به گزارش رصد روز، حمید رضا پهلوی ، آخرین فرزند رضا شاه بود که به علت رفتارهای پرحاشیه و اعتیاد از شاهزادگی خلع شد و پس از انقلاب نیز در ایران باقی ماند.
آنگونه که انتخاب روایت کرده، مادرش، عصمتالملوک دولتشاهی که عزیزترین زن رضا شاه بود حکایت کرده است که پسرش حمیدرضا «اصولا علاقه ای به تحصیل نداشت و به هر مدرسه ای که او را می فرستادند، درس نمی خواند».
حمیدرضا و مادرش بعد از انقلاب ایران را ترک نکردند و به زندگی عادی خود ادامه دادند. حمیدرضا مدتی را به دلیل جرائم مربوط به مواد مخدر در اوین گذراند و بعد هم آزاد شد.
این تصویر متعلق به حضور او در زندان اوین به تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۶۵ است.
دودمان پهلوی آخرین دودمان پادشاهی ایران است که پس از برچینش دودمان قاجار، از ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ در ایران پادشاهی کردند و ایران پهلوی را شکل دادند. پایان کار این دودمان مصادف با انقلاب ۱۳۵۷ بود که پس از آن جمهوری اسلامی روی کار آمد.
پایهگذار این سلسله رضاشاه بود که با تبعید از کشور پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، پسرش محمدرضا پهلوی به پادشاهی رسید. این دو تنها پادشاهان این سلسله بودند که در مجموع ۵۳ سال در ایران پادشاهی کردند.
تاریخچه
رضاخان میرپنج با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به قدرت رسید و وزیر جنگ سیدضیاء نخستوزیر شد، پس از سه ماه، سیدضیاء از نخستوزیری برکنار شد و قوام به جای او نخستوزیر شد و رضاخان وزیر جنگ باقیماند. بعدها وی به مقام رئیسالوزرایی رسید. رضا پهلوی، شاه ایران از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ و بنیانگذار سلسلهٔ پهلوی بود.
محمدرضا پهلوی از ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شاه ایران بود. محمدرضا شاه با رویداد انقلاب ایران برکنار شد و واپسین شاه نظام پادشاهی در ایران بهشمار میآید.
محمدرضا پهلوی تا اواخر دهه ۱۹۷۰، با تکیه بر افزایش درآمدهای نفتی، برنامههایی را برای مدرن کردن و بر اساس «انقلاب سفید» آغاز کرد. عمده برنامهها برای ایجاد زیرساختهای ایران انجام شد، طبقه متوسط جدید شروع به شکوفایی کرد و در کمتر از دو دهه ایران به قدرت اقتصادی و نظامی خاورمیانه تبدیل شد.
سقوط سلسله
در سالهای پایانی دهه ۱۳۴۰ و سالهای ابتدایی دهه ۱۳۵۰، قدرت نظام پادشاهی مشروطه ایران به اوج خود رسید، ایجاد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و کنترل مخالفان سیاسی گسترش یافت و این فشارها گروههای مختلف و منتقد از گروههای ملی، مذهبی تا گروههای چپی و مارکسیستی و کمونیستی که بعضاً از خارج حمایت میشدند را شامل میشد.همچنین افزایش درآمد ایران حاصل از گسترش فروش نفت و صنایع نفتی نیز به شاه ایران فرصت داده بود طرحهای فرهنگی مانند جشنهای دوهزار و پانصد ساله را اجرا کند که موجب انتقاد گروههای سیاسی میشد گرچه شاه هدفش از اجرای این جشنها شناساندن چهرهای مثبت از ایران و جذب سرمایههای خارجی عنوان میکرد اما این مسئله نمیتوانست جلوی انتقادات را بگیرد، همزمان با این اتفاقات شاه دو حزب سیاسی درون حکومت یعنی حزب مِلّیون و حزب مردم را منحل اعلام کرد و یک حزب رسمی به نام حزب رستاخیز را ایجاد کرد. پس از شدت گرفتن اعتراضات مردمی در کشور، شاه و همسرش ایران را در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ ترک کردند.
محمدرضا پهلوی پس از ترک کشور به دنبال درمان پزشکی در مصر، مکزیک، ایالات متحده و پاناما بود و سرانجام در ۵ مرداد ۱۳۵۹ زمانی که با خانوادهاش به عنوان مهمان انور سادات در مصر بود در قاهره درگذشت.
مجله «پیام بهارستان» متعلق به مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، سندی بهدست آمده از کتابی متعلق به شیخ آقابزرگ تهرانی را در سال ۱۳۸۸ انتشار داد که تبارنامه رضا شاه را بیان میکرد. این سند توسط فهرستنگار مجلس شورای اسلامی سید محمد منصور طباطبایی اولین بار بهدست آمد. شیخ آقابزرگ تهرانی صاحب دانشنامه الذریعه و از بزرگترین کتابشناسان ایران بوده است. در این شجره نامه که به زبان عربی نگاشته شده، نویسنده، پدر ملاعباسعلی و مرادعلی سلطان را که پدر بزرگ رضاشاه است با عبارت «… السوادکوهی» نام میبرد. پس از «… السوادکوهی» که نام کوچک آن ذکر نشده است به دو فرزندش اشاره شد. ملاعباس علی که محمدحسن اعتمادالسلطنه از او با عنوان «آخوند ملا عباسعلی سوادکوهی آلاشتی» نام میبرد و از علمای عهد آقا محمد خان بود که در اوایل عصر فتحعلی شاه فوت کرد و مرادعلی سلطان که از سرکردگان نظامی بود در جنگ هرات کشته شد. از فرزندان او چراغعلی خان است که در کتابچه جمع و خرج مازندران در سال ۱۳۱۶ قمری (۱۲۷۷ خورشیدی) با عنوان «چراغعلی خان سوادکوهی» آمده است و دیگری پدر رضاشاه عباسعلی داداشبیگ است. از دیگر افراد سرشناس این شجره نامه امیر اکرم است که در دوران مشروطیت به سالار حشمت ملقب بود و پس از کودتای ۳ حوت ۱۲۹۹ به امیر اکرم ملقب شد و چون نوه عموی رضاخان سردار سپه بود، حکمران مازندران شد. در دوران سلطنت رضاشاه مدتی پیشکار ولیعهد بود و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی فوت کرد. سالار حشمت و برادرش ابوالحسن خان صمصام در دوران مظفری و عصر مشروطه از سران فوج سوادکوه بودند.