به نظر میرسد شنیدن داستانهایی از وعدههای رنگین و مطرحکردن انواع ابهامات توسط برخی مدیران شرکتهای فعال در بازار بورس یا فرابورس تبدیل به بخشی جداییناپذیر از بازار سرمایه کشور شده باشد.
متأسفانه، در سالهای اخیر، انواع مصاحبههای هدفدار، شفافسازیهای بیدلیل، تفاهمنامههای کاغذی، قراردادهایی اجرانشدنی، رواج شایعات در شبکههای مجازی بهدفعات منجر به خدشهدار شدن اعتماد سرمایهگذاران در بازار سرمایه گردیده است.
اما اینکه چه مرجع و یا ارگانی وظیفه رسیدگی به این طیف از تخلفات صورتگرفته در شرکتها را بر عهده دارد سؤالی است که به نظر نمیرسد شاهد پاسخگویی آن از سوی سازمان بورس، شرکت بورس و یا فرابورس باشیم. اینکه چگونه سهام شرکتی، پس از یک دهه زیان سازی همچنان قابلیت معامله در بازار سرمایه کشور و ذوب کردن دارایی سرمایهگذاران را دارد نیز سؤالی است که شاید جواب آن را بتوان تنها از اساتید عضو هیئتهای پذیرش بورس و بهویژه فرابورس پرسید.
در گزارش این هفته چهارشنبههای داغ قصد داریم نگاهی اجمالی به وضعیت شرکت ” بازرگانی آیندهسازان بهشت پارس” بیندازیم.
شرکتی که به ادعای مالکش یعقوب خواجه وند عابدینی (فروردین سال ۱۳۹۱ روزنامه دنیای اقتصاد) قرار بود طی ۱۰ سال (تا سال ۱۴۰۱) صادراتی ۲۰ میلیارددلاری را در حوزه میوه به ثبت برساند، متأسفانه با اندکی انحراف از برنامه موفق به ثبت ۲۰ میلیارد تومان زیان گردیده است.
حال ببینیم چه میزان از ۲۰ میلیارد دلار صادرات پس از ۱۰ سال محقق گردیده است؟
یکی از نکات منحصربهفرد در خصوص این شرکت (که البته در این زمینه از رقبای نزدیک به شرکتهای فعال در حوزه خودروسازی کشور نیز محسوب میشود) تداوم و موفقیت کمنظیر در تحقق زیان سالانه است.
همان گونه که در جداول ذیل مشاهده میشود، در ۱۰ سال گذشته تنها شاهد ۳ سال سودآوری در شرکت آیندهسازان بودهایم که البته آن ۳ سال سود نیز به دلیل فروش داراییهای اصلی شرکت و غیرعملیاتی بوده است.
اینکه چگونه یک شرکت میتواند با ۱۰ سال حضور در بازار سرمایه کشور موفق به ثبت ۱۰ سال ثبت زیان عملیاتی گردد، رخدادی است که احتمالاً از جوانب جذاب حضور در بازار فرابورس میباشد.
علیرغم آنکه شرکت در تاریخهای ۱۸/۰۴/۱۴۰۲ و ۰۳/۰۵/۱۴۰۲ اقدام به دعوت سهامداران برای حضور در مجمععمومی نوبت اول و نوبت دوم نموده؛ اما ظاهراً خبری از انتشار صورتهای مالی حسابرسی شده شرکت در سامانه کدال نیست.
