به گزارش رصد روز، در ادامه، تصاویری کمتر دیدهشده و خاطرهانگیز از مراسم باشکوه ازدواج فرح دیبا و محمدرضا پهلوی را در شب یلدای سال ۱۳۳۸ مشاهده میکنید. این تصاویر، لحظاتی خاص از پیوند دو شخصیت تاریخی را به تصویر میکشد که همچنان در یادها زنده است. ترکیبی از شکوه سنت و مدرنیته در یکی از بهیادماندنیترین شبهای تاریخ ایران.
فرح پهلوی (پیش از ازدواج: فرح دیبا؛ زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۷) که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان رسمی عُلیاحضرت شهبانو خطاب میشد، از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ آخرین شهبانوی ایران بود. او همسر محمدرضاشاه پهلوی است و در دوران شهبانویی خود، بانی آثار و امکانات متعددی برای ایران شد و با اقداماتش کشور از نظر فرهنگی و اجتماعی ارتقاء قابل توجهی پیدا کرد.
فرح پهلوی از والدینی تبریزی و لاهیجانی در تهران زاده شد. او پیش از ازدواج، در ایران تحصیل کرد و برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ معماری به فرانسه رفت و در کنار تحصیل، به زبانهای انگلیسی و فرانسوی، تسلط پیدا کرد. او در میانهٔ دوران تحصیل با محمدرضاشاه پهلوی، آشنا شد و سرانجام این آشنایی، ازدواج آن دو در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. پس از تاجگذاری، فرح پهلوی نایبالسلطنه و شهبانوی ایران شد. در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر او در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بیسرپرست، فعال بود. این دفتر، نهادهایی چون جمعیت کمک به جذامیان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران را پایهگذاری کرد. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران، نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد.
کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، فرح پهلوی، ایران را به همراه همسرش محمدرضا پهلوی ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. فرح پهلوی صاحب چهار فرزند به نامهای رضا، فرحناز، علیرضا و لیلا شد.
سالهای اولیهٔ زندگی و تحصیلات
فرح دیبا در ۲۲ مهر ۱۳۱۷ / ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند سهراب دیبا (۱۲۷۸–۱۳۲۶) و فریده قطبی (۱۲۹۶–۱۳۷۹) بود. فرح در کتاب خاطراتش مینویسد که خانوادهٔ پدرش اهل تبریز و خانوادهٔ مادرش اهل لاهیجان بودند.
سهراب دیبا، پدر فرح دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاعالدوله) — برادرزادهٔ علاءالملک — و ماهتاج منورالسلطنه، دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)، از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود. سهراب دیبا اهل تبریز و از محلهٔ ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکدهٔ افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطهٔ خود را گرفت و تحصیلات عالیهٔ خود را در رشتهٔ حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن-سیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین ایران استخدام شد. فریده قطبی، مادر فرح، اهل گیلان و از نوادگان قطب الدین محمد گیلانی، صوفی معروف، بود.
پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسهٔ ایتالیایی خواهران روحانی» نامنویسی کرد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان و زمانی که فرح هنوز کودک بود درگذشت. پس از مرگ پدر، فرح دیبا و مادرش نزد داییاش محمدعلی قطبی و همسرش لوئیزه زندگی کردند. رضا قطبی، پسردایی فرح، تنها شش ماه از او بزرگتر بود. این دو با هم بزرگ شدند و فرح در خاطراتش او را برادر نداشتهٔ خود نامیده است. خانواده تابستانها به شمران میرفتند. فرح پهلوی خودش در آن روزها را «تامبوی» توصیف کرده است: «از درختها بالا میرفتیم و با پسرداییهایم بازی میکردیم.»
فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت. او شاگردی ممتاز و در درس و ورزش نمونه بود. خواهر کلر، معلم مدرسه، فرح را «درخشان، مستعد و آگاه» با «ذهنی دقیق» و سرزنده و عاشق زندگی توصیف کرده است.دیبا بهعنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی او قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع، پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسهٔ ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.
فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت. وی در امتحانات دیپلم دبیرستان، شاگرد اول شد و از مدرسهٔ اختصاصی معماری پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.
پاریس مرکز هنر بود و فرح زندگی در آن را بسیار دوست میداشت. او فرصت داشت دومین معمار زن ایران شود و در خاطراتش مینویسد معماری به او امکان میداد خودش را ابراز و به پیشرفت ایران کمک کند. فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریمپاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد.دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد