به گزارش رصد روز، تصاویری که دختر آلن دلون، آنوشکا، پس از سپری شدن ۳۰ روز از درگذشت پدرش منتشر کرد را در ادامه مشاهده کنید. درست یک ماه قبل آلن دلون، ستاره سینمای فرانسه در سن ۸۸ سالگی در خانهاش درگذشت.
آلن فابیَن موریس مارسِل دلون متولد ۱۹۳۵بهعنوان یکی از برجستهترین بازیگران اروپا در طول دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شناخته میشود. او برای بازی در فیلمهایی مانند ظهر بنفش (۱۹۶۰)، روکو و برادرانش (۱۹۶۰)، کسوف (۱۹۶۲)، یوزپلنگ (۱۹۶۳)، سامورایی (۱۹۶۷)، استخر (۱۹۶۹)، دایره سرخ (۱۹۷۰) یک پلیس (۱۹۷۲) و آقای کلاین (۱۹۷۶) تحسین شد.
او در طول دوران فعالیت حرفهای خود با بسیاری از کارگردانان شناختهشده از جمله لوکینو ویسکونتی، ژان-لوک گدار، ژان-پیر ملویل، میکلآنجلو آنتونیونی و لویی مال کار کرد.
دلون در سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم داستان ما (۱۹۸۴) دریافت کرد. او در سال ۱۹۹۱ نشان لژیون دونور فرانسه را دریافت کرد.
آلن دلون در چهلوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد. همچنین در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را دریافت کرد.
آلَن دلون در ۸ نوامبر ۱۹۳۵ در دهکدهای به نام سو (به فرانسوی: Sceaux) در حوالی پاریس زاده شد. نام پدر او فابیَن و نام مادر او ادیت بود. زمانی که آلَن ۴ سال داشت، پدر و مادر او از هم جدا شدند و بهناچار سرپرستی او به خانواده دیگری واگذار شد. او در خانهای رشد کرد که روبروی یک زندان بود و آلَن با بچههای نگهبان زندان همبازی بود. پس از چند سال، پدر و مادرخوانده او بر اثر حادثهای کشته شدند و او دوباره تحت سرپرستی مادرش، که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود قرار گرفت. او در دوران کودکی به دوچرخهسواری، فوتبال و رفتن به سینما علاقهٔ وافری داشت. دلون دوران تحصیل خود را در مدارس کاتولیک گذراند و از آنجا که پسر شلوغی بود، چندین بار از مدرسه اخراج شد و در ۱۵ سالگی بهکلی درس و تحصیل را ترک کرد. سپس ناپدریاش بهناچار او را به مغازهٔ قصابیِ خود برد تا این حرفه را به او بیاموزد؛ اما آلَن هیچ علاقهای به این حرفه نداشت و در ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و به ارتش پیوست.
آلَن دلون در سال ۱۹۵۹
او در یگان تفنگداران دریایی ارتش بهعنوان چترباز به خدمت ادامه داد و در سال ۱۹۵۴ در جنگ اول هندوچین حضور داشت. او دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد. اما به خاطر دزدیدن یک جیپ کارش به دادگاه نظامی کشید. دلون در مورد خاطراتش در آن زمان میگوید: «در آنجا دوستانی پیدا کردم؛ کسانی که با آنها حرف میزدم و به حرفهایم گوش میدادند.»
ورود به سینما
آلَن در ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش ترخیص شد و بهعنوان باربر و سپس بهعنوان پیشخدمت در کافههای مختلف پاریس به کار پرداخت و بین روسپیها و گانگسترها زندگی میکرد.او درآمد ثابتی نداشت و مستقل از خانواده زندگی میکرد. طی همین مدت، با بسیاری از بازیگران که در کافههای محل کارش رفتوآمد داشتند آشنا شد. یکی از آن بازیگران، ژان-کلود بریالی بود. کسانی که دربارهٔ زندگی او تحقیق کردهاند میگویند که او با دنیای زیرزمینی جنایتکاران در ارتباط بوده و مدتی هم با آنها زندگی میکرد. این دو دوست، یعنی دلون و بریالی در سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند با هم به جشنوارهٔ فیلم کن بروند. این تصمیم، زندگی آلَن را برای همیشه تغییر داد. آلَن که یک آدم معمولی بود و هیچگونه تجربهٔ بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایهای به جشنواره رفته بود پس از بازگشت از جشنواره به یک فوقستاره تبدیل شد. زیرا دیوید او. سلزنیک، تهیهکننده آمریکایی ظاهر دلون را پسندید و با او قرارداد امضا کرد. چهرهٔ فوقالعاده جذاب او در آن مجلس کاملاً سرآمد همگان بود و در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند و بیشتر در نقش دزد یا آدمکش اجیرشده بازی میکرد.
اوج
دلون در دهه ۱۹۶۰ ستاره سینمای اروپا بود. او از همان آغاز کار در فیلمهایی که حدس میزد فروش خوبی داشته باشند به جای دستمزد، درصدی از فروش فیلم را میگرفت و از این راه، پول خوبی بدست آورد. او در دههٔ ۱۹۷۰ علاوه بر بازی در فیلم، دومین شرکت تولید فیلم خود را تأسیس کرد و به جمعآوری ثروت پرداخت. او در آن هنگام یکی از ثروتمندان جهان بود و فیلمهایی با نشانواره AD تهیه میکرد. او سپس یک شرکت هواپیمایی راهاندازی کرد و بخشی از ثروت خود را در زمینهٔ موردعلاقه خود یعنی جمعآوری آثار هنری و پرورش اسبهای مسابقه، سرمایهگذاری کرد. گنجینهٔ شخصی او کمنظیر است. او صاحب عتیقههایی است که بسیاری از آنها در موزهها به نمایش گذاشته شدهاند. او در دههٔ ۱۹۸۰ به سوئیس نقل مکان کرد تا بر عملکرد شرکتی که محصولاتش را به نام «آلَن دلون» به فروش میرساند نظارت بهتری داشته باشد. دفتر این شرکت در شهر ژنو است.