ترور دیپلماتیک در تهران یک سنت دیرینه است

هدف از حذف هنیه در تهران سوق دادن ایران به سمت نشان دادن واکنش و احتمالا در گرفتن یک جنگ منطقه‌ای است که اسرائیل در آرزوی آن است. پزشکیان در روز نخست ریاست جمهوری خود ناگزیر از انتخاب بین عدول از وعده‌های انتخاباتی خود و توسل به جنگ و یا ...

به گزارش رصد روز، لیور استرنفیلد، استاد تاریخ دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در پایگاه خبری اسرائیلی مکومیت نوشت: ترور اسماعیل هنیه در تهران در نخستین روز کاری رئیس جمهور اصلاح طلب ایران ادامه یک سنت دیرینه است و آن اینکه هر زمان که ایران به سمت غرب متمایل شده، اسرائیل دست به کار شده و تلاش کرده جلوی این «ترور دیپلماتیک» را بگیرد.

در ادامه این مطلب آمده: در سال‌های ۱۹۹۵-۱۹۹۴ در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی ایران پس از گذشت ۱۵ سال از پیروزی انقلاب، جنگ ۸ساله با عراق با صدها هزار کشته و مجروح، بحران اقتصادی‌ای که اقتصاد ایران را به شدت تضعیف کرده بود، دولت وقت به دنبال بازسازی زیرساخت‌های کشور و تعامل با جهان بود.

رفسنجانی همچنین می‌خواست فصل نوینی در روابط ایران و ایالات متحده بگشاید. وی در چهارچوب سیاست گشایش اقتصادی تلاش کرد افق جدیدی پیش روی صنعت و بازار نفت ایران بگشاید. وی سرمایه گذاری‌های عظیمی جذب کرد که از جمله شامل توسعه دو میدان جدید نفتی توسط شرکت آمریکایی کونوکو بود. شرایط ایده آل بود و آن‌ها نظر مساعد آیت الله خامنه ای، رهبر ایران را نیز جلب کرده بودند.

کونوکو همچنین موافقیت وزارت خانه‌های امور خارجه و خزانه داری آمریکا را برای پیشبرد این معامله کسب کرده بود. اما لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا تلاش‌هایی را برای ممانعت از به سرانجام رسیدن این توافق آغاز کرد. آن‌ها جزوه‌ای از پیام‌های ارسالی به اعضای کنگره آمریکا از هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را منتشر کردند که به آن‌ها در مورد «خطر» توافق تجاری با ایران هشدار می‌داد.

این داستان چند سال بعد و در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز که با دستور کار اصلاحات روی کار آمده بود و از گفتگوی تمدن‌ها سخن می‌گفت تکرار شد. دولت خاتمی می‌خواست به ایالات متحده برای برقراری ثبات در افغانستان پس از یازده سپتامبر و تهاجم آمریکا کمک کند، اما از سخنرانی جورج دبلیو بوش درباره قرار دادن ایران در محور شرارت و خبرها درباره تجریم‌های جدید ناخوشنود بود.

کار برای آمریکا، اسرائیل و غرب در دولت محمود احمدی نژاد آسانتر بود، زیرا وی رئیس جمهوری بود که رویکرد تحریک‌آمیز و سخنان تند ضد صهیونیستی‌اش به سادگی می‌توانست از ایران تصویر یک کشور تهدید کننده اسرائیل و جهان را ترسیم نماید.

حسن روحانی با شعار توافق با ایالات متحده و غرب بر سر برنامه هسته‌ای توانست نظر رای دهندگان ایرانی را جلب کند. وی در سال ۲۰۱۵ توانست به توافقی در زمینه هسته‌ای با ایالات متحده و قدرت‌های جهانی دست یابد. این توافق آغاز یک پیروزی برای مسیر حل و فصل دیپلماتیک مسائل بین دو طرف بود، اما رسانه‌های اسرائیلی این تلاش‌ها را «حمله با لبخند» یا «ترور با لبخند» توصیف کردند.

