به گزارش رصد روز، تشدید تنشهای سیاسی و نظامی در حالی خاورمیانه را در بر گرفته که اقتصاد ایران پیش از آن به انواع بحرانها دچار شده بود. این بحرانها به نحوی بودند که در تمام دهه ۹۰ نرخ رشد سالانه به طور میانگین حدود صفر درصد بود تا بسیاری آن دوره را یک دهه از دست رفته برای کشور بنامند. اکنون اقتصاد ایران که روزگار خوشی نداشته در بیم و امیدهای جنگ افروزیهای اسراییل در منطقه قرار دارد و هر تک و پاتکی که میان ایران و اسراییل رخ میدهد به سرعت آثار خود را در برخی شاخصهای کلان اقتصادی و به طور خاص نرخ ارز نشان میدهد.
کامران ندری، کارشناس حوزه پولی و بانکی، به فروش نفت ایران در ماههای گذشته اشاره کرده و گفت:« این درست است که کشور ما زیر تحریمهای اقتصادی قرار دارد ولی همزمان نباید فراموش کنیم با کنار گذاشتن سیاست «فشار حداکثری» از سوی واشنگتن، اقتصاد کشورمان این فرصت را یافت که دوباره روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت بفروشد. در بیشتر سالهای تصدی دولت رییسی این وضعیت وجود داشته و در حال حاضر نیز همین روال ادامه دارد.»
عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع)، با اشاره به قیمت نفت در بازارهای جهانی افزود:« فروش روزانه یک و نیم میلیون بشکه نفت به چین (تنها مشتری کشورمان) به معنای فروش سالانه ۳۵ میلیارد دلار است. اگر تحریم نبودیم حتما این مقدار بیشتر بود ولی هم اکنون نیز این رقم قابل توجهی است و سیاستگذاران کشور هم با ریختن این منابع در بازار موفق میشوند تا حدی از افزایش نرخ ارز جلوگیری کنند.»
ندری ضمن ابراز بی اطلاعی از هزینههای دور زدن تحریم خاطرنشان ساخت:« خالص درآمدهای حاصل از فروش نفت را باید مراجع آن جویا شد چرا که من هم از آن ابی اطلاع هستم. با این همه شنیده میشود تا ۱۰ میلیارد دلار از درآمد ۳۵ میلیارد دلاری نفتی کشور، هزینه دور زدن تحریمها میشود.»
کارشناس اقتصادی پولی و بانکی ادامه داد:« البته نباید خوش خیالی پیشه کرد و این تصور اشتباه را به وجود آورد که گویا چون نفت میفروشیم و درآمد ارزی داریم، میتوانیم همواره همه شوکها را کنترل و مدیریت کنیم. در گذشته بارها تجربه کردیم که برخی شوکها چنان بزرگ و قوی هستند که امکان مدیریت آن توسط سیاستگذار از بین میرود و قیمتها به شکل فزاینده بالا میروند.»
او تصریح کرد:« این روزها و پس از عملیات وعده صادق دو نیز، همچنان قیمت هر دلار آمریکا بیش از ۶۲ هزار تومان است. اگر یادتان باشد در زمان عملیات وعده صادق یک، پس از چند روز دوباره هر دلار به نرخ ۶۰ هزار تومانی خود بازگشت ولی پس از عملیات دوم وعده صادق هنوز قیمت ها به سطح پیش از آن بازنگشته است.»
ندری در رابطه با اینکه اقتصاد تا کجا میتواند رکود و فشار را تحمل کند پاسخ داد:« انتهایی برای آن نمیتوان متصور شد. در هر شرایطی بالاخره یک اقتصادی هست که لنگان لنگان پیش میرود و تولیدی که به هر روی چرخش میچرخد. آن چیزی که در این بحرانها از دست میرود، رفاه عمومی و همگانی مردم کشور و کیفیت زندگی ۸۵ میلیون ایرانی است. وگرنه اقتصاد و لو ضعیف و ناکارآمد میتواند به حیات خویش ادامه دهد.»
به باور وی بحران امروز کشور این است که برنامههای توسعهای بزرگتر از توان مدیریت و ظرفیت حکمرانی موجود است که همین نیز به هدررفت منابع منجر میشود.
وی درباره نزدیک شدن قیمت هر دلار در سامانه نیما هشدار داد:« گرچه کاهش فاصله میان ارز بازار آزاد و سامانه نیمایی به معنای کاهش رانت موجود است و همزمان میتواند به بهبود برخی شاخصها منجر شود ولی نباید فراموش کنیم که وقتی نرخ ارز سامانه نیما بالا میرود، تورم مصرف کننده هم بالا خواهد رفت. متاسفانه به نظر هم نمیرسد دولت چهاردهم برنامهای برای مهار تورم یا جبران تبعات آن داشته باشد.»
ندری هشدار داد:« همانطوری که گفتم پس از عملیات وعده صادق یک به سرعت قیمت دلار به ۶۰ هزار تومان (نرخ پیش از اجرای عملیات) بازگشت ولی هم اکنون که از وعده صادق دو سپری میشود هنوز هر دلار گرانتر از ۶۲ هزار تومان است. به باور من عامل اصلی در این میان، پاسخ ندادن اسراییل به وعده صادق دو بوده است. آنها با تعویق انداختن پاسخشان، اقتصاد را در وضعیت به اصطلاح برزخی نگه داشتهاند.»