به گزارش رصد روز، پس از اینکه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در دستور کار قرار گرفت، جبهه اصلاحات سه گزینه را بهعنوان گزینههای مدنظر خود برای کاندیداتوری معرفی کرد و در نهایت مسعود پزشکیان بهعنوان یکی از سه گزینه با تایید صلاحیت وارد رقابتهای انتخاباتی شد و پس از دو دور انتخابات، توانست بهعنوان رئیسجمهور معرفی شود.
در این بین با توجه به عدم شکلگیری سازوکار درست تحزب در کشور و غیرحزبی بودن رؤسای جمهور ما، همیشه موضوع پاسخگویی پیروزشدگان در انتخابات از دغدغه مردم و سیاستمداران بود و البته در جبهه اصلاحات با توجه به اینکه پس از دوم خرداد ۷۶ تا پایان دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی فراز و فرود بسیاری در جریانی که به دنبال تحزب بودند، رخ داد، نهایتش هم برهمریختگی وحدت و ایجاد چنددستگی در انتخابات ۱۳۸۴ بود؛ درباره هر دو دغدغه مطرحشده به سراغ محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و یکی از اعضای جبهه اصلاحات رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار هممیهن معتقد است که باید سطح انتظارات از دولت در حدی باشد که در حیطه اختیارات دولت است.
رفتار تشکلهای سیاسی نسبت به رئیسجمهور چگونه باید باشد که رئیسجمهور را در مسیر تحقق وعدههایش در دوران انتخابات نگه دارد؟
دکتر پزشکیان بهعنوان کاندیدای اختصاصی جبهه اصلاحات قاعدتاً باید مورد حمایت باشد و همه احزاب تلاش کنند که این دولت در جهت تحقق شعارها، وعدهها، انتظارات و مطالبات مردم موفق باشد. از طرف دیگر به نظرم لازم است یک مقداری انتظارات مردم از دولت را مدیریت کرد؛ به این معنا که حدود اختیارات قوه مجریه تبیین شود. در بهترین حالت میتوان گفت ۲۰درصد اختیارات با دولت و قوه مجریه است و بخشی از کارها اساساً در حیطه صلاحیت قانونی دولت هم نیست. برای مثال کارهایی که جنبه قضایی دارد، قوه قضائیه مستقل است، البته با توجه به شعاری که آقای پزشکیان مبنی بر وفاق ملی داده، رئیسجمهور میتواند همکاری سایر قوا را جلب کند و تاثیرگذار باشد. ولی به هر حال باید متوجه باشیم که انتظارات متناسب با اختیارات دولت باشد. این موضوع خیلی مهم است و میتوان درباره آن زیاد حرف زد.
اخیراً من در سخنرانیای که در آذربایجان داشتم، در نشست فصلی احزاب بخشی را به این موضوع اختصاص دادم. روزهای بعد از انتخاب آقای پزشکیان میدیدم که حکم قضایی فلان فعال اجتماعی یا سیاسی اجرا میشد، بعد از آن فوری میگفتند که ببینید این نتیجه انتخاب شماست درحالیکه این موضوع اصولاً هیچ ربطی به دولت ندارد مگر اینکه در حد و اندازه یک پیگیری باشد. به نظر میآید افرادی که از این تحولات راضی نیستند قصد دارند به گونهای سطح انتظارات را بالا ببرند و تلاش دارند تا باعث یأس و ناامیدی شوند. بنابراین یک بُعد ماجرا به این هوشمندی برای مدیریت انتظارات و واقعی کردن انتظارات برمیگردد اما آن روزی سکه به عملکرد خود دولت در بخشی برمیگردد که در حد اختیاراتش است.
اینکه به نحوی یک پایش و نظارتی صورت بگیرد و مطالبات یادآوری شود؛ البته این یادآوری باید با هوشمندی صورت بگیرد که بازی در زمین رقیب نباشد و باعث تضعیف دولت نشود اما وعدههای دولت و مطالبات مردم نباید فراموش شود؛ بهخصوص در ارتباط با وعدههای اساسی که داده شده است مثلاً در بحث عدالت، حقوق شهروندی، فیلترینگ این یادآوری باید صورت بگیرد. در برخی امور هم که در حیطه اختیاراتش نیست میتواند پیگیری کند که برای مثال میتوان به بحث رفع حصر اشاره کرد. این دولت نوپاست و باید انتظارات را به شکل معقولی یادآوری کرد.
به بحث جبهه اصلاحات اشاره کردید. مسعود پزشکیان با حمایت جبهه اصلاحات به موفقیت رسید و رای آورد. سوال این است که مجموعه جبهه اصلاحات برای اینکه شخص رئیسجمهور را پاسخگو کند، چه طرح و برنامهای دارد؟
در آییننامه جبهه اصلاحات پنج کمیته پیشبینی شده که یکی از آنها کمیته پایش و داوری است که مسئولیتش بر عهده بنده است. از وظایف این کمیته، پایش مستمر عملکرد منتخبانی است که با حمایت جبهه اصلاحات به شورای شهر، مجلس و یا دولت رسیدهاند. طبق آییننامه ما وظیفه داریم که عملکرد این افراد را رصد و پایش کرده و بهطور منظم به مجمع عمومی جبهه اصلاحات گزارش دهیم و کمیته، این وظیفه ساختاری را دارد. جهتگیری این پایش، حمایتی و تقویتی است؛ البته در عین حال جنبه پاسخگو کردن و نظارت را هم دارد.
