به گزارش رصد روز به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه، اهمیت هوش مصنوعی در دنیای امروز انکارناشدنی است، زیرا این فناوری قابلیت ایجاد تحول در صنایع مختلف، افزایش کارایی و ارتقای نوآوری را دارد. از زمان راهاندازی چتجیپیتی (ChatGPT) در نوامبر ۲۰۲۲، بازار کار هوش مصنوعی دگرگون شده و تقاضا برای جذب متخصصان این حوزه بهشدت افزایش یافته است. اکنون حدود ۲۰ هزار شرکت غربی در حال استخدام کارشناسان هوش مصنوعی هستند و این تغییرات باعث شده نخبگان هوش مصنوعی که قبلاً در شرکتهای بزرگ فناوری متمرکز بودند، بهطور گستردهتری توزیع شوند.
باید به حال بخش منابع انسانی کمپانی OpenAI افسوس خورد؛ زیرا از ابتدای سال ۲۰۲۴ میلادی، سازنده چتبات هوش مصنوعی موفق چتجیپیتی حدود ۱۲ نفر از پژوهشگران برجسته خود را از دست داده است. بزرگترین نام این گروه ایلیا ساتسکِوِر (Ilya Sutskever) یکی از بنیانگذاران شرکت و مسئول بسیاری از پیشرفتهای بزرگ استارتآپ بود که در ۱۴ می اعلام استعفا کرد. البته جداییهای اینچنینی در این کمپانی غیرمعمول نیست؛ تابهحال حدود نیمی از صد نفر کارشناس هوش مصنوعی کمپانی OpenAI این شرکت را ترک کردهاند. این مسئله بخشی از یک روند گستردهتر در صنعت فناوری است که خود OpenAI نیز به آن دامن زده است. در شکل شماره ۱ فروکش کردن نسبی تب تقاضای شغلهای مرتبط با هوش مصنوعی و رشد نسبی مجدد آن در اواخر سال ۲۰۲۳ میلادی را مشاهده میکنید.
یکی از دلایل اصلی کمبود این استعدادها، بهخاطر «فرار مغزها» از دانشگاه به صنعت است. بسیاری از پژوهشگران هوش مصنوعی، دانشگاه را به مقصد ایفای نقش در شرکتهای بزرگ فناوری جهانی بهخاطر دریافت حقوقهای بیشتر، دسترسی به مجموعههای داده وسیع و منابع سختافزاری بیشتر ترک میکنند. این مهاجرت هم تأثیرات مثبت و هم منفی دارد. از یک سو به کارشناسان هوش مصنوعی اجازه میدهد تا با نوآوری، تأثیر هوش مصنوعی بر جهان را تسریع کنند. از سوی دیگر، این فرار مغزها، تعداد معلمان موجود برای آموزش نسل بعدی متخصصان را کاهش میدهد، تخصص و تجربه را در تعداد کمی از شرکتها متمرکز میسازد و اشتراکگذاری ایدهها را محدود میکند.
غولهای فناوری مانند مایکروسافت و گوگل به دنبال محققان بهاصطلاح ستارهای هستند که بتوانند مدلهای پیشرفته را درک کنند و بسازند. شرکتها آرزوی چنین سوپراستارهایی را دارند، زیرا میتوانند پیشرفتهای قابلتوجهی ایجاد کنند که مثلاً کارایی یک سیستم هوش مصنوعی را بهطور چشمگیری افزایش دهد. این موضوع آنها را فوقالعاده ارزشمند میکند و بسیاری حاضر به پرداختهای نجومی به ایشان هستند. برخی بدون مصاحبه و یا بهعنوان یک تیم کامل استخدام میشوند. بهطور مثال، مایکروسافت اخیراً بیشتر کارکنان یک استارتآپ فعال در حوزه ساخت مدلهای پیشرفته به نام Inflection ai از جمله بنیانگذار آن را استخدام کرد. مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) رئیس متا (Meta)، شخصاً به برخی از محققان در DeepMind یعنی آزمایشگاه هوش مصنوعی گوگل ایمیل زد تا آنها را به خدمت بگیرد.
برای جذب و حفظ بهترین استعدادهای هوش مصنوعی، شرکتها باید خواستهها و ترجیحات منحصربهفرد این حرفهایهای پرتقاضا را درک کنند. استعدادهای برتر هوش مصنوعی معمولاً به دنبال فرصتهایی برای کار بر پروژههای پیشرفته و تأثیرگذار، دسترسی به منابع محاسباتی پیشرفته و بستههای حمایتی پاداش و مزایای رقابتی هستند. جنگ بر سر جذب نخبگان هوش مصنوعی تنها به موارد ذکرشده محدود نمیشود؛ بلکه ایجاد یک تجربه کاری که در آن استعدادهای برتر بتوانند پیشرفت و با یکدیگر همکاری کنند و مرزهای نوآوری را گسترش دهند، مهم است. با درک خواستههای منحصربهفرد متخصصان هوش مصنوعی و طراحی مکانهای کاری متناسب (محیط کاری هیبرید)، شرکتها میتوانند خود را متمایز سازند و مزیت رقابتی را در نبرد برای جذب بهترینها تضمین کنند.
تقاضای افزایشی برای تخصص هوش مصنوعی به رقابت شدیدی منجر شده که در حال تغییر بازار کار است. اهمیت این مسئله بسیار زیاد است، زیرا شرکتهایی که نتوانند بهترین استعدادهای هوش مصنوعی را به خدمت بگیرند، در رقابت برای نوآوری عقب خواهند افتاد.
در نتیجه این همه تقاضاها، جریان استخدام نخبگان این حوزه در حال تغییر است. برای سالها مهندسان به غولهای فناوری چون آلفابت (گوگل)، آمازون، اپل، متا و مایکروسافت هجوم آوردند. طبق آمار یک شرکت تحقیقاتی مشهور که جابهجاییهای شغلی بین شرکتها را دنبال میکند، از میان کارکنان هوش مصنوعی در پایگاه دادهاش، میزان خالص استخدام انباشته پنج غول فناوری (استخدام منهای خروج) بین ژانویه ۲۰۱۹ و نوامبر ۲۰۲۲ (زمانی که Chatgpt منتشر شد)، بهطور میانگین ۱۶۸ نفر در ماه بود. بسیاری از کسانی که یکی از پنج غول فناوری را ترک کردند، بهسادگی به دیگری پیوستند. بااینحال، طی ۹ ماه بعدی، این روند معکوس شد. غولها اکنون در سال ۲۰۲۴ بار دیگر به حقوق و دستمزد شاغلین هوش مصنوعی خود اضافه میکنند. همچنین اقدام به شکار غیرقانونی از شرکتهای فناوری کمی کوچکتر (با سوابق کمتر فعالیت در زمینه هوش مصنوعی) مانند IBM و Oracle میکنند؛ اما خالص ورودیها هنوز به میانگین بلندمدت خود بازنگشته است.
شکل شماره ۲ نرخ ماهانه ورود کارمندان جدید و استعفای کارمندان قدیمی هوش مصنوعی را در این ۵ غول فناوری نشان میدهد.
پیروزی در جنگ برای جذب نخبگان هوش مصنوعی نیاز به رویکردی چندوجهی دارد که باید شامل فناوری هوش مصنوعی، همدلی و تمایل به بازنگری استراتژیهای سنتی استخدام باشد. با استفاده از هوش مصنوعی برای سادهسازی فرایند استخدام، شخصیسازی تجربه متقاضیان و شناسایی بهترین آنها، سازمانها میتوانند تلاشهای استخدامی خود را ارتقا دهند و بهترین استعدادها را در این زمینه بسیار رقابتی، به خدمت بگیرند.