به گزارش رصد روز، از شروع فصل زمستان بازار سرمایه هم دچار یخزدگی شده و روزهای پر رونقی را سپری نمیکند؛ سرمایهگذاران دیگر رغبتی به سرمایهگذاری ندارند و دل از بازار کندهاند و شاید دیگر حتی اندک تمایلی هم به نظاره کردن بازار نداشته باشند.
اتفاقات جهانی و درگیریهای پیش آمده در خاورمیانه هم به رخوت بیش از پیش بورس ایران دامن زده است و با هر اتفاقی این بازار سرمایه ایران است که سقوط را در پیش گرفته است. تا قبل از این اکثر سرمایهگذاران و کارشناسان بازار سرمایه به همبستگی بین قیمت دلار و رشد قیمت نمادها در بورس معتقد بودند اما این روزها شاهدیم که ورق برگشته و با وجود اینکه در یک هفته اخیر شاهد رشد چشمگیر قیمت دلار در بازار ارز بودیم بورس کمترین واکنش مثبت را به این اتفاق نشان داده است. تمام این عوامل باعث شده تا سهامداران و سرمایهگذاران بورسی در وضعیت بیاعتمادی کامل به بازار سرمایه باشند. مصداق بارز این نااطمینانی را میتوان از حرکت پول در صندوقهای سرمایهگذاری بورسی دید.
در جدیدترین بررسی حجم ورود و خروج نقدینگی به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای مبتنی بر طلا و سکه مورد مقایسه قرار گرفت؛ از ابتدای دی ماه سال جاری تا دهم بهمن ماه درحالی که باید ۱۰ همت به ارزش آن اضافه میشد، حدود ۷۸۰ میلیارد تومان نقدینگی توسط حقیقیها از صندوقهای درآمد ثابت خارج شده است و در مقابل نیز در صندوقهای طلا مبلغی حدود ۲ همت نقدینگی به این صندوقها وارد شده است. همچنین در بین ۱۳ صندوق طلایی فعال در بازار سرمایه صندوق “طلا” بیشترین ورود پول را از شروع فصل زمستان تا ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ داشته است. همچنین صندوق “گنج” بیشترین بازدهی را در همین بازده زمانی یاد شده ثبت کرده است.در مقابل صندوق درآمد ثابت “کیان” در بین ۶۱ صندوق قابل معامله در بازار سرمایه بیشترین خروج پول را تجربه کرده و صندوق “امین یکم” کمترین رشد قیمت را در بازه زمانی ۴۰ روزه داشته است.
برای مو شکافی و بررسی بهتر دلایل حرکت نقدینگی از سمت صندوقهای درآمد ثابت به سمت صندوقهای کالایی مبتنی بر طلا با ابراهیم دادگر، مدیر صندوق درآمد ثابت کیان به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
به نظر شما چرا نقدینگی در ابتدا به سمت صندوقهای درآمد ثابت حرکت کرد؟
بعد از ریزشی که در اردیبهشت ماه سال جاری در بازارسرمایه داشتیم و تقریبا اکثریت فعالان بازار سرمایه مطمئن شدند که این ریزش به سرعت جبران نخواهد شد، بازار ترجیح داد نقدینگی را وارد صندوقهای درآمد ثابت کند تا بتواند حداقل بازدهی را داشته باشد. از ابتدای سال صندوقهای درآمد ثابت توانستند بیشتر از ۲۰ درصد بازدهی به همراه داشته باشند در صورتی که شاخص کل بورس تنها چیزی حدود ۷ درصد بازدهی داشت؛ این نشان میدهد بازدهی که از بازار سرمایه انتظار داشت محقق نشد. بعد از این اتفاق سرمایهگذاران ترجیح دادند در صندوقهای درآمد ثابت پول بیشتری را نگهداری کنند. بازارهای دیگر هم مانند بازار طلا و مسکن به اندازهای جذاب نبودند که نقدینگی به آن سمت حرکت کند. بنابراین و با توجه به عواملی که گفته شد صندوقهای درآمد ثابت توانستند نقدینگی را جذب کنند. نکته حائز اهمیت اینکه بازار طلا بیشتر نشان دهنده انتظارات تورمی بازار نسبت به آینده اقتصاد است و اولین واکنش و حدسی که زده میشود این است که قیمت دلار ممکن است بالاتر رود به همین دلیل انتظارات تورمی باعث میشود نقدینگی به سمت طلا و صندوقهای طلا هجوم آورد.
