سید کاظم اکرمی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ با اشاره به گرانیهای افسارگسیختهای که لایههای مختلف اجتماعی را درگیر خود کرده است، اظهار داشت: مردم پیش خود میگویند، کشور ما کشوری غنی است و از منابع طبیعی وسیعی برخوردار است و اینکه در صورت فراهم شدن شرایط میتوانیم در بازار جهانی نفت هم حرفهای زیادی داشته باشیم، چرا باید اقتصادمان ورشکسته شود، آن هم در حالی که هیچ امیدی به کاهش مشکلات نداشته باشیم. در واقع باید گفت، اصرار به جدال با دنیا و همچنین تسلط گروهی که سواد و دانش کافی برای مدیریت ندارند، موجب شده معیشت به حدی در تنگنا قرار بگیرد که در طول دو سال طبقههای مختلف یک پله سقوط کنند، یعنی طبقه بی درد به طبقه متوسط، طبقه متوسط به طبقه پایین و همچنین طبقه پایین حاشیه نشین شوند.
وزیر آموزش و پرورش دولت دهه شصت در ادامه گفت: اینکه نظام بین الملل، ایران را تحریم میکند، بحثی است که میتوانیم آن را کنترل کنیم که البته این به بحث سیاست خارجی و تصمیم گیران این حوزه مهم مربوط میشود. سخن من این است، حالا که مجبور به تحمل شرایط تحریم هستیم، لاجرم باید در مدیریت داخلی هوشیاری و واقع بینی بیشتری داشته باشیم تا از این طریق تبعات تهدیدها را حتی المقدور کمتر کنیم. این در حالی است که در مدیریت داخلی شاهد مواردی هستیم که حتی اگر تحریمها هم برچیده شوند، از پیشرفت و توسعه جلوگیری خواهند کرد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: در واقع وقتی دولتِ مستقر برای چینش کابینه فقط مصلحت گروهی را در نظر گرفته است و در این راستا اشخاص بی کارنامه و بی تجربه را وزیر و مدیر کل و … کرده، سوال این است که با این نوع چینشها چطور میتوانیم توقع کاهش مشکلات را داشته باشیم؟ امرِ کشورداری بسیار حساس و مهم است و به همین دلیل باید کسانی برای مسئولیت انتخاب شوند که توأمان هم تجربه داشته باشند و هم از تخصص کافی برخوردار باشند. با این توضیح باید گفت، آقای رئیسی هر چه سریعتر به فکر ترمیم بدنه اقتصادی دولت بیفتد تا مصالح نظام و منافع عمومی بیشتر از این تهدید نشوند.
وی افزود: مسئله هزینه سازی که متأسفانه در دولتهای مختلف به مصالح عمومی هزینه تحمیل کرده است، چیزی جز این نیست که ترجیحشان را بر سیاسیکاری و جناحیبینی میگذارند. در این صورت به هنگام چینش کابینه ملاک انتخاب «هم سلیقگی سیاسی» میشود که این حالت شایستگی و بحث مهم تجربه و تخصص را به حاشیه میرود.
وزیر آموزش و پرورش دوران جنگ تصریح کرد: مردمی که این روزها سختیهای زیادی متحمل میشوند، با خود میگویند، وقتی در کشوری زندگی میکنیم که غنای زیرزمینی بالایی دارد، چرا باید همیشه در تنگنای اقتصادی باشیم؟ در واقع افکار عمومی مقید به این هستند که نظام حکمرانی آنطور که لازم است، به کارِ کارشناسی اهمیتی نمیدهد که این ذهنیت نوعی ناامیدی عمومی را موجب میشود، با این توضیح که ناامیدی برای جوامع به مثابه سمی مهلک است.
اکرمی در پایان گفت: نظام حکمرانی باید به فکر تجدیدنظر در سیاستهای کلی باشد و همچنین مسئولان باید بدانند، تداوم دشواریهای فعلی میتواند همه چیز را تحت الشعاع خود قرار بدهد و در نتیجه کشور با بحرانی عظیم مواجه شود.