکنان را به بخشی جداییناپذیر از استراتژی خود تبدیل کنند تا بتوانند بهطور مؤثرتری به رشد، نوآوری و موفقیت دست یابند.
منابع:
[۱] https://hubstaff.com/blog/employee-satisfaction-and-productivity
[۲] https://happycompanies.com/blog/beyond-the-bottom-line-how-employee-happiness-fuels-profit-and-productivity
[۳] https://www.mckinsey.com/capabilities/people-and-organizational-performance/our-insights/the-boss-factor-making-the-world-a-better-place-through-workplace-relationships
[۴] https://devskiller.com/blog/employee-satisfaction-statistics
[۵] https://www.pwc.nl/nl/actueel-publicaties/assets/pdfs/roi-of-ee-publication-2.pdf
[۶] https://www.mad-hr.co.uk/blog/the-link-between-employee-satisfaction-and-productivity
[۷] https://www.b2binternational.com/publications/employee-satisfaction
[۸] https://www.activtrak.com/blog/employee-satisfaction-and-productivity