به گزارش رصد روز، نیوشا علیپور متولد ۲۰ تیر ۱۳۹۰ در زنجان، بازیگر است. او فعالیتش را با حضور در سریال بچه مهندس آغاز کرد سپس در فیلم های سینمایی قصر شیرین، عنکبوت و سریال های زخم کاری بعد از ازادی و نوبت لیلی نقش آفرینی کرد.
بچه مهندس یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی است که در چهار فصل تولید شدهاست. بچهمهندس اولین سریال ایرانی است که در آن رابطه دوستی میان دختر و پسر نوجوان به نمایش درآمده است. اولین فصل نخست این اثر نوشتهٔ سجاد ابوالحسنی و نگارش فیلمنامه فصلهای دوم تا چهارم، بر عهدهٔ حسن وارسته بودهاست. سه فصل اول توسط علی غفاری و فصل چهارم آن را احمد کاوری کارگردانی کردهاست. تهیه و تولید این اثر بر عهده سعید سعدی بودهاست. بنا بر اظهارات تهیهکننده، این مجموعه از ابتدا برای ماه رمضان ساخته نشدهبود اما با تصمیم مدیران سیما فصل اول آن در ۳۰ قسمت در ماه رمضان ۱۳۹۷ از شبکه دوم سیما پخش شد. فصل دوم این مجموعه در دی ماه ۹۷، فصل سوم در ماه رمضان ۹۹،و فصل چهارم نیز در ماه رمضان ۱۴۰۰ پخش شد.
داستان
داستان این مجموعه در تاریخ معاصر و در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی پسری مطرح میشود که در نوزادی رها شده چون پدرش نمیخواسته او به دنیا بیاید و تصمیم میگیرد برای قماربازی اش او را بفروشد تا پولش جور شود؛ در شبی پس از چند ماه که به خانه میآید و کودک را مییابد؛ با زنش دعوا میکند و مادر و بچه از خانه بیرون میآیند. مادر، بچه را به پرورشگاه میسپارد و در آنجا نام بچه را جواد جوادی میگذارند و داستان زندگی جواد از آنجا روایت میشود.
فصلها
زنی هراسان و با حالی پریشان کودک خود را با اصرار و التماس زیاد به پرورشگاه میسپارد و ادعا میکند اگر بچه را نپذیرند پدرش او را خواهد فروخت. در پرورشگاه نام بچه را جواد جوادی میگذارند و او با بچههای دیگر در خانواده بزرگ پرورشگاه کمکم بزرگ میشود. صدیقه (ساناز سعیدی) همسر قدرت کمکم به او علاقمند شده و رابطه عاطفی میان او و جواد برقرار میشود. مدیر پرورشگاه خانم جاهد (بهناز جعفری) شخصی بسیار سخت گیر و خشن است که روشهای تربیتی او موجب ناراحتی بچهها و کارکنان مرکز میگردد. از طرف دیگر سر و کله مردی که چهره وحشتناکی دارد و به صورت زخمی معروف است پیدا میشود و همه فکر میکنند که پدر جواد است (اما در فصل دوم مشخص میشود که پدر مژگان است) و با ایجاد وحشت و نگرانی در پرورشگاه، منشأ اتفاقاتی در مجموعه تلویزیونی میشود. جواد به کارهای فنی علاقه دارد و استعداد عجیبی در ساختن وسایل با استفاده از مواد بیمصرف و دور انداخته شده دارد و به همین دلیل بچه مهندس نامیده میشود. او در ۶ سالگی موفق شد به تنهایی دوچرخه ای تعمیر کند. جواد دوست صمیمی با نام رسول دارد که در خوشیها و لحظات سخت با اوست. جواد به یکی از دختران پرورشگاه بنام مژگان علاقمند میشود و این علاقه یکی از محورهای داستان میگردد؛ و آن را به سرپرستی خانم آقای عباسی میسپارند و جواد سعی میکند تا به او برسد و او را برگرداند. سپس صدیقه (مادر جواد جوادی) میمیرد و مدیر پرورشگاه خانم جاهد به دلیلی از پرورشگاه میرود و آقای لاهوتی (سیاوش چراغی پور) جانشین او میشود و به دلیل بزرگ شدن بچه دخترها و کارمندان زن را از هم جدا میکنند. فاز اول مجموعه تلویزیونی بچه مهندس در ۳۰ قسمت، ماه رمضان ۹۷ از شبکه دو سیما پخش شد.
