به گزارش رصد روز، تصویری از چهره الناز حبیبی در فضای مجازی منتشر شده است. الناز حبیبی بازیگر معروف ومشهور سینما و تلویزیون است که با بازی در فیلم و سریال های متفاوت توانسته به شهرت خوبی دست یابد.
الناز حبیبی (زادهٔ ۲۱ مرداد ۱۳۶۷، تهران) بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما و فارغالتحصیل رشته تدوین و کارگردانی است. در یک خانواده با ۵ خواهر و یک برادر بزرگتر از خود بزرگ شد و ته تغاری خانواده اش می باشد، تمام اعضای خانواده حالا مهاجرت کرده و در کشور سوئد زندگی می کنند.
چکیده ای از بیوگرافی الناز حبیبی:
ملیت: ایران
تولد:۲۱ مرداد ۱۳۶۷
تهران، ایران
سالهای فعالیت: ۱۳۷۸ – اکنون
بیوگرافی الناز حبیبی:
الناز حبیبی متولد ۲۱ مرداد ۱۳۶۷ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون و دانش آموخته رشته تدوین است. الناز حبیبی در کودکی کار تئاتر انجام میداده، او از سال ۱۳۷۸ کارش را با کانون پرورش فکری کودکان شروع کرده تا به اینجا که چند سریال و فیلم سینمایی بازی کرده است.
بعد از آن آقای «سعید سلطانی» برای ۳ تا از فیلمهایش الناز حبیبی را انتخاب میکند و کمکم بهصورت جدیتر این حرفه را دنبال میکند. الناز حبیبی برای ۳ فیلم از کیانوش عیاری جلوی دوربین رفت، سریال «فاصلهها» را بازی کرد و بعد با پروژه سینمایی «پیتزا مخلوط» همکاری کرده، سریال «سیامین روز» که در ماه رمضان پخش شد را بازی کرد و همچنین در سریال آقای «سیروس مقدم» به نام تا ثریا نقش آفرینی کرده است.
ازدواج و طلاق الناز حبیبی:
الناز حبیبی در سال ۱۳۹۱ با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد همسر وی در خارج از کشور اقامت داشته است. چند سالی است دیگر خبری از عکس های دو نفره الناز حبیبی با همسرش نیست که شایعه طلاق این زوج به گوش می رسید.
خانم حبیبی در برنامه دورهمی در پاسخ به سوال مهران مدیری گفت : ازدواج به موقع و با آدمی مناسب خوب است
من هم عاشق شدم ولی دوست ندارم خیلی درباره آن حرف بزنم …
مصاحبه ای کوتاه با الناز حبیبی
الناز حبیبی: اواخر کلاس پنجم ابتدایی بودم که در کانون پرورش فکری برای بازی در فیلم «دفترچه خاطرات» به کارگردانی آقای سلطانی انتخاب شدم. برای بازی در آن فیلم دنبال دختری سروزباندار و بامزه میگشتند که مرا انتخاب کردند (میخندد). با پدرم تماس گرفتند و پس از رضایت ایشان در ۱۱سالگی وارد دنیای بازیگری شدم. پدرم بهشدت طرفدار هنر است و از موسیقی تا سینما همه هنرها را دوست دارد، در زمینه بازیگری هم همیشه مشوق و همراهم بود و حتی تا ۱۶سالگی سر کارهایم حاضر میشد.
تقریبا تمام خانواده من در خارج از ایران و در کشور سوئد زندگی میکنند. با این حال بهشدت کارهایم را دنبال میکنند و موقع پخش سریالهایم هر روز ۲۰ نفری جمع میشوند منزل یکی از اقوام؛ یک روز خانه عمهام، یک روز خانه دخترعمهام، روز دیگر خانه خواهرم و… جالب اینکه زمان پخش سریال وقتی از چیزی خوششان بیاد فورا به من زنگ میزنند که مثلا اینجا چقدر بامزه بودی الناز یا این قسمت خیلی باحال است.
معمولا از طرف خانوادهام در مورد کارهایم مورد انتقاد خاصی قرار نمیگیرم اما محمد یکی از برادرهایم کارهایم را با دقت دنبال میکند و اگر ایراد و اشکالی ببیند حتما عنوان میکند. مثلا میگوید «الناز اینجا خیلی بد دیالوگ گفتی» یا «در فلان سکانس بد بازی کردی عزیزم» ولی گذشته از شوخی من واقعا نظراتش را دوست دارم. برادرم تنها شخص از اعضای خانواده است که علاقهاش به من موجب نمیشود ضعفهای کارم در بازیگری را نبیند.
خیلی دلتنگ خانوادهام میشوم. عاشقانه همه خواهر و برادرهایم را دوست دارم مخصوصا خواهرم آیسودا را بینهایت دوست دارم و واقعا حس میکنم یک روح در دو جسم هستیم. وقتی آیسودا به خارج رفت حس کردم همه چیز من با او راهی شد و حس تهی بودن و غم بیاندازه سنگینی داشتم اما تحمل کردم چون فکر کردم مهم حس رضایت و خوشحالی خواهرم است. برای آیسودا هم این دوری خیلی سخت است. درواقع خواهرم بااینکه تنها دو سال از من بزرگتر است اما حس مادرانهای نسبت به من دارد و بعد از فوت مادرمان برایم مادری کرد.
فیلم شناسی الناز حبیبی:
فیلم سینمایی:
– رمانتیسم عماد و طوبا (۱۳۹۸)
– پیتوک (۱۳۹۸)
– ژن خوک (۱۳۹۷)
– خجالت نکش (۱۳۹۶)
– دشمن زن (۱۳۹۶)
– ماهگرفتگی (۱۳۹۵)
– زاپاس (۱۳۹۴)
– ناخواسته (۱۳۹۲)
– پیتزا مخلوط (۱۳۸۹)
– فصل بارانهای موسمی (۱۳۸۸)
سریالها:
– روزگار قریب (۱۳۸۶)
– فاصلهها (۱۳۸۹)
– پنج کیلومتر تا بهشت (۱۳۹۰)
– سی امین روز (۱۳۹۰)
– تا ثریا (۱۳۹۰)
– لبه آتش (۱۳۹۰)
– فراموشی (۱۳۹۱)
– دودکش (۱۳۹۱)
– به خاطر مونا (۱۳۹۱)
– دودکش (۱۳۹۲)
– دردسرهای عظیم (۱۳۹۳)
– سر به راه (۱۳۹۳)
– لام تا میم (۱۳۹۳)
– دردسرهای عظیم۲ (۱۳۹۴)
– دلدار (۱۳۹۷)
– سارق روح (۱۳۹۶)
– پرستاران (۱۳۹۵)
نمایش خانگی:
– هشتگ خاله سوسکه (۱۳۹۷)
تئاتر:
– شاه ماهی (۱۳۹۸)
– زهرماری (۱۳۹۷): الناز حبیبی در اجرای مجدد نمایش زهرماری در سال ۱۳۹۷ جایگزین لیندا کیانی شده است.
– سلولهای حروم (۱۳۹۶)
– دوباره اون آّهنگ رو بزن سم، به کارگردانی داوود بنی اردلان، تالار حافظ، (۱۳۹۵)