عباس معروفی شاعر و نویسنده معروفی ایرانی متولد ۲۷ شهریور ۱۳۳۶ است که بسیاری اسم او را با کتاب سمفونی مردگان به خاطر دارند.این چهره مطرح ادبی کشورمان در ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ به علت بیماری سرطان جان به جان آفرین تقدیم کرد در ادامه بیوگرافی عباس معروفی نویسنده و شاعر را میخوانیم.
به گزارش رصد روز، عباس معروفی رمان نویس برجسته و سرشناس ایرانی که در آلمان زندگی می کرد در سن ۶۵ سالگی درگذشت. وی دو سال پیش از ابتلای خود به سرطان غدد لنفاوی و اقدامات درمانی برای آن خبر داده بود. معروفی با اعلام این خبر در صفحه اینستاگرامش چنین نوشته بود: «سیمین دانشور به من گفت: «غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی! و من غصه خوردم. اینجا در بیمارستان شریته برلین، حالا یازده جراحی را پشت سر گذاشتهام، از دوشنبه وارد مرحله پرتو درمانی میشوم؛ در تونلی تاریک به نقطههای روشنی فکر میکنم که اگر برخیزم، هفت کتاب نیمهکارهام را تمام کنم و باز چند تا درخت بکارم. هفت جراح و متخصص زبده عمل جراحی را انجام دادند. جراح فک و دهان گفت: «بدن شما چهل ساله است، هیچ بیماری و خللی در تن شما نیست؛ سرطان لنفاوی هم یک بدبیاری بوده. پش گِهبت. گفتم: «در طب ایرانی به این بدبیاری میگویند غمباد. خندید».
عباس معروفی (زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ تهران) رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی و سردبیر سابق نشریه ادبی گردون است که بعد از توقیف این نشریه از ایران مهاجرت کرده و به آلمان رفت. بر اساس اطلاعات مندرج در ویکی پدیای فارسی، عباس معروفی به سال ۱۳۳۶ خورشیدی در تهران (بازارچه نایب السلطنه) متولد شد. دیپلمه ریاضی از دبیرستان مروی، و فارغالتحصیل هنرهای زیبای تهران در رشته ادبیات دراماتیک است و حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستانهای هدف و خوارزمی تهران بوده است. او در سال ۱۳۵۴، یعنی زمانی که هجده سال داشت، با محمد محمدعلی آشنا شد.
چهار سال بعد و در سال ۱۳۵۸، پس از تلاشهای فراوان برای برقراری ارتباط با هوشنگ گلشیری توانست با او ملاقات کند و نمونهای از نوشتههایش را به او نشان دهد. بعدها با جلب رضایت گلشیری و اجازه برای شرکت در کلاسهای داستاننویسیاش، راه حرفهای شدن در نویسندگی را در پیش گرفت. او همچنین در همین سال با محمد سپانلو (شاعر) آشنا شد و زیر نظر او به نوشتن ادامه داد. نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستانهای او در برخی مطبوعات به چاپ میرسید اما با انتشار «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده تثبیت شد. وی در سال ۱۳۶۳ نوشتن رمان معروفش، سمفونی مردگان را آغاز کرد، نزدیک به پنج سال طول کشید تا این کتاب به چاپ برسد.
در همین مدت، او همزمان مشغول نوشتن کارهای دیگری بود که قبل از سمفونی مردگان منتشر شدند. ازجملهٔ این آثار نمایشنامههای وَرْگ، دلی بای و آهو، تا کجا با منی و مجموعه داستان آخرین نسل برتر بودند. با انتشار رمان سمفونی مردگان در سال ۱۳۶۸ نام عباس معروفی بر سر زبانها افتاد. در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را پایهگذاری کرد و بهطور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. اما بعد از توقیف این نشریه از به آلمان مهاجرت کرد و اکنون در خارج از کشور به فعالیت های ادبی می پردازد.
پس از توقف انتشار این مجله، عباس معروفی به آلمان رفت. معروفی پس از مدتی موفق به دریافت بورس خانهی هاینریش بل شد و به مدت یک سال نیز مدیر آنجا بود. بعدتر بهناچار به شغلهای دیگر روی آورد، مدتی مدیر شبانه هتل بود و مدتی در برلین به اداره بزرگترین کتابفروشی ایرانی اروپا مشغول بود و در همانجا کلاسهای داستاننویسی خود را برگزار کرد.عباس معروفی بنیانگذار جوایز ادبی قلم زرین گردون و تیرگان است.
