به گزارش رصد روز ، گفتن از بیوگرافی حسین ملکی فیلمبردار خیلی کار آسانی نیست. کسی که دهه ها برای سینما و تلویزیون نقش ها را در قاب چند در چند دوربینش کم و بیش می کرد و از آنها معجزه ای به نام تصویر می ساخت.
غروب حسین ملکی وقتی غمبارتر می شود که می بینیم زندگینامه این مرد بزرگ را باید با هزاران جستجو از سایتهای مختلف به دست آورد و دریغ از اطلاعات جامعی که بتوان با مراجعه به آن همه چیز را درباره پیرمرد خوش اخلاق تصویر و بازی خواند. حسین ملکی که چند سال از بهترین سالهای عمرش را به خاطر تصادفی که داشت در عرصه تصویر از دست داد اما به سخت کوشی در بین اهالی هنر شهره بود. کسی که هیچگاه از بهترین بودن حرفی نزد اما همه به بهترین بودنش اذعان داشتند.
حسین ملکی (زاده ۱۳۲۰ – درگذشته ۱۴ فروردین ۱۴۰۰) مدیر فیلمبرداری، عکاس و بازیگر بود. وی فیلمبرداری را با فیلم سینمایی نیاز، به کارگردانی داوود نژاد در بعد از انقلاب شروع کرد و به سرعت در این حرفه متمرکز شد و علاوه بر فیلمهای سینمایی، چند سریال از جمله جستجو در شهر و محاکمه را نیز فیلمبرداری کرد.
حسین ملکی روزهای اول بهار ۱۳۲۰ در تهران به دنیا آمد ملکی سینما را با بازیگری آغاز کرد و پس از مدتی از چهرههای درخشان عکاسی در سینمای ایران لقب گرفت. او در ادامه مدیریت فیلمبرداری برخی از فیلمهای ماندگار را بر عهده گرفت که از جمله آنها میتوان به «نیاز» علیرضا داودنژاد و «بندر مهآلود» امیر قویدل اشاره کرد. ملکی در سالهای اخیر در چند مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرد که «بچهمهندس»، «از یادها رفته» و «رهایم نکن» از آن جملهاند. او در دهها فیلم نقشهای کوتاه و بلند داشت اما با عکاسی جایگاهی ثابت برای خود در سینمای ایران دست و پا کرد و سپس روی صندلی فیلمبرداری نشست. ایرج قادری، سیروس الوند، کامبوزیا پرتوی، حسن هدایت، محمدعلی سجادی و… از کارگردانانی هستند که ملکی با آنها همکاری کرد. او در نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سینمایی «ریحانه» برنده سیمرغ بلورین بهترین عکاسی (بخش مسابقه مواد تبلیغی) شد.
حسین ملکی فیلمبردار سینما تا به حال در پروژه های زیادی مدیر فیلمبرداری بوده و با کارگردانان زیادی از جمله علیرضا داودنژاد ، فریدون جیرانی ، سیروس الوند و… همکاری کرده است.
او هم چنین در فیلم های سینمایی زیادی بازی کرده ولی از سال ۸۹ تا به حال و پس از تصادفی که داشت ، حضوری در سینما نداشته است.
او در مورد تصادفش گفت : آن قدر دلسرد و بدبین شده ام که گاهی بابت تصادف خدا را شکر می کنم ، چون باعث شد اطرافیانم را بشناسم. کاش می شد عمر دوباره ای می کردم و از نو متولد می شدم تا می توانستم آدم ها را بهتر و بیشتر بشناسم.
بیشتر نقش هایی که تا به حال داشته ام کوتاه بود ولی بازیگری برایم جذابیت ندارد ، مخصوصا الان که بازیگری دیگر هنر نیست. از جمله فیلم های این فیلمبردار قدیمی به گروگان ، پنجه در خاک ، نیاز ، بندر مه آلود ، شیفته ، رنگ شب ، شکارچی شنبه ، تردست ، محاکمه ، تله ، چار چنگولی ، پاتو زمین نذار و … می توان اشاره کرد.
حسین ملکی : بعد از اینکه چند سال قبل تصادف کردم، سه سال در منزل بودم و نمیتوانستم کار کنم و همان تصادف باعث بیکاری من شد. البته این حادثه یک حُسن هم داشت و آن این بود که تا پیش از آن همواره فکر میکردم اگر اتفاقی برایم بیفتد دوستان زیادی دارم که در کنارم باشند، اما با همین تصادف و خانهنشین شدنم، متوجه شدم بسیاری از کسانی که فکر میکردم دوست هستند، دشمن بودهاند.
وی ادامه داد: آن قدر دلسرد و بدبین شدهام که گاهی بابت تصادف خدا را شکر میکنم، چون باعث شد اطرافیانم را بشناسم. کاش میشد عمر دوبارهای میکردم و از نو متولد میشدم تا میتوانستم آدمها را بهتر و بیشتر بشناسم.
با این وجود کارم را خوب بلدم و به بهترین نحو ممکن آن را انجام میدهم، مخصوصا اینکه ۳۷ سال عکاس فیلم بودم و عکاسی در سینما به مراتب از فیلمبرداری سختتر است، اما پس از اتفاقی که برایم افتاد شنیدم دوستان زیادی از حرفهای نبودن من در کار صحبت کرده بودند و گفتند که بهترین امکانات را در اختیارم گذاشته بودند اما من بلد نبودم کار کنم!
کل زندگی من با ۴۸۰ هزار تومان تأمین میشود، آن هم با ۵۵ سال سابقه کار. البته از این مبلغ کمی هم به عنوان مالیات کسر میشود، یعنی اگر نان خالی هم بخواهم بخورم باز هم کم میآورم. تازه وضع من که مثلا در سینما پرکار بودهام ،این است و وای به حال آنهایی که کم کار بودهاند.
بیشتر نقشهایی که تا به حال داشتهام کوتاه بود ولی بازیگری برایم جذابیت ندارد، مخصوصا الان که بازیگری دیگر هنر نیست.
پس از چند سال مبارزه با بیماری کبدی، روز شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ در سن ۸۰ سالگی درگذشت. و روز یکشنبه ۱۵ فروردین در قطعه هنرمندان بهشت زهرا در طبقه بالای آرامگاه خسرو شایگان، از هنرمندان دوبله ایران، به خاک سپرده شد.