به گزارش رصد روز، یک تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در خصوص آیندهی پیش روی دولت پزشکیان در راستای تحقق وعدههای انتخاباتی، گفت: در سیاست، گارانتی نداریم و ایجاد و رفع تنش هم به تنهایی دست پزشکیان نیست. مجموعه نیروها و شرایط وجود دارند و اینها باید دست به دست هم بدهند و تعامل داشته باشند و اوضاع را بهبود ببخشند. البته عملکرد پزشکیان در میان آنها مهمتر است.
مشروح گفتوگوی با عباس عبدی در پی میآید:
به نظر میرسد تا امروز پیش بینی شما در خصوص تغییر ریل در اداره کشور محقق شده است. فکر میکنید پزشکیان در ادامه این مسیر میتواند مطالبات بدنه اصلی رأی دهندگان و حامیان سیاسی خود، یعنی اصلاح طلبان و تحول خواهان، را محقق کنند و به عنوان مثال گشایش در روابط خارجی، فضای مجازی و آزادیهای اجتماعی را رقم زند؟
در سیاست، گارانتی نداریم و ایجاد و رفع تنش هم به تنهایی دست پزشکیان نیست. مجموعه نیروها و شرایط وجود دارند و اینها باید دست به دست هم بدهند و تعامل داشته باشند و اوضاع را بهبود ببخشند. البته عملکرد پزشکیان در میان آنها مهمتر است. نگاه کنید همان روزی که وزیران را معرفی کرد یک سری به شکل نابخردانهای شروع به اعتراض کردند. البته این اعتراضها بد نبود؛ به شرطی که آگاهانه و با هدف کمک به پزشکیان بود. ولی اگر با هدف این بود که این که غلط است و باید جلویش بایستیم، که برخی از این زاویه بود، معلوم است که متوجه نیستند سیاست چیست و چگونه باید باشد.
سه ماه پیش اگر به همین افراد میگفتید که سه ماه دیگر با چنین دولت و وضعیتی مواجه هستید، حتما شما را مسخره میکردند که محال است، اما حالا که به آن رسیدهاند فکر میکنند خیلی برای آن زحمت کشیدهاند و باید یک چیز بالاتری باشد.
این عملکرد بخشی از نیروهای میدان است، اما اگر فقط به پزشکیان نگاه کنیم، به نظرم میآید که میتواند این مسائل را حل کند. اما به این معنا نیست که فردا یا پس فردا با یک بسته سیاستی همه اینها حل میشود. برای ما مسأله اصلی این است که به سمت حل یعنی بهبود امور برویم؛ یعنی این حس در مردم و نخبگان به وجود بیاید که داریم به سوی حل شدن مشکلات میرویم؛ و الّا همه مسائل داخلی، قضایی، بازداشتها و امور خارجی کم و بیش وجود خواهد داشت.
ولی همین الآن با آمدن پزشکیان وقتی که میبینیم مسأله آقای شروین حاجیپور، خانم محمدی و خانم حامدی و دیگران هم در مسیر حل یا توقف حکم است، به این نتیجه میرسیم که در بالاترین سطح حکومت نیز رویکردهایی در جهت تخفیف مسائل وجود دارد و سطوح میانی نیز این پیام را گرفتهاند. البته یک بخشی پایداریچیها تندروی میکنند و چیز بدی است، ولی به هر حال باید به نحو درستی مواجهه کرد.
به نظرم سیاستهایی که گفتید هم حتما باید حل شود و به سمت حل هم پیش خواهد رفت و هیچ اتفاقی که مانع جدی باشد هم رخ نخواهد داد. برای نمونه به نظرم زمان زیادی طول نخواهد کشید که فیلترینگ حل شود. این یکی از مشکلات دولت ساخته است که موجب عصبانیت مردم شده و توهین به مردم نیز است.
با توجه به آینده مبهم برجام و وضع پیچیده منطقه، دولت پزشکیان چگونه میتواند گشایش اقتصادی و بهبود معیشت مردم را محقق کند؟
در مورد وضع اقتصادی ما با دو مسأله مواجه هستیم. یکی مسأله تحریم است؛ که فعلا هست شاید کمتر شود. اما همه بدبختیهای اقتصادی به تحریم مربوط نیست؛ این حرف بیربطی است که فکر کنیم با رفع تحریم همه مشکلات حل میشود. این همه رانت داریم توزیع میکنیم؛ این همه فساد و اتلاف منابع چه ربطی به تحریم دارد؟! اینها را درست کنند و مردم امید سرمایهگذاری پیدا کنند، نصف بیشتر مسائل حل میشود. انفاقا حل آنها به حل تحریم نیز کمک میکند. چون طرف مقابل میگوید اینها دارند روی پای خودشان میایستند و درست کار میکنند پس بهتره کنار بیاییم. این همه فساد و تباهی، یک قلم در دولت رئیسی بیش از سه میلیارد دلار برای چای دبش و این مسخرهبازیها فساد شد، واقعا فاجعهآمیز است.
