تحلیل محوری و ورود پول، راه‌گشای بازار در صنایع بنیادی

به گزارش رصد روز،  بازار چاره‌ای به جز تحلیل محوری و ورود پول به صنایع درست ندارد. اگر این اتفاق رقم بخورد کم کم مشکلات بازار در صنایع بنیادی حل می‌شود. هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص شرایط روز‌های اخیر بازار سرمایه  اظهار کرد: ...

به گزارش رصد روز،  بازار چاره‌ای به جز تحلیل محوری و ورود پول به صنایع درست ندارد. اگر این اتفاق رقم بخورد کم کم مشکلات بازار در صنایع بنیادی حل می‌شود.

هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص شرایط روز‌های اخیر بازار سرمایه  اظهار کرد: فکر می‌کنم با توجه به وضعیتی که بازارسرمایه دارد این موضوع غلط جا افتاده که بازار نیازمند یک لیدر است و همیشه لیدر محوری در بازار سرمایه به آن آفت زده است. ما متاسفانه نتوانستیم این موضوع را جا بیندازیم که تحلیل محوری را جایگزین لیدرمحوری کنیم.

وی افزود: وقتی در بازار سرمایه سهم‌هایی با P/E تحلیلی ۲ و ۳ منفی می‌شوند وجود دارد چند اشتباه ایجاد شده است. شاید رسانه‌ها و تمام بولتن‌های تحلیلی که در اختیار بازار قرار می‌گیرد و مردم آن‌ها را می‌خوانن، د تفاوت بین بازدهی سهم‌هایی که P/E فوروارد خیلی پایین دارند را نسبت به سهم‌هایی که EPS خوبی ندارند و P/E و ریسک بالایی دارند از بازدهی جهت کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت دارند مشخص نکردند.

تحقیق درباره شرکت‌هایی که P/E مناسب تحلیلی پایین دارند درمقایسه با شرکت‌هایی که P/E بالایی دارند t نشان می‌دهد که برد اصلی با کسانی است که سهم تحلیلی با P/E مناسب می‌خرند. جریان‌های نقدی مناسب در بازار به شایعه سازی یا خبرسازی برای رشد یا افت سهم علاقه دارند که این اتفاق برای سهم‌های تحلیل محور رخ نمی‌دهد. این موضوع بیشتر برای سهم‌هایی است که ابهام دارند. شاید علاوه بر

بازدهی بالا ریسک پایین شرکت‌های تحلیلی فاکتور موثر دیگری باشد که بازار سهم‌های تحلیل محور را انتخاب کند. وقتی سهم‌های تحلیل محور رشد کنند، بقیه بازار به حرکت در می‌آید. این گزاره جواب معکوس نمی‌هد. وقتی سهم‌های زیانده در بازار رشد می‌کنند الزامی به رشد سهم‌های تحلیلی، EPS دار و بنیادی نیست. این اتفاق باعث می‌شود که سهم‌های بنیادی منفی شوند و کسانی که جریان نقدینگی را دنبال می‌کنند سهم‌های ارزشمند خود را ارزان بفروشند و به سمت سهامی که بازیگر دارند و جریان پول آن‌ها را رشد می‌دهد، بروند.

این کارشناس بیان کرد: نقش سازمان در آموزش، نقش رسانه‌ها در اشاعه تحلیل‌های بنیادی مناسب و مشخص کردن این نوع سهم‌ها برای عموم می‌تواند این فضا را بهتر کند و یکی از فاکتور‌هایی است که می‌تواند به بازار کمک کند که به سمت تحلیل یا خبر برود. موج اخبار منفی و مثبت باعث افت بازار شده و تحلیل را از بین برده است. بازار چاره‌ای به جز تحلیل محوری و ورود پول به صنایع درست ندارد. اگر این اتفاق رقم بخورد کم کم مشکلات بازار در صنایع بنیادی حل می‌شود.

بازار بازدهی متوسطی دارد. وقتی بازدهی خوبی در سهم‌های تحلیل محور اتفاق بیفتد سهم‌هایی که حتی بنیادی به نسبت ضعیف تری دارند در ادامه رشد می‌کنند. اما اگر این اتفاق نیفتد و با خبر یا شایعه‌ای منفی و مثبت شود مشخصا این مختصات یک بازار بیمار است. علاوه بر ریسک‌هایی که دولت به آن وارد می‌کند، ریسک درونی و سرمایه گذاری در سهم‌های مشکل دار و زیان ده را به آن اضافه می‌کند.

چرا صنعت خودرو به زیان افتاده؟

عوامل موثر زیادی وجود دارد. اول سیاست گذاری اشتباه در صنعت خودرو است. این سیاست‌ها ابتدا ممکن است تعاریف مناسبی را داشته باشند، اما پیگیری نشدند. نهاد و متولی خاصی پیگیری مستمر نسبت به محقق شدن اهداف را انجام نداده است. به همین دلیل در یک مقطع خودروسازان به زیاندهی می‌افتند و سود نمی‌کنند. همچنین مشکلاتی که خود دولت برای صنعت خودرو ایجاد کرد از قبیل قیمت گذاری دستوری، عدم نظارت وزارت صمت بر انجمن‌های خودروساز و رعایت نکردن دستورالعمل‌های بازار سرمایه توسط خودروسازان و عدم نظارت سازمان باعث شد این تلاطم در صنعت خودرو دیده شود.

وی ادامه داد: از همان ابتدا می‌توانستیم در جهت تنظیم بازار واردات خودرو را به خودروسازان واگذار کنیم تا علاوه بر اینکه سود به جیب دلالان واردکننده خودرو نمی‌رفت می‌توانست صنعت خودرو را به درآمدزایی برساند و صرف اصلاح مالی خود کند. اکثر ضرکت‌های خودروسازی هزینه‌های مالی بالا و تسهیلات متراکم معوق دارند که این عوامل باعث اوضاع بد صنعت خودرو شده است.

اینکه تضمینی برای سیاست گذاری‌های صنعت خودرو در کشور وجود ندارد، علاوه بر انباشت نیروی انسانی خیلی زیاد در ساختار اداری خودروسازان که تقریبا در دوره‌ای به خاطر سرمایه گذاری زیاد به حیاط خلوت تبدیل شده بود باعث شده که در حال حاضر تعداد پرسنل خودروسازان و شرکت‌های وابسته به آن‌ها عدد بالایی را نشان دهد و هزینه‌های سنگینی را به خودروسازان وارد کند. باید این موارد در ساختار مالی خودروسازان رعایت شود.

همان طور که بانک مرکزی به بانک‌ها سختگیری می‌کند، وزات صمت باید خودروسازان را نسبت به این قضیه مکلف کند که اصلاح ساختار اداری را در وضعیتی که زیان‌های سنگین می‌سازند در دستور کار قرار دهند تا شرایط بهتر شود.

اقدامات مناسب خودروسازان و واگذاری به بخش خصوصی می‌تواند از سیاست‌هایی باشد که خودروسازان را از زیان سنگن خارج کند. واردات خودرو را به آن‌ها واگذار کنند تا درامد زایی داشته باشند. این‌ها مواردی است که به صنعت خودرو کمک می‌کند. همان طور که تجربه موفق واردات شکر را توسط تولیدکنندگان داشتیم چرا نباید این سیاست درست را در صنایع دیگر داشته باشیم؟ هر تولیدکننده‌ای که تنظیم کننده بازار است واردات و تولید داخل را به طور کامل در اختیار آن‌ها بگذاریم تا سیاست گذاری در حجم تولید و واردات داشته باشد.

منبع: اقتصادآنلاین

مطالب مرتبط

آخرین اخبار