از آثار مشهور معروفی می توان به سمفونی مردگان، سال بلوا، پیکر فرهاد، فریدون سه پسر داشت، تماما مخصوص، دریاروندگان جزیره آبی تر و نمایشنامه خداوند گاو را آفرید اشاره کرد.
عباس دیپلمش را در رشته ریاضی از دبیرستان مروی گرفت؛ بعد از سربازی، در رشتهٔ ادبیات دراماتیک در دانشکده هنرهای زیبا تهران مشغول به تحصیل شد. وی از سالهای نوجوانی در مغازههای پدرش مشغول به کارهای مختلفی از طلاسازی گرفته تا خشکشویی و عطاری بود.
عباس معروفی به دلیل علاقه به ادبیات و مطالعه آثار نویسندگان بزرگ، از دوران مدرسه به نوشتن و دنیای نویسندگی نزدیک شد.
او در سال ۱۳۵۴، یعنی زمانی که هجده سال داشت، با محمد محمدعلی (نویسنده معاصر) آشنا شد، چهار سال بعد و در سال ۱۳۵۸، پس از تلاشهای فراوان برای برقراری ارتباط با هوشنگ گلشیری (نویسنده معاصر)، توانست با او ملاقات کند و نمونهای از نوشتههایش را به او نشان دهد. بعدها با جلب رضایت گلشیری و اجازه برای شرکت در کلاسهای داستاننویسیاش، راه حرفهای شدن در نویسندگی را در پیش گرفت. او همچنین در همین سال با محمد سپانلو (شاعر) آشنا شد و زیر نظر او به نوشتن ادامه داد.
عباس معروفی در سال ۱۳۵۹ موفق شد اولین مجموعه از داستانهایش به نام روبهروی آفتاب را منتشر کند، پسازآن تا مدتها داستانها و اشعار خود را در نشریات منتشر میکرد.
وی در سال ۱۳۶۳ نوشتن رمان معروفش، سمفونی مردگان را آغاز کرد، نزدیک به پنج سال طول کشید تا این کتاب به چاپ برسد، در همین مدت، او همزمان مشغول نوشتن کارهای دیگری بود که قبل از سمفونی مردگان منتشر شدند. ازجملهٔ این آثار نمایشنامههای وَرْگ، دلی بای و آهو، تا کجا با منی و مجموعه داستان آخرین نسل برتر بودند. با انتشار رمان سمفونی مردگان در سال ۱۳۶۸ نام عباس معروفی بر سر زبانها افتاد.
معروفی فقط در زمینه نویسندگی فعالیت نمیکرد؛ او یازده سال در دبیرستانهای هدف و خوارزمی تهران به تدریس ادبیات مشغول بود و در سال ۱۳۶۹ با تأسیس مجلهٔ ادبی گردون به فعالیت در زمینه مطبوعات ادبی پرداخت؛ مدیریت هنری از دیگر کارهایی بود که عباس معروفی از سال ۱۳۶۶ به آن مشغول شد. مدیر ارکستر سمفونیک تهران، مدیر روابط عمومی و مدیر اجراهای صحنهای ازجمله این مسئولیتها بودند که حاصلشان برگزاری کنسرتهای مختلف در ایران بود. او همچنین در همین بازه زمانی، مجله موسیقی آهنگ را منتشر کرد که از جمله فعالیتهای ارزشمند او در زمینه موسیقی به شمار میرود.
او در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی گردون را پایهگذاری کرد و بهطورجدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد.
نهایتاً پس از توقف انتشار این مجله، عباس معروفی به آلمان رفت. معروفی پس از مدتی موفق به دریافت بورس خانهی هاینریش بل شد و به مدت یک سال نیز مدیر آنجا بود. بعدتر بهناچار به شغلهای دیگر روی آورد، مدتی مدیر شبانه هتل بود و مدتی در برلین به اداره بزرگترین کتابفروشی ایرانی اروپا مشغول بود و در همانجا کلاسهای داستاننویسی خود را برگزار کرد.
عباس معروفی بنیانگذار جوایز ادبی قلم زرین گردون و تیرگان است.
عباس معروفی سالها پیش با اکرم ابویی ازدواج کرد، ابویی در سال ۱۳۴۳ در تهران متولد شد. او فارغالتحصیل آکادمی هنر در آلمان است و علاوه بر تدریس نقاشی تاکنون نمایشگاههای انفرادی و گروهی مختلفی را برگزار کرده است.
سمفونی مردگان شناختهشدهترین اثر عباس معروفی است. این اثر داستان خانوادهٔ تاجری اردبیلی را روایت میکند، رویدادهای کتاب همزمان با جنگ جهانی دوم و اوضاع بهشدت آشفتۀ کشور و مردم رخ میدهد.
در ابتدای کتاب سمفونی مرگان بهجای مقدمه با تفسیری از آیه ۲۶ سوره مائده مواجه میشویم که:
قابیل گفت: من تو را البته خواهم کشت، هابیل در جواب گفت: مرا گناهی نیست که خدا قربانی پرهیزکاران را خواهد پذیرفت. اگر تو قصد کشتن مرا داشتی من هیچوقت چنین قصدی برای تو نخواهم داشت، چراکه من از خدا میترسم.
این کتاب یک حادثه را از منظر چند ناظر روایت میکند. شخصیت اصلی داستان شاعر جوانی است که گرفتار خشم پدر سنتی خود میشود. معروفی در این کتاب دردسرهای یک روشنفکر سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ را از منظر دید چند شخصیت مختلف داستان روایت میکند:
“به درختهای خشک پیادهرو خیره شد. برف شاخهها را خم کرده بود و در بارش بعد حتماً میشکست شأن. آدمها هم مثل درختها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدمها وجود داشت و سنگینیاش تا بهار دیگر حس میشد. بدیاش این بود که آدمها فقط یکبار میمردند و همین یکبار چه فاجعه دردناکی بود. ” (ص ۱۷)
سال بلوا اثر شناختهشده معروفی است. این کتاب روایتی از وضعیت آن زمان زنان در جامعه است. نگاه جامعه به زن بهخوبی در این کتاب به تصویر کشیده شده و به نوعی نقد شده است. داستان دربارۀ دختری به نام نوشا است. نوع روایت این داستان خاص است و معروفی از جریان سیال ذهن و رفتن به زمانهای مختلف استفاده کرده است.
“بچه که بودم خیال میکردم همهچیز مال من است، دنیا را آفریدهاند که من سرگرم باشم، آسمان، زمین، پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکه و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من به وجود آمدهاند. بعدها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند. مایعی در رگهام جاری بود که میگفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوشها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد. کاش تولد من هم میماند برای بعد؛ به کجای دنیا برمیخورد؟ “
عباس معروفی در سال ۱۳۸۲ کتابفروشیای به نام خانه کتاب هدایت در خیابان کانت برلین تأسیس کرد. در سایت عباس معروفی، ماجرای تأسیس این کتابفروشی و دلیل این نامگذاری اینگونه روایت شده است: نویسنده بزرگ ایران، صادق هدایت، وقتی در هتل کانت، خیابان کانت برلین اقامت داشت، این شهر را برای داشتن یک کتابفروشی ایرانی، مستعد یافت، تصمیم گرفت یک کتابفروشی تأسیس کند؛ به دوستی نامه نوشت و از او کمک خواست، اما این خواستهاش عملی نشد، و او به پاریس رفت و سرانجام در آنجا به زندگیاش پایان داد. هفتادسال بعد در سال ۲۰۰۳ ادیب و نویسنده ایرانی، عباس معروفی، آرزوی هدایت را عملی کرد و در همان خیابان کانت یک کتابفروشی به نام و برای “هدایت” تأسیس کرد و به آرزوی او جامهی عمل پوشاند.
او درباره این کتابفروشی گفته است: «کتابفروشی بزرگی است که پنج کلاس هنری، ادبی، فرهنگی در آن برقرار است. واقعاً یک آکادمی هنری است که به هیچ شخص و جایی ارتباط ندارد. مال خودم است و روزی یازده ساعت در آن کار میکنم.
برخی از آثار عباس معروفی عبارتاند از:
رمان
مجموعه داستان
نمایشنامه
شعر
مقالات
اینسو و آنسوی متن (تجربهها و تکنیکهای ادبیات داستانی) (۲۰۱۲)
مجله
جوایز عباس معروفی عبارتاند از:
بیشتر بخوانید؛
بیوگرافی فرشید نوابی همسر سابق الهام چرخنده + جزئیات زندگی شخصی
بیوگرافی سید محمد درویشی همسر الهام چرخنده
بیوگرافی ابوذر روحی خواننده سلام فرمانده