با شرایط و چگونگی انتقال این نمادها به بازارهای قرمز، نارنجی و زرد ورود نمیکنیم؛ اما به نظر شما شرکتی که حتی نمیتواند مجمععمومی سالانه خود را برگزار کند و یا حتی صورتهای مالی حسابرسی شده خود را منتشر کند استحقاق انتقال به بازار بالاتر را دارد؟
آیا واحدهای نظارتی در شرکت فرابورس یا سازمان بورس نیازی نمیبینند که تا معاملات سهام این شرکت را تا زمان منتشرنشدن صورتهای مالی حسابرسی شده متوقف نمایند؟
بهطورکلی نمادهای فعال در بازار پایه فرابورس اجباری به انتشار صورتهای مالی حسابرسی شده تا پیش از موعد مقرر دارند و یا همچنان اولویت نهادهای نظارتی بر این بازار نقدشوندگی است تا شفافیت؟
اطلاعات منتشر شده در سامانه کدال خبر از توافق این شرکت با بانک سرمایه بابت پرداخت بدهی این شرکت به بانک سرمایه دارد. از افزایش در حدود ۵ میلیاردتومانی مبالغ پرداختی شرکت به بانک که بگذریم، کاهش برآورد درآمدهای این بانک از شرکت آیندهسازان بسیار قابلتأمل و تأسفبار است.
شاید دیدن چنین گزارشاتی در سامانه کدال، چرایی ورشکستگی سنگین بانک سرمایه را بیشازپیش آشکار میسازد.
تقلیل تسهیلات ادعایی بانک سرمایه از مبلغ ۱۷۹ میلیارد ریال به ۵۰ میلیارد ریال پس از توافق با مدیران شرکت آیندهسازان، گواهی بر وخیمتر بودن شرایط این بانک حتی چندین برابر بدتر از آنچه در صورتهای مالی منتشر میکند، است.
اما داستان پرداخت اقساط و بدهی شرکت آیندهسازان به بانک ملی، مبدل به یکی از بندهای ثابت صورتهای مالی شرکت و گزارشهای منتشر شده در سامانه کدال گردیده است.
ظاهراً اختلافات همیشگی شرکتها با بانکها بر سر بازپرداخت اصل تسهیلات، بهره بانکی تسهیلات و زمان پرداخت، گریبانگیر آیندهسازان نیز شده تا جایی که برای حل این مشکلات شرکت اقدام به ارزیابی مجدد داراییهای خود نموده است.
۱- متأسفانه، گزارش تفصیلی کارشناسان رسمی دادگستری در سامانه کدال بارگذاری نگردیده است؛ بنابراین نمیتوان نتیجه گرفت که آیا داراییهای مورد ارزیابی به طور کامل متعلق به شرکت آیندهسازان است یا خیر؟
همان گونه که در ابتدای گزارش نیز عنوان شد شرکت در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ اقدام به فروش سهم توسعهای و در حدود ۹۵.۰۰۰ متری زمین کرده که میبایست مالکیت املاک مورد وثیقه و ارزشگذاری شده شفاف گردد.
۲- باتوجهبه سهم بالای تسهیلات و بدهیهای شرکت در پروسه ساخت داراییهای کنونی، باید دید چشمانداز بانک از نرخ بهره و میزان بدهیهای شرکت باتوجهبه رشد قیمتی داراییها چه میباشد.
به نظر میرسد فعالیت چنین نمادهایی در هر یک از بازارهای بورس و یا فرابورس جز خدشهدار کردن اعتماد سرمایهگذاران عایدی دیگری نداشته باشد. چگونه سهام شرکتی با بیش از یک دهه زیاندهی و شرایطی که باتوجهبه عدم وجود نقدینگی و سررسید تسهیلات بانکی، روزبهروز وخیمتر میشود، در بازار سرمایه کشور مورد معامله قرار میگیرد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که ارزش این شرکت به لطف حضور در بازار پایه، ظرف ۱۵ ماه از اردیبهشت ۱۳۹۸ تا مرداد ۱۳۹۹ از ۶۰ میلیارد تومان به ۱.۳۳۰ میلیارد تومان رسیده بود.
آیا سهامدارانی که از مرداد ۱۳۹۹ تا کنون همچنان شاهد ذوبشدن بیش از ۷۵ درصد از سرمایه خود هستند، حقی برای گلایه به ناظران بازار سرمایه دارند و یا بهواسطه فعالنمودن تیک بیانیه ریسک همه مسئولیتها بر عهده خودشان است؟