اسرائیل مصمم بود که مانع از آب شدن یخ روابط بین ایران و غرب شود و جلوی شکل گیری افقی جدید برای خاورمیانه و جهان را بگیرد. پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وی از توافق هسته‌ای ایران خارج شد و به ایران نشان داد که هیچ شریکی در غرب ندارد. ایران به توسعه برنامه هسته‌ای خود سرعت بخشید به نحوی که دیگر نمی‌توان این برنامه را در قالب هیچ توافقی گنجاند.

در انتخابات بعدی ایران در سال ۲۰۲۱، رئیس جمهور محافظه کار، ابراهیم رئیسی که در کارزار انتخاباتی خود بر بی‌فایده بودن تلاش‌ها برای توافق با غرب تاکید کرده بود به ریاست جمهوری رسید. اما در دوران ریاست جمهوری رئیسی تماس‌هایی بین ایران و ایالات متحده برقرار شد که در بر دارنده پتانسیل‌هایی برای همکاری‌های دیپلماتیک بلندمدت بود.

پس از کشته شدن رئیسی در سانحه سقوط بالگرد، بار دیگر با انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان اولین رئیس جمهور اصلاح طلب ایران از سال ۲۰۰۵ تاکنون، بار دیگر درها برای تعامل با غرب باز شد. اما در نخست روز آغاز به کار دولت پزشکیان، اسماعیل هنیه در تهران ترور شد.

ایران کشور صلح طلبی نیست، اما باید به یاد داشت که امروز هیچ کشور صلح طلبی در جهان وجود ندارد. ایران کشوری است با اهداف داخلی و خارجی و همچنین اهداف ژئوپلتیک. این کشور برای دستیابی به سیاست‌ها و اهداف خود از ابزارهای بسیاری از جمله نیروهای سرکوبگر داخلی، روابط نزدیک با نیروهای شبه نظامی و سازمان‌های نیابتی در منطقه و کمک و حمایت از شرکت‌های مختلف استفاده می‌کند.

زمانی که یک استراتژی شکست می‌خورد ایران به سراغ استراتژی دوم می‌رود. ایران می‌تواند به حیات خود ادامه دهد و از همکاری‌های پرسود با چین و روسیه برخوردار شود. اما مسیر ایران برای بازسازی و بازیابی موقعیت منطقه‌ای و بین المللی‌اش از ترمیم روابط با غرب می‌گذرد. هر بار که ایران ناگزیر به انتخاب بین اتحاد با چین و روسیه و توافق با ایالات متحده و غرب شده، گزینه دوم را انتخاب کرده است. هدف از حذف هنیه در تهران سوق دادن ایران به سمت نشان دادن واکنش و احتمالا در گرفتن یک جنگ منطقه‌ای است که اسرائیل در آرزوی آن است.

پزشکیان در روز نخست ریاست جمهوری خود ناگزیر از انتخاب بین عدول از وعده‌های انتخاباتی خود و توسل به جنگ و یا پایبند ماندن به شعارهای کارزار انتخاباتی خویش است. این احتمال وجود دارد که پزشکیان ناگزیر از دفاع از حیثیت و اعتبار ایران در برابر فلسطینیان و به خصوص حماس شود و احتمالا همکاری‌های خود با این گروه را تقویت و از این سازمان حمایت نماید.

سرویس‌های امنیتی اسرائیل اثبات کرده‌اند که قادر به حذف رهبر حماس در اتاق هتلی در قلب تهران هستند، اما آن‌ها نمی‌توانند از جان میلیون‌ها شهروند اسرائیلی محافظت کنند. اگر این ترور منجر به بروز یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه شود، می‌تواند بزرگترین حفره موجود در چرخه قدرت در اسرائیل را افشا نماید.

این اقدام ممکن است به قیمت جان بسیاری از شهروندان خاورمیانه تمام شود و پای ایالات متحده را به جنگ بکشاند. چنین جنگی همچنین ممکن است منجر به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر شود که به نوبه خود فجایع بیشتری را برای منطقه به دنبال خواهد داشت.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار