به گزارش رصد روز، وضع موسیقی پاپیولار و مردمی ما خوب نیست. سطح نازل ترانهها در کنار تنظیمهای سلیقهای و مندرآوردی و ملودیهای نهچندان زیبا عملا موسیقی را به کالایی یکبارمصرف و فستفودی بدل کرده است ولی پیش از این ما هم بهاری داشتیم و حداقل در حوزه موسیقی پاپ در دهه ۷۰ کیفیت کارهای ارائهشده در بازار موسیقی و ترانه بسیار بالا بود. اواخر دهه ۷۰ را میتوان دوران طلایی موزیک پاپ نام نهاد، چون با نگاهی به کیفیت تولیداتی که در آن سالها به سرانجام رسیده بدون درنگ درمییابیم که حجم آثار شنیدنی آنقدر زیاد است که ذکر آنها در این مجال مهیا نیست
در اقدامی عجیب روزنامه فرهیختگان از شادمهر عقیلی، خواننده محبوب آن دوران تمجید کرده است: شادمهر عقیلی از همان ابتدای حضورش در عالم موسیقی استعداد کمنظیری در ملودیسازی داشت و پس از مدتی هم به جرگه خوانندگان پیوست، شهرت عقیلی در موسیقی ایران را میتوان به سادگیاش در بیان ترانههای سهلالوصول و همهفهم و همچنین برخورداری از جذابیت چهره آن هم در دورهای که عموم خوانندگان از این امکانات بیبهره بودند خلاصه کرد. وسعت صدای شادمهر قابل دسترس بود و همین مساله باعث میشد تا خیلیها به تقلید از این خواننده سودای حضور در مارکت را در سر پرورش دهند و یا لااقل برای خودنمایی در مهمانیها گیتار دست بگیرند. شهرت شادمهر به حدی رسید که تهیهکنندگان سینما را به سودای کسب سود از صدا و سیمایش به هول و ولا انداخت تا از وی برای حضور در نقش اول دو فیلم «پر پرواز» و «شب برهنه» دعوت کنند. هیچ اغراقی در کار نیست اگر بگوییم هیچ خوانندهای در آن روزها از حیث محبوبیت تاب رقابت با شادمهر را نداشت، او هم آثارش در صدر لیست پرفروشها قرار داشت و هم به سبب نزدیکی با روح جمعی مردم ایران و خواستههایشان بیش از دیگران شنیده میشد، اما شادمهر در نهایت عزم سفر کرد و خروج ابدی از ایران را به حضور و ماندگاری بیشتر در کشور ترجیح داد. البته زنگ صدای شادمهر با کوچ او به آنسوی آبها خاموش نشد و کوک سازهایش هم به هم نخورد ولی دیگر نتوانست همچون سابق محبوبیتش را با فاصله از دیگران در میان مردم ادامه دهد. او در غربت با خوانندگان مطرحی هم در زمینه همخوانی و هم در نقش ملودیساز و آهنگساز همکاری کرد، خواند و برای خودش هم ملودیهایی از جنس یونانی و ترکی ساخت. شادمهر حتی سایت شرطبندی اختصاصیاش را نیز افتتاح کرد، ولی این اتفاق باعث نشد تا صدای او از سکه بیفتد.