به گزارش رصد روز، تصاویری از اتاق خواب رضا شاه در فضای مجازی منتشر شده است. این تخت در زمان بازسازی سال ۱۳۵۰ به دستور محمد رضا شاه به اتاق خواب پدرش افزوده شده است. لازم به ذکر است که رضا شاه بر روی زمین می خوابیده است و علاقه ای به خوابیدن بر روی تخت نداشته است .
تشک و لحاف مورد استفادﮤ او در مخزن کاخ سبز نگهداری و در نمایشگاه های دوره ای به نمایش گذاشته می شود.
رضاشاه (۲۴ اسفند ۱۲۵۶ – ۴ مرداد ۱۳۲۳) با نام کامل رضا پهلوی نظامی ایرانی و بنیانگذار دودمان پهلوی بود. بهعنوان سیاستمدار، او پیشتر از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴، وزیر جنگ و از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴، نخستوزیر ایران در دورهٔ قاجار بود. رضاشاه که تلاش ناکامی برای جمهوریخواهی کرد، با پایان دورهٔ قاجار در سال ۱۳۰۴ شمسی به پادشاهی رسید و با اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۲۰ استعفا داد و پادشاهی را به ولیعهدش محمدرضا واگذار کرد.
رضاشاه دوران خردسالی را در فقر گذراند. او از ۱۲ سالگی به نظام پیوست و مدارج ترقی را پیمود. در ۲۵ دی ۱۲۹۹، او از سوی ژنرال انگلیسی ادموند آیرونساید بهعنوان فرمانده قوای قزاق منصوب شد و دو ماه بعد، در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به فرماندهی او، تهران را تصرف کردند. رضاشاه ابتدا در مقام وزیر جنگ، بسیاری از ناآرامیها و راهزنیها را از بین برد و سپس در ۵ آبان ۱۳۰۲، با فرمان احمدشاه به منصب نخستوزیری گمارده شد و دو سال بعد، با رأی مجلس مؤسسان به پادشاهی رسید. اگرچه رضاشاه با کودتا در عرصهٔ سیاست ایران رخ نمود، اما پادشاهی را مدیون پشتکار و ارادهاش در نظم دادن به امور در سمت وزارت جنگ و نخستوزیری بود.
ایران در دورهٔ پادشاهی رضاشاه شاهد ایجاد نظمی نوین بود. او نهادهای مدرن را در ایران پایهگذاری کرد که از مهمترین آنها راهآهن سراسری، ارتش نوین، دادگستری نوین و دانشگاه تهران است. همزمان او در جهت تضمین قدرت خود، قانون اساسی را نقض کرد و احزاب مستقل را منحل نمود و مصونیّت پارلمانی نمایندگان مجلس شورای ملی را گرفت. همچنین او اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد و خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ روحانیون مذهبی، دسیسهٔ بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر، دارای مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی، بانکهای سرمایهگذار و فروشگاههای زنجیرهای باشد. او برای رسیدن به هدفش یعنی بازسازی ایران طبق تصویر غرب، دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعهٔ آموزشی و سرمایهداری دولتی زد.
طرفداران رضاشاه او را «پدر ایران نوین» میدانند و پادشاهی او از سوی پشتیبانانش «دیکتاتوری منور» نامیده شد که آرمانهای جنبش منورالفکری (روشناندیشی) در ایران را پی گرفت، اما به آرامی، گونهای خودکامگی فردی در حکومت را در پیش گرفت. از سویی دیگر مخالفان رضاشاه او را مسئول «بر باد رفتن مشروطیت» در ایران میدانند و معتقدند اگر چه پهلوی یکم توانست نظام حکمرانی به ظاهر مدرنی پایهگذاری کند، اما دموکراسی، مجلس، انتخابات و آزادی را در ایران محدود کرد.
با آغاز جنگ جهانی دوم، با وجود اعلام بیطرفی در سال ۱۳۲۰، متفقین ایران را اشغال کردند. سپس با اولتیماتوم بریتانیا، رضاشاه مجبور به استعفا، ترک ایران و واگذاری پادشاهی به پسرش محمدرضا پهلوی شد. سرانجام سه سال بعد، در ۶۶ سالگی در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت.
لقبها
رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیهای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده میشد. با ورود به نظامیگری به مناسبت استفاده از مسلسل ماکسیم به «رضا ماکسیم» و بعدها به «رضاخان» و سپس، با یاد درجهٔ نظامیاش، به «رضا میرپنج» شناخته شد. پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و به دست گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، او را «سردار سپه» میخواندند. پس از رسیدن به پادشاهی و گزیدن نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» (پیش از این نام خانوادگی در ایران رایج نبود؛ رضاشاه برای نخستین بار استفاده از نام خانوادگی را اجباری کرد)شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب «رضاشاه کبیر» داده شد. او همچنین با نام «رضاخان امیرپنجه مازندرانی» هم شناخته میشد.
گفته شده است که اسم فامیل پهلوی را محمدعلی فروغی، نخستین نخست وزیر رضاشاه انتخاب کرد و پس از قبول رضا شاه همه شهروندانی که مشابه این اسم فامیل را داشتند مجبور شدند اسم فامیل خود را تغییر دهند. اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که رضاشاه قبل از به سلطنت رسیدن و در زمان قاجار از این نام خانوادگی استفاده می کرده، مثالاً در یک اظهارنامه ولادت که تاریخ آن به سال ۱۲۹۸ خورشیدی یعنی ۶ سال پیش از شروع سلطنتش باز می گردد، اسم خانواده «پهلوی» ذکر شده است