به گزارش رصد روز، در روزهای بیتوجهی به دریاچه ارومیه و نامشخص بودن “دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه” بعد از انتصاب استاندار سابق آذربایجانغربی به عنوان استاندار جدید تهران، اکنون تصویر جدید منتشر شده توسط ناسا از نگین آبی آذربایجان حاکی از وخامت وضع دریاچه دارد.
تصویر زیر مقایسه تصویر روز گذشته و تصویر ۲۴ سال قبل دریاچه ارومیه را به وضوح نشان میدهد:
تصویر سمت راست (مربوط به ۲۴ سال قبل) – تصویر سمت چپ (تصویر روز گذشته)
انتظار است دولت چهاردهم نگاه ویژهای به روند احیا و بهبود یافتن اوضاع نگین آبی آذربایجان داشته باشد.
دریاچهٔ ارومیه یا دریاچه چیچست یک دریاچه آب شور در شمال غربی ایران و بزرگترین دریاچه داخلی این کشور است. این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است. سطح آب دریاچه در دهههای اخیر بهطور چشمگیری کاهش پیدا کرده و تا سال ۱۴۰۱، ۹۵ درصد دریاچه خشک شده است.مساحت این دریاچه در سال ۱۳۷۷ در حدود شش هزار کیلومتر مربع بود که در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار میگرفت. دریاچه ارومیه در سال ۱۳۷۴ بیشترین حجم آب به میزان ۳۲ میلیارد متر مکعب آب داشته است. دریاچهٔ ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران، بزرگترین دریاچهٔ آب شور در خاور میانه، و ششمین دریاچهٔ بزرگ آب شور دنیا شناخته میشد.
حوزه آبریز دریاچه ارومیه در مختصات جغرافیایی ۴۴٫۱۳ تا ۴۷٫۵۴ طول شرقی و ۳۵٫۴۱ تا ۳۸٫۳۰ عرض شمالی قرار دارد. بخش شمالی آن از یک محدودهٔ کموبیش مسطح تشکیل شده است که بین ارتفاعات گستردهٔ شرقی، جنوبی و غربی حوزه محصور است. حد غربی این حوزه را ارتفاعات مرز ایران و ترکیه تشکیل میدهد که از غرب سلماس تا غرب اشنویه و شمال پیرانشهر کشیده شده است.
بخش بزرگی از آب این دریاچه از رودخانههای زرینهرود (جیغاتی چای)، سیمینهرود (طاطائو چای)، تلخه رود (آجی چای)، گدار چای، باراندوزچای، شهرچای، نازلی چای و زولاچای تغذیه میشده است. مهمترین جزایر این دریاچه عبارت اند از جزیره کبودان (قویون داغی)، اشک داغی، آرزو و اسپیر. مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان غربی در سال ۱۴۰۱ گفت طی بیش از دو دهه گذشته، هرسال بهطور متوسط ۴۰ سانتیمتر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده و اکنون ۹۵ درصد این دریاچه خشک شده است.
در ۱۳ آذر ۱۴۰۱ محمدصادق معتمدیان دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه بیان کرد وضعیت دریاچه ارومیه روبه بهبود است.
تاریخ
تاریخ دریاچه ارومیه به دوران باستان بازمیگردد. رومیان به دریاچه ماتیانوس و در متون اولیه فارسی آن را دریاچه اسپوتا میشناختند. این دریاچه در زمان امپراتوری هخامنشیان بخش مهمی از تمدن ایرانیان بوده است که از آن برای حمل و نقل، ماهیگیری و آبیاری استفاده میشده است. در دوره اشکانیان و ساسانیان این دریاچه به مرکز تولید نمک تبدیل شد. در طول دوره اسلامی، دریاچه با تولید نمک، ماهی و مروارید، همچنان یک منبع مهم اقتصادی بود. شهر تبریز که در مجاورت دریاچه قرار داشت به قطب تجاری بزرگ تبدیل شد. در قرن بیستم، این دریاچه به دلیل فعالیتهای انسانی مانند استفاده بیش از حد از منابع آب، ساخت سدها و تغییرات آب و هوایی با چالشهای زیستمحیطی زیادی مواجه شد. این دریاچه شروع به کوچک شدن کرد و باعث آسیب زیستمحیطی قابل توجهی شد. علیرغم این تلاشها، دریاچه همچنان در وضعیت بحرانی قرار دارد و سطح آب همچنان در حال کاهش است. حفظ این دریاچه باستانی یک چالش مداوم برای آینده است.
شیمی
یونهای اصلی موجود در آب دریاچه ارومیه شامل است بر Na+، K+، Ca2+، Li+، و Mg2+ میباشد که Cl−، SO42−، و HCO3− آنیونهای اصلی میباشند. غلظت Na+ و Cl− بهطور تقریبی چهار برابر آب دریاهای آزاد میباشد. غلظت سدیم در بخش جنوبی دریاچه اندکی بیشتر از غلظت آن در بخش شمالی دریاچه است.
حوضهٔ آبریز
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی در آسیای غربی در شمال غرب فلات ایران قرار گرفته است. حوضهٔ آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر مربع است معادل بیش از ۳٪ مساحت کل کشور ایران میباشد. این حوضچه توسط مجموع ۶۰ رودخانه سیرآب میشود که ۲۱ رودخانه دایمی یا فصلی هستند و ۳۹تای آنها دورهای میباشند. از این میان زرینه رود (جیغاتی چای)، سیمینه رود (طاطائو چای) و آجی چای (تلخهرود) ورودیهای اصلی به دریاچه ارومیه میبودند.
این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت ارومیه، تبریز، آذرشهر، بوکان، بناب، ملکان، میاندوآب، مهاباد، نقده، سلماس، پیرانشهر و اشنویه، یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود. سد بزرگ مخزنی بوکان نقش مهمی در حفظ این دریاچه تاکنون داشته است.
سد سازی در حوضه دریاچه ارومیه
طی دهههای گذشته سدسازی گسترده و برداشت آب قابل توجهی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام شده است. وزارت نیرو از این سدها دفاع میکند و وجود آنها را برای دریاچه خیلی مضر نمیداند، اما منتقدان معتقدند این سدها به علت دگرگون کردن جریان طبیعی رودخانههایی که آب دریاچه را تغذیه میکردند، اثرات تعیینکنندهای در کاهش آب دریاچه داشتهاند.