همینطور که گفتم این موضوع در آییننامه پیشبینی شده اما ما هم مدتی است در حال بررسی این هستیم که دامنه نظارت، شیوه و متد چگونه باشد. از طرف دیگر در جبهه اصلاحات کمیتههای دیگری هم مانند کمیته سیاسی حضور دارند و میتوانند به نحوی بررسی را درباره دولت انجام دهند. این ایده را هم خودم در جلسه جبهه اصلاحات مطرح کردهام که به نوعی نقش دولت در سایه را ایفا کنند و به گونهای عملکرد دولت را پایش کرده، تولید فکر و ایده کنند. جبهه اصلاحات با ظرفیتی که دارد، میتواند این کار را انجام دهد.
البته این موضوع فعلاً در حد یک ایده مطرح شده و هنوز نهایی نشده است. جبهه اصلاحات دارای عقبه است و در سطح کشور و در استانها دارای شعبه است. اگر یک حلقه منظمی شکل بگیرد، میتوان به صورت سیستماتیک عملکرد دولت را مورد پایش و نقد قرار داد.
انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور این تشبیه را در اذهان عمومی ایجاد کرده بود که ماجرا شبیه خرداد ۱۳۷۶ است که سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور شد. در عین حال این نگرانی هم به وجود آمده بود که شکافهایی که به مرور پس از سال ۷۶ به وجود آمد باز هم ایجاد شود. برای جلوگیری از این رخداد چه باید کرد؟ چه چشماندازی را در این موضوع پیش رو میبینید؟
باید تفاوتهای مقاطع زمانی و خود هویت این دولت و آن دولت را در نظر گرفت. دولت آقای خاتمی یک دولت تمامعیار برآمده از طیف چپ بود و ماهیت دیگری نداشت. اما دولت آقای پزشکیان دولت تمام اصلاحطلب نیست و باید به این نکته توجه داشت، کمااینکه شعارهای ایشان هم بر همین اساس بود و بحث وفاق ملی را عنوان کرد که با محدودیتها بتوانند بدون دعوا کار کنند. باید به تفاوتهای دولت آقای خاتمی و پزشکیان توجه کامل داشت. ضمن اینکه گذشته باید چراغ راه آینده باشد و تجربههای گذشته را هم باید مدنظر قرار داد.
اختلافنظرهایی که مطرح شد، به انتخابات سال ۸۴ کشیده شد و دیدیم که چه پیامدهای اسفناکی برای مجموعه کشور به همراه آورد. آن اختلاف درس عبرتی شده و بر مبانی همان درس عبرت بود که در انتخابات به صورت یکپارچه جبهه اصلاحات وارد عمل شد و اجازه نداد هیچ نوع انشقاقی صورت بگیرد و یکپارچه هم از آقای پزشکیان حمایت کرد؛ با اینکه از ایشان انتظار یک کاندیدای تمامعیار اصلاحطلب نمیرفت و همچنان هم نمیرود. ولی به هر حال از ایشان حمایت شد و این حمایت بسیار در پیروزی ایشان تعیینکننده بود. آن تجارب گذشته که من اسمش را مدیریت انتظارات گذاشتم را باید مورد توجه داشت.
در همان زمان در دولت آقای خاتمی هم اگر انتظارات، مدیریت میشد و انتظار در حد ظرفیت قوه مجریه بود، آن اتفاقات نمیافتاد. الان هم من نوعی مراقبت، هوشیاری و توجهی در بین مجموعههای سیاسی میبینم و هر بار هم مطلبی عنوان میشود، هشدارها متعاقباً داده میشود که نباید سطح انتظار را بالا برد. در عین حال اما نباید منفعل بود و مطالبات را فراموش کرد. باید حمایت کرد و همزمان نظارت داشت.
پس جبهه اصلاحات مانند سه سال گذشته در راه نقد عملکرد دولت عمل خواهد کرد؟ به عبارتی این سیاستورزی وجود ندارد که چون مسعود پزشکیان گزینه جبهه بوده، خبری از نقد کردن عملکرد دولت به صورت علنی و شفاف نباشد؟
همانطور که اشاره کردم باید ملاحظات را در نظر گرفت و انتظارات معقول از دولت داشت. این را باید توجه داشت که مسعود پزشکیان کاندیدای منتخب جبهه اصلاحات است و نباید اپوزیسیون او شد. اما در عین حال جبهه اصلاحات در یک فاصلهگذاری بهعنوان یک نهاد مدنی با دولت وجود دارد و در دولت و شخص رئیسجمهور ذوب نمیشود که دچار لکنتزبان شود. مخصوصاً در حوزههایی که مربوط به حقوق ملت است این مطالبهگری وجود خواهد داشت. براساس آن میثاقنامهای که کاندیداها به آن پایبند شدهاند، یکی از ارکان اصلی حقوق ملت است. جبهه اصلاحات سهمخواهی نخواهد کرد اما پای حقوق ملت خواهد ایستاد و اگر در جایی توجه به حقوق ملت نشود، طبیعی است که موضع هم میگیرد.