خلاصه داستان فصل ۲
فصل دوم مجموعه تلویزیونی بچه مهندس روایتگر داستان مقطع نوجوانی جواد جوادی است.[۱۵] قصه این فصل در سال ۸۳ رخ میدهد. جواد که همچون سن کودکیش کنجکاوست و ذهن پرسشگری دارد در این فصل به دنبال هویت اصلی خودست؛ بنابراین با یافتن سرنخی کوچک از مادرش گلچهره، و پدرش که گمان میکند صورت زخمی است، به جستجو میپردازد تا به راز گذشته خود پی ببرد. این راز گشایی فقط محدود به هویت خود نمیشود، او با زیر نظر گرفتن بابا اسماعیل و نشانههایی از سرلک پی به هویت اصلی بابا اسماعیل میبرد. در میانه کنجکاویهای نوجوانانه و یافتن حقیقت، بر آن میشود تا سراغ عشق دوره کودکیش مومو، که فرزند خوانده خانواده متمول عباسی شده؛ رفته و قول و قرار کودکی را به مژگان و خانواده عباسی یادآوری کند. جواد با یافتن خانه عباسی و دیدار با مجدد با مژگان، دوباره با شروط دیگر خانواده عباسی روبرو میشود. او برای رسیدن به مژگان باید به سن قانونی و عقلی رسیده و در دانشگاه معتبری قبول شود. جواد در ۱۸ سالگی پس از قبولی با رتبه خوب در کنکور آن هم در دانشگاه امیر کبیر، با روزنامه اعلام نتایج پذیرفتگان کنکور نزد مژگان و خانواده اش میرود تا به آنها بگوید که به عهد خود وفا کرده، حال نوبت آنهاست که به قرار خود پایبند باشند، اما باز با مانع جدیدی روبرو میشود خانواده عباسی قصد رفتن به کشور آمریکا دارند و جواد و مژگان در فرودگاه با یکدیگر خداحافظی میکنند و مژگان به او قول میدهد که پایان داستان این دو خوش است. داستان فصل دوم بچه مهندس در ۳۲ قسمت در دی ماه سال ۱۳۹۷ پخش شد.
خلاصه داستان فصل ۳
«جواد جوادی» در این فصل پا به دانشگاه امیر کبیر میگذارد. در همان بدو ورود طی اتفاق غیر مترقبه ای با مسعود و سپس قاسم که از اهالی بیرجند است آشنا میشود. گرچه دوستی جواد با این دو کمی دچار چالش بوده اما رفته رفته با یکدیگر رفیق میشوند. هر سه دوست با هم پیمان میبندند که با سخت کوشی و تحصیل، نخبه شده و به راحتی جذب دانشگاه پورتلند آمریکا که محل سکونت مژگان عباسی است بشوند. آنها در مقطع فوق لیسانس برای آزمایش پروژه خود وارد حریم ممنوعه شده و برایشان مشکلات عدیده امنیتی پیش میآورد. مشکلاتی که موجب میشود جواد به آینده اش و رسیدن به پورتلند نگران شود. در ادامه ماجرا خطرهای زیادتری دامن جواد و مسعود و قاسم را میگیرد. آنها در این فصل برای رهایی از موانع به نوبه خود اقدام میکنند. تیم جهت برای رسیدن به هدف بزرگشان در چند جبهه میجنگند. جنگ با رقبای دانشگاه، درگیری با بازار کار و تبعیضها، جنگ برای اثبات خود به مدیران و مسئولین و صاحب صنایع، مرافعه با رئیس سخت گیر و مقرراتی دانشگاه آقای توفیقی، تلاش برای برطرف کردن سوءظنی که سرگرد خوشنام به آنها دارد باعث شده تا این فصل با فراز و فرودهای متعددی مواجه شود. بهخصوص در میانه نبرد هر سه دوست درگیر مسائل عاطفی هستند یا میشوند که راه را برای رسیدن به پورتلند دشوارتر میکند… در پایان داستان، جواد از رفتن به پورتلند و ازدواج با مژگان منصرف میشود و تصمیم میگیرد با مرضیه، همکار و هم دانشگاهی اش، دختر دکتر توفیقی ازدواج کند. فصل سوم مجموعه تلویزیونی بچه مهندس در ۳۶ قسمت تهیه و تولید و در کنداکتور پخش ماه رمضان ۹۹ شبکه دو قرار گرفت.
خلاصه داستان فصل ۴
در ادامه داستان فصل سه بچه مهندس، جواد جوادی که از ازدواج با مژگان و مهاجرت به خارج از کشور منصرف شدهاست؛ قصد ازدواج با مرضیه، دختر رئیس دانشگاه و همدانشگاهیاش را دارد. اما صادق به خاطر ماجراهای گذشته جوادی، با ازدواج این دو مخالف است. از سوی دیگر با دستیابی ایرانیها به پهپاد آمریکایی RQ170، گروهی مأمور پس گرفتن قطعات پهپاد از ایرانیها میشوند. در ادامه ماجرا و در آستانه ازدواج جواد و مرضیه، بیماری و ابتلای جوادی به تومور مغزی، زندگی جواد را دچار تغییراتی میکند تا جایی که حتی از ازدواج با مرضیه منصرف میشود. اما در ادامه ماجرا اتفاقاتی رخ میدهد که جوادی متحول شده و به اشتباهش پی میبرد. در ادامه داستان جواد با پذیرش ریسک عمل، زیر تیغ جراحی پروفسور حسام که در حرم مطهر رضوی با او آشنا شده میرود و با طی کردن طول درمانش بهبود مییابد و با مرضیه ازدواج میکند و تیم جاسوسی که قصد پس گرفتن قطعات پهپاد را داشتند از بین میروند.