بنابراین، فعلا اصلا تحریم را در نظر نگیرید؛ همان قدری که مردم امیدوار و منسجم شوند و یک سری سیاستهای تلف کننده منابع از بین برود، به خصوص، چون الآن اعتماد مردم بالا است میتوان این سیاستها را اجرا کرد، مسائلی مثل تغییرات در سیاستهای انرژی را خوب میشود اجرا کرد و باید سودش را هم مردم ببرند و دولت دنبال منافع خودش نباشد. سیاستهای ارزی، سیاستهای مختلف واردات و صادرات و قیمتگذاریها بهبود پیدا کند، من معتقدم یک جهش قابل توجهی در اقتصاد رخ میدهد؛ مردم هم امیدوار میشوند و خود این به شدت کمک میکند به اینکه ما به یک توافق پایدارتری با جهان خارج برسیم.
آینده طیف رادیکال اصولگرا که مواضع آنها را در جلسه بررسی صلاحیت عباس عراقچی و واکنشها نسبت به جلسه دکتر ظفرقندی با نمایندگان رهبری شاهد بودیم، چگونه خواهد بود؟ آیا آنها تبدیل به لقمه گلوگیر اصولگرایان تبدیل میشوند یا از اثرگذاری شان کاسته خواهد شد؟
باید دو وجه طیف رادیکال را از هم جدا کنیم؛ اول واقعیت وجودی اینها است و یکی رانتهایی است که از آن استفاده میکنند و بهرهمند میشوند. همان رانتهایشان را قطع کنید، کافی است و بقیه چیزهایشان را کار نداریم. اینها در جامعه هستند و مثل خیلی طیفهای دیگر باید حضور داشته باشند و مسأله خاصی نیست. مسأله اصلی این است که اینها از رانتهای قدرت بهرهمند نباشند. یعنی اگر توهین و خلاف میکنند، مثل بقیه مجازات شوند، از پولهای ویژه بهرهمند نباشند، کارهایشان حسابکشی شود و از رسانههای خاص بهرهمند نباشند، همین برای ما کافی است؛ و فکر میکنم به این سمت حرکت خواهیم کرد. این برداشت و پیشبینی من مثل موارد دیگر تحلیلی است بیش از آن که دنبال شواهدی باشم، ارادهای که تعلق به تغییرات جدید گرفته حتما آن را ادامه خواهد داد و نمیپذیرد که آن را ناتمام بگذارد. اتمام آن با قطع رانت تندروها است. رانتهای علیه رفاه مردم و توسعه عمل میکند.
آیا «قالیباف ۱۴۰۳» همان «ناطق نوری ۱۳۷۶» است؟ آینده سیاسی او را چگونه میبینید؟
شاید و امیدوارم. ولی از زاویه دیگر هم میتوان به مسأله نگریست. چرا در دوره قبل آقای رئیسی نتوانست سیاستی را در مجلس پیش ببرد که همه وزیرانش رأی بیاورند؟ و حتی به سرعت هم پشت سر هم افتادند. دلیلش این است که خود اصولگراها میدانستند آن انتخابات جدی محسوب نمیشد و مابهازای مردمی نداشت. اما این بار همه آنها فهمیدند یک اتفاق مهمی رخ داده؛ همان اتفاقی که سال ۷۶ هم رخ داد. البته با وجوه اعتراضی دیگر.
به هر حال من بدون اینکه مسأله مجلس را هم پیگیری کنم، معتقد بودم به همه اینها رأی میدهند؛ به خاطر تحلیلی که مفصل توضیح داده بودم؛ بنابراین معتقدم که این تغییر ریل صورت گرفته و آقای قالیباف هم حتما همراهی میکند و ما رسانهایها هم باید خط مشی جدیدی را در مواجهه با مسائل جامعه و کمک به این روند جدید انتخاب کنیم.
پس از استناد مستقیم پزشکیان به نظر رهبری در خصوص وزیران، برخی منتقدین این را نقطه ضعف رئیس جمهور خواندند و حتی مشاور رئیس جمهور سابق طی توییتی از رئیس جمهور با عنوان «رئیس الوزرا» یاد کرد. به نظر شما این مشورت و دریافت نظر، چنانکه این قبیل منتقدین میگویند نشانگر هیچ کاره بودن رئیس جمهور، بی سرانجام بودن دولت وفاق ملی و تعابیری از این دست، است؟
البته من نمیدانم خواستهاند با کاربرد کلمه «رئیس الوزرا» تعریف کنند یا تخفیف دهند. اما اگر تخفیف باشد که ظاهرا این طوری است، باید گفت در مقایسه با رئیس جمهوری که در مجلس اصلاحطلب وزیر بهداشتش آقای نمکی میشود، ما این رئیس الوزرا را هزار برابر ترجیح میدهیم که در مجلس اصولگرا میتواند یک کسی مثل ظفرقندی را وزیر کند؛ یا رئیس جمهوری که در مجلس اصلاحطلب نفر بیست و یکمش را معرفی میکند، چرا نیامد اینها را اعلام کند که مقامات بالا نگذاشتند یا به چرا نتوانست توافقسازی کند؟
نگفتن یک مساله به معنای نبودن آن نیست. آنچه هست را باید گفت و این صداقت آقای پزشکیان مهمتر از هرچیز است. اگر منظور تخفیف است که امیدوارم نباشد، این را شاهدی میگیرم به اینکه اصولا چرا دولت روحانی به آن وضعیت دچار شد و شکست فاحش خورد. دلیل اصلیش این است که هیچ درکی از وفاق، همراهی و همفکری با هیچکس نداشتند؛ نه با بالا و نه با پایین. نتیجه طرد از سوی دو طرف بود.