برای پاسخ به این پرسش چند نکته وجود دارد؛ یکی اینکه انتخابات آمریکا نزدیک است و از آنجایی که رئیس جمهورهای آمریکا معمولا تصمیماتی میگیرند که بر روی اقتصاد ما تاثیر بسیاری دارد و اینکه شانس ترامپ هم در انتخابات درون حزبی بالا رفته است، به نظر میرسد بازار این عوامل را نکتهای منفی برای ارزش پول ملی میبیند. مورد بعدی درگیریهایی است که در منطقه رخ داده و به نظر میرسد تنشهای ایجاد شده در دریای سرخ و ربط نیروهای حوثی به کشور ما به افزایش ریسکها دامن زده و موجب افزایش قیمت دلار شده است. در این بین وقتی این قبیل مسائل پیش میآید، در کنار سرکوب ارزی که در یکسال اخیر اتفاق افتاده است موجب میشود نقدینگی موجود در بازار برای حفظ ارزش خود به سرعت اقدام کند و وارد صندوقهای طلا شود. البته باید به رشد نرخ دلار در چند روز اخیر هم توجه داشته باشیم و اگر همین روند افزایشی ادامه داشته باشد و برای بازار مسجل شود که این رشد قیمت دلار با کاهش مواجه نمیشود، سرمایهگذاران کم کم و بعد از اینکه بازدهی مناسب خود را کسب کردند از بازار طلا هم خارج میشوند و به سمت بازارهای دیگر مانند سهام ممکن است حرکت کنند. البته اقدام اخیر بانک مرکزی در خصوص منع بانکها از صدور گواهی سپرده در ازای طلا بیتاثیر نبوده و این دخالت باعث میشود تقاضا برای آن افزایش پیدا کند. همچنین انتظار افزایش قیمت سکه باعث شده هجوم بیشتری را در صندوقهای طلا به عنوان عرضه کننده یونیتهای صندوق که قرار است پروکسی سکه طلا و پروکسی شمش طلا باشند داشته باشیم که به افزایش جذابیت صندوقهای طلا دامن میزند.
پیمان تاتایی، معاون توسعه بازار و عضو هیات مدیره تامین سرمایه امید نیز در خصوص دلایل حرکت نقدینگی از صندوقهای درآمد ثابت به صندوقهای طلا گفت: یکی از پیش فرضهای اصلی نظریههای اقتصادی، رفتار عقلایی انسانهاست و ریسکگریزی یک از خصوصیات اصلی یک رفتار عقلایی است. با در نظر داشتن این موضوع، این پرسش مطرح میشود که آیا رها کردن دارایی بدون ریسک نظیر صندوقهای با درآمد ثابت و رفتن به سمت دارایی پر ریسکی همچون طلا و صندوقهای کالایی مبتنی بر طلا، رفتاری عقلایی است یا خیر؟ برخی از سرمایهگذاران بهویژه در دی ماه سال جاری عقلایی رفتار نکرده و استقبال آنها از صندوقهای طلا که عمدتا ناشی از تبدیل منابع صندوقهای با درآمد ثابت و سپرده بانکی بود، رفتاری هیجانی است. هرچند قضاوت نسبت به این رفتار جمعی سرمایهگذاران در این مقطع زمانی زود است ولی میتوان با استفاده از قراین موجود به شواهدی دست یافت که این رفتار را کاملا عقلایی تعبیر کنیم.
معاون توسعه بازار تامین سرمایه امید ادامه داد: در شرایطی که از یک طرف نرخ تورم در کشور برای یک دوره طولانی بیش از ۴۰ درصد سالانه بوده و با وجود تمام کنشهای انقباضی پولی، چشماندازی برای کاهش این نرخ حداقل در کوتاهمدت وجود ندارد و از طرف دیگر نرخ بازدهی موثر سالانه صندوقهای با درآمد ثابت در محدوده ۲۵ الی ۳۲ درصد با میانگینی نزدیکتر به کف محدوده گفته شده قرار دارد، نرخ بازدهی حقیقی خانوارها از پسانداز وجوه خود منفی است. تاتایی افزود: در شرایطی که تنشهای سیاسی به صورت روزانه و گاهاً لحظهای بر بیاعتمادی محیطی میافزاید، سرمایهگذار عقلایی به دنبال مامنی است که بتواند ضمن حفظ ارزش داراییهای خود نیم نگاهی نیز به کسب بازدهی مثبت داشته باشد. با نگاه از این منظر، صندوقهای با درآمد ثابت با وجود ارائه جریان نقدی منظم و باثبات، ریسک کاهش قدرت خرید را به سرمایهگذاران تحمیل میکند؛ این در حالی است که تنشهای سیاسی از یک سو و تورم مضمن داخلی و مهمتر از آن انتظارات تورمی در آینده از سوی دیگر، ارزهای خارجی و طلا را یک دارایی ریسکدار که دائما بر مدار صعود قرار دارد جلوه میدهد که با وجود نوسان قیمت میتواند ریسک بزرگتری را برای برخی از سرمایهگذاران پوشش دهد و آن حفظ قدرت خرید است. بنابراین به نظر میرسد در برخی از شرایط تعریف سرمایهگذاران از ریسک تغییر میکند و این تعریف جدید میتواند منطبق با نگاه سنتی به ریسک نبوده و اولویتهای مهمتری نسبت به نوسان قیمت و بازدهی را در